توجيه يزيدبن معاويه‏

هنگامى كه سر مقدس امام حسين عليه السلام را در شام نزد يزيدبن معاويه گذاردند، يزيد شعرى خواند و سپس به حاضران رو كرد و گفت: ...

صاحب اين سر مى‏گفت: من براى حكومت كردن از يزيد بهترم، گويا اين آيه را نخوانده بود كه خداوند مى‏فرمايد:
«قل الّلهُم مالِك المُلك تُوتِى المُلك مَن تَشاء و تَنزع المُلك ممّن تشاء و تُعِزُّ من تشاء و تُذلُّ من تشاء ...»
«بگو خدايا مالك حكومت‏ها تويى، تو هستى كه به هر كس بخواهى حكومت مى‏بخشى و از هر كس بخواهى حكومت را مى‏گيرى، هر كس را بخواهى عزت مى‏دهى و به هر كسى بخواهى ذلت ....». «2»

به اين ترتيب، يزيد خونخوار، بزرگترين جنايت را انجام مى‏دهد و بعد مى‏گويد: خدا چنين خواست كه ما عزيز شويم و دشمن ما ذليل گردد، و اين گونه بر روى جنايت خود سرپوش مى‏گذارد و براى توجيه اعمال ننگين خود به سفسطه و جبر متوسل مى‏گردد.
__________________________________________________
(1). زخرف/ 20
(2). كافى، ج 2 ص 450. تاريخ طبرى، ج 6 ص 266