سوره صافّات [37] - صفحه 2
صفحه 2 از 5 نخستنخست 1234 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 20 , از مجموع 44

موضوع: سوره صافّات [37]

  1. #11
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    276

    RE: سوره صافّات [37]

    (آيه 33)- سرنوشت اين پيشوايان و آن پيروان: به دنبال بيان مخاصمه پيروان و پيشوايان گمراه در قيامت در كنار دوزخ كه در آيات گذشته آمد، در اين آيه سرنوشت هر دو گروه را يك جا بيان كرده، و عوامل بدبختى آنها را شرح مى‏دهد كه هم بيان درد است و هم ذكر درمان.

    نخست مى‏فرمايد: «همه آنها [پيشوايان و پيروان گمراه‏] در آن روز در عذاب الهى مشتركند» (فَإِنَّهُمْ يَوْمَئِذٍ فِي الْعَذابِ مُشْتَرِكُونَ).

    البته اشتراك آنها در اصل عذاب مانع تفاوتها و اختلاف دركات آنها در دوزخ و عذاب الهى نيست، چرا كه مسلما كسى كه مايه انحراف هزاران انسان شده است هرگز در مجازات، همسان يك فرد عادى گمراه نخواهد بود.

    (آيه 34)- سپس براى تأكيد بيشتر مى‏افزايد: «ما اين گونه با مجرمان رفتار مى‏كنيم» (إِنَّا كَذلِكَ نَفْعَلُ بِالْمُجْرِمِينَ).

    اين سنّت هميشگى ماست، سنتى كه از قانون عدالت نشأت گرفته است.

    (آيه 35)- در اين آيه به بيان ريشه اصلى بدبختى آنها پرداخته، مى‏گويد:
    «آنها چنان بودند كه وقتى كلمه توحيد و لا اله الا اللّه به آنان گفته مى‏شد استكبار مى‏كردند» (إِنَّهُمْ كانُوا إِذا قِيلَ لَهُمْ لا إِلهَ إِلَّا اللَّهُ يَسْتَكْبِرُونَ).

    آرى! ريشه تمام انحرافات آنها تكبر و خود بر تر بينى، و زير بار حق نرفتن و بر سر سنتهاى غلط و تقاليد باطل اصرار و لجاجت ورزيدن، و به همه چيز غير از آن با ديده تحقير نگريستن بود.

    (آيه 36)- ولى آنها براى اين گناه بزرگ خود عذرى بدتر از گناه مى‏آوردند «و پيوسته مى‏گفتند: آيا ما خدايان و بتهاى خود را به خاطر شاعر ديوانه‏اى رها كنيم»؟! (وَ يَقُولُونَ أَ إِنَّا لَتارِكُوا آلِهَتِنا لِشاعِرٍ مَجْنُونٍ).

    شاعرش مى‏ناميدند چون سخنانش آن چنان در دلها نفوذ داشت و عواطف انسانها را همراه خود مى‏برد كه گوئى موزونترين اشعار را مى‏سرايد، در حالى كه گفتارش ابدا شعر نبود، و مجنونش مى‏خواندند به خاطر اين كه رنگ محيط به خود نمى‏گرفت، و در برابر عقائد خرافى انبوه متعصبان لجوج ايستاده بود، كارى كه از نظر توده‏هاى گمراه يك نوع انتحار و خودكشى جنون آميز است، در حالى كه بزرگترين افتخار پيغمبر صلّى اللّه عليه و اله همين بود كه تسليم اين شرائط نشد!

  2. #12
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    276

    RE: سوره صافّات [37]

    (آيه 37)- سپس قرآن براى نفى اين سخنان بى‏اساس و دفاع از مقام وحى و رسالت پيامبر صلّى اللّه عليه و اله مى‏افزايد: «چنين نيست، او حق آورده و پيامبران پيشين را تصديق كرده است» (بَلْ جاءَ بِالْحَقِّ وَ صَدَّقَ الْمُرْسَلِينَ).

    محتواى سخنان او از يك سو، و هماهنگى آن با دعوت انبيا از سوى ديگر دليل صدق گفتار اوست.
    (آيه 38)- «اما شما (اى مستكبران كوردل و گمراهان بدزبان) بطور مسلم عذاب دردناك الهى را خواهيد چشيد» (إِنَّكُمْ لَذائِقُوا الْعَذابِ الْأَلِيمِ).

    (آيه 39)- ولى گمان نكنيد كه خداوند انتقامجو است و مى‏خواهد انتقام پيامبرش را از شما بگيرد چنين نيست شما «جز به آنچه انجام مى‏داديد كيفر داده نمى‏شويد» (وَ ما تُجْزَوْنَ إِلَّا ما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ).

    در حقيقت همان اعمال شماست كه در برابر شما مجسم مى‏شود و با شما مى‏ماند و شما را شكنجه و آزار مى‏دهد.

    (آيه 40)- اين آيه كه در حقيقت مقدمه‏اى است براى بحثهاى آينده يك گروه را استثنا كرده، مى‏گويد: «جز بندگان مخلص پروردگار (كسانى كه خدا آنها را خالص كرده است) كه از همه اين كيفرها به دور و بركنارند» (إِلَّا عِبادَ اللَّهِ الْمُخْلَصِينَ).

    آرى! تنها اين گروهند كه به اعمالشان جزا داده نمى‏شوند، بلكه خدا با فضل و كرم با آنها رفتار مى‏كند و بى‏حساب پاداش مى‏گيرند.

    (آيه 41)- گوشه‏اى از نعمتهاى بهشتى: در آيه قبل سخن از (عِبادَ اللَّهِ الْمُخْلَصِينَ) به ميان آمد، در اينجا مواهب و نعمتهاى بى‏شمارى را كه خداوند به آنها ارزانى مى‏دارد، بيان مى‏كند كه مى‏توان آن را در هفت بخش خلاصه كرد.

    نخست مى‏گويد: «براى آنان [بندگان مخلص‏] روزى معين و ويژه‏اى است» (أُولئِكَ لَهُمْ رِزْقٌ مَعْلُومٌ).

    اين جمله اشاره به مواهب معنوى و لذات روحانى و درك جلوه‏هاى ذات پاك حق، و سرمست شدن از باده طهور عشق اوست، همان لذتى كه تا كسى نبيند نمى‏داند.

  3. #13
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    276

    RE: سوره صافّات [37]

    (آيه 42)- سپس به بيان نعمتهاى ديگر بهشتى پرداخته، آن هم نعمتهايى كه با نهايت احترام به بهشتيان داده مى‏شود، مى‏گويد: «ميوه‏ها (ى گوناگون پر ارزش) و آنها گرامى داشته مى‏شوند ...» (فَواكِهُ وَ هُمْ مُكْرَمُونَ). و به صورت ميهمانهاى عزيزى با نهايت احترام از آنها پذيرائى مى‏شود.

    (آيه 43)- از نعمت ميوه‏هاى رنگارنگ و احترام و گرامى داشت كه بگذريم سخن از جايگاه آنها به ميان مى‏آيد، مى‏فرمايد: جايگاه آنها «در باغهاى (سرسبز) و پر نعمت بهشت است» (فِي جَنَّاتِ النَّعِيمِ).

    هر نعمتى بخواهند در آنجا هست و هر چه اراده كنند در برابر آنها حاضر است.

    (آيه 44)- و از آنجا كه يكى از بزرگترين لذات انسان بهره گرفتن از مجلس انس با دوستان يكرنگ و با صفاست، در چهارمين مرحله به اين نعمت اشاره كرده، مى‏گويد: «بهشتيان در حالى كه بر تختها رو به روى يكديگر تكيه زده‏اند» (عَلى‏ سُرُرٍ مُتَقابِلِينَ).

    (آيه 45)- در پنجمين مرحله از بيان مواهب بهشتيان، سخن از نوشابه و شراب طهور آنهاست، مى‏فرمايد: «و گرداگردشان قدحهاى لبريز از شراب طهور را مى‏گردانند» (يُطافُ عَلَيْهِمْ بِكَأْسٍ مِنْ مَعِينٍ).

    اين ظرفها در گوشه‏اى قرار نگرفته كه آنها تقاضاى جامى از آن كنند، بلكه به مقتضاى تعبير (يُطافُ عَلَيْهِمْ) گرد آنها مى‏گردانند!

    (آيه 46)- سپس به توصيفى از آن شراب طهور پرداخته، مى‏گويد: «شرابى سفيد و درخشنده و لذت بخش براى نوشندگان» (بَيْضاءَ لَذَّةٍ لِلشَّارِبِينَ).

    شرابى پاك، خالى از رنگهاى شيطانى، سفيد و شفاف.

    (آيه 47)- از آنجا كه نام شراب و پيمانه و مانند اينها ممكن است مفاهيم ديگرى در اذهان تداعى كند بلافاصله در اين آيه با ذكر جمله كوتاه و گويائى همه اين مفاهيم را از ذهن شنوندگان مى‏شويد و مى‏گويد: «شرابى كه نه در آن مايه تباهى عقل است، و نه از آن مست مى‏شوند» (لا فِيها غَوْلٌ وَ لا هُمْ عَنْها يُنْزَفُونَ).

    و جز هوشيارى و نشاط و لذت روحانى چيزى در آن نيست.

  4. #14
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    276

    RE: سوره صافّات [37]

    (آيه 48)- و سر انجام در ششمين مرحله به همسران پاك بهشتى اشاره كرده، مى‏گويد: «نزد آنها همسرانى است كه جز به شوهران خود عشق نمى‏ورزند، به غير آنان نگاه نمى‏كنند و چشمان درشت و زيبا دارند» (وَ عِنْدَهُمْ قاصِراتُ الطَّرْفِ عِينٌ).

    (آيه 49)- در اين آيه توصيف ديگرى براى همين همسران بهشتى بيان كرده و پاكى و قداست آنها را با اين عبارت بيان مى‏كند: «گويى (از لطافت و سفيدى) همچون تخم مرغهايى هستند كه (در زير بال و پر مرغ) پنهان مانده» و دست انسانى هرگز آن را لمس نكرده است! (كَأَنَّهُنَّ بَيْضٌ مَكْنُونٌ).

    مواهب گوناگونى كه در باره بهشتيان در آيات گذشته ذكر شد مجموعه‏اى از مواهب مادى و معنوى است، گر چه حقيقت نعمتهاى بهشتى آن گونه كه هست از اهل دنيا مكتوم خواهد بود، جز اين كه بروند و ببينند و دريابند!

    (آيه 50)- جستجو از دوست جهنّمى! بندگان مخلص پروردگار كه طبق آيات گذشته غرق انواع نعمتهاى معنوى و مادى بهشتند، ناگهان بعضى از آنها به فكر گذشته خود و دوستان دنيا مى‏افتند، همان دوستانى كه راه خود را جدا كردند و جاى آنها در جمع بهشتيان خالى است، مى‏خواهند بدانند سرنوشت آنها به كجا رسيد.

    آرى! در حالى كه آنها غرق گفتگو هستند و از هر درى سخنى مى‏گويند «بعضى رو به بعضى ديگر كرده مى‏پرسند ...» (فَأَقْبَلَ بَعْضُهُمْ عَلى‏ بَعْضٍ يَتَساءَلُونَ).

  5. #15
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    276

    RE: سوره صافّات [37]

    (آيه 51)- ناگهان «يكى از آنها (خاطراتى در نظرش مجسم مى‏شود رو به سوى ديگران كرده و) مى‏گويد: من همنشينى (در دنيا) داشتم ...»! (قالَ قائِلٌ مِنْهُمْ إِنِّي كانَ لِي قَرِينٌ).

    (آيه 52)- متأسفانه او به انحراف كشيده شده و در خط منكران رستاخيز قرار گرفت، «او پيوسته مى‏گفت: آيا (به راستى) تو اين سخن را باور كرده‏اى ...»
    (يَقُولُ أَ إِنَّكَ لَمِنَ الْمُصَدِّقِينَ).

    (آيه 53)- «كه وقتى ما مرديم و به خاك و استخوان مبدّل شديم (بار ديگر) زنده مى‏شويم و جزا داده خواهيم شد» من كه اين سخنان را باور ندارم! (أَ إِذا مِتْنا وَ كُنَّا تُراباً وَ عِظاماً أَ إِنَّا لَمَدِينُونَ).

    اى دوستان! كاش مى‏دانستم الآن او كجاست؟ و در چه شرائطى است؟
    آه جاى او در ميان ما خالى است!

    (آيه 54)- سپس «مى‏افزايد: (اى دوستان!) آيا شما مى‏توانيد از او خبرى بگيريد»! (قالَ هَلْ أَنْتُمْ مُطَّلِعُونَ).

    (آيه 55)- «اينجاست كه نگاهى (به سوى دوزخ) مى‏كند ناگهان او را در ميان دوزخ مى‏بيند»! (فَاطَّلَعَ فَرَآهُ فِي سَواءِ الْجَحِيمِ).

    (آيه 56)- او را مخاطب ساخته «مى‏گويد: به خدا سوگند نزديك بود مرا (نيز) به هلاكت بكشانى»! (قالَ تَاللَّهِ إِنْ كِدْتَ لَتُرْدِينِ).

    (آيه 57)- چيزى نمانده بود كه وسوسه‏هاى تو در قلب صاف من اثر بگذارد، و مرا به همان خط انحرافى كه در آن بودى وارد كنى «و اگر (لطف الهى يار من نشده بود و) نعمت پروردگارم نبود من نيز از احضار شدگان (در دوزخ) بودم»! (وَ لَوْ لا نِعْمَةُ رَبِّي لَكُنْتُ مِنَ الْمُحْضَرِينَ).

    اين توفيق الهى بود كه رفيق راه من شد، و اين دست لطف هدايتش بود كه مرا نوازش داد و رهبرى كرد.

    (آيه 58)- سپس به ياران خود مى‏گويد: اى دوستان! «آيا ما هرگز نمى‏ميريم» و در بهشت جاودانه خواهيم بود؟ (أَ فَما نَحْنُ بِمَيِّتِينَ).

  6. #16
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    276

    RE: سوره صافّات [37]

    (آيه 59)- «و جز همان مرگ اول مرگى به سراغ ما نخواهد آمد، و ما هرگز عذاب نخواهيم شد» (إِلَّا مَوْتَتَنَا الْأُولى‏ وَ ما نَحْنُ بِمُعَذَّبِينَ).

    (آيه 60)- به هر حال اين گفتگو را با يك جمله پر معنى و بسيار احساس انگيز و مؤكد به انواع تأكيدات پايان داده، مى‏گويد: «راستى اين همان پيروزى بزرگ است» (إِنَّ هذا لَهُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ).

    چه پيروزى و رستگارى از اين برتر كه انسان غرق نعمت جاودانى و حيات ابدى و مشمول انواع الطاف الهى باشد؟

    (آيه 61)- و سر انجام خداوند بزرگ با يك جمله كوتاه و بيدار كننده و پر معنى به اين بحث خاتمه داده، مى‏فرمايد: «براى مثل اين بايد، عمل كنندگان عمل كنند» و به خاطر اين مواهب تلاشگران بكوشند (لِمِثْلِ هذا فَلْيَعْمَلِ الْعامِلُونَ).

    چه تعبير زيبائى! مى‏گويد: تلاشگران براى اين چنين هدفى بايد تلاش كنند، براى بهشتى مملو از لذات روحانى، و پر از نعمتهاى جسمانى كه شراب طهورش انسان را در نشئه‏اى ملكوتى فرو مى‏برد، و همنشينى دوستان باصفايش غمى بر دل نمى‏گذارد.

    (آيه 62)- گوشه‏اى از عذابهاى جانكاه دوزخيان: بعد از بيان نعمتهاى روح بخش و پر ارزش بهشتى، به بيان عذابهاى دردناك و غم انگيز دوزخى مى‏پردازد، و آن چنان ترسيمى از آن مى‏كند كه در مقايسه با نعمتهاى پيشين در نفوس مستعد عميقا اثر مى‏گذارد و آنها را از هر گونه زشتى و ناپاكى باز مى‏دارد.

    نخست مى‏فرمايد: «آيا اين (نعمتهاى جاويدان بهشتى بهتر است يا درخت (نفرت انگيز) زقوم»؟! (أَ ذلِكَ خَيْرٌ نُزُلًا أَمْ شَجَرَةُ الزَّقُّومِ).

    واژه «شجره» هميشه به معنى «درخت» نيست گاه به معنى گياه نيز مى‏آيد، و قرائن نشان مى‏دهد كه منظور از آن در اينجا «گياه» است.

  7. #17
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    276

    RE: سوره صافّات [37]

    (آيه 63)- سپس قرآن به بعضى از ويژگيهاى اين گياه پرداخته، مى‏گويد: «ما آن را مايه درد و رنج ظالمان قرار داديم» (إِنَّا جَعَلْناها فِتْنَةً لِلظَّالِمِينَ).

    اشاره به اين كه آنها هنگامى كه نام «زقوم» را شنيدند به سخريه و استهزا پرداختند و از اين رو وسيله‏اى براى آزمايش اين ستمگران شد.

    (آيه 64)- سپس مى‏افزايد: «آن درختى است كه در قعر جهنم مى‏رويد» (إِنَّها شَجَرَةٌ تَخْرُجُ فِي أَصْلِ الْجَحِيمِ).

    ولى اين ظالمان مغرور به سخريه ادامه دادند و گفتند: مگر ممكن است گياه يا درختى از قعر جهنم برويد؟ آتش كجا و درخت و گياه كجا؟

    گويا آنها از اين نكته غافل بودند كه اصولى كه بر زندگى آن جهان (آخرت) حاكم است با اين جهان بسيار تفاوت دارد.

    (آيه 65)- سپس مى‏افزايد: «شكوفه آن مانند سرهاى شياطين است»! (طَلْعُها كَأَنَّهُ رُؤُسُ الشَّياطِينِ).

    اين تشبيه براى بيان نهايت زشتى و چهره تنفر آميز آن است.

    (آيه 66)- سر انجام قرآن مى‏گويد: آنها [مجرمان‏] از آن مى‏خورند و شكمها را از آن پر مى‏كنند»! (فَإِنَّهُمْ لَآكِلُونَ مِنْها فَمالِؤُنَ مِنْهَا الْبُطُونَ).

    اين همان فتنه و عذابى است كه در آيات قبل به آن اشاره شد، خوردن از اين گياه دوزخى با آن بوى بد و طعم تلخ با آن شيره‏اى كه تماسش با بدن مايه سوزندگى و تورم است، آن هم خوردن به مقدار زياد، عذابى است دردناك.

  8. #18
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    276

    RE: سوره صافّات [37]

    (آيه 67)- بديهى است خوردن از اين غذاى ناگوار و تلخ تشنگى‏آور است، «سپس روى آن آب داغ متعفنى مى‏نوشند» (ثُمَّ إِنَّ لَهُمْ عَلَيْها لَشَوْباً مِنْ حَمِيمٍ).

    (آيه 68)- آن غذاى دوزخيان، و اين هم نوشابه آنان، اما بعد از اين پذيرائى به كجا مى‏روند، قرآن مى‏گويد: «سپس بازگشت آنها به سوى جهنم است»! (ثُمَّ إِنَّ مَرْجِعَهُمْ لَإِلَى الْجَحِيمِ).

    (آيه 69)- در اين آيه قرآن دليل اصلى گرفتارى دوزخيان را در چنگال اين مجازاتهاى دردناك در دو جمله كوتاه و پر معنى بيان مى‏كند، مى‏گويد: «چرا كه آنها پدران خود را گمراه يافتند» (إِنَّهُمْ أَلْفَوْا آباءَهُمْ ضالِّينَ).

    (آيه 70)- اما «با اين حال بسرعت به دنبال آنان كشانده مى‏شوند» (فَهُمْ عَلى‏ آثارِهِمْ يُهْرَعُونَ).

    اشاره به اين كه چنان دل و دين بر تقليد نياكان باخته‏اند كه گوئى آنها را بسرعت و بى‏اختيار به دنبالشان مى‏دوانند و اين اشاره به نهايت تعصب و شيفتگى آنها به خرافات نياكان است.

    (آيه 71)- اقوام گمراه پيشين: از آنجا كه مسائل گذشته در رابطه با مجرمان و ظالمان اختصاص به مقطع خاصى از زمان و مكان ندارد قرآن به تعميم و گسترش آن مى‏پردازد، و ضمن چند آيه كوتاه و فشرده زمينه را براى شرح احوال بسيارى از امتهاى پيشين- كه اطلاع بر احوالشان سند گويائى براى مباحث گذشته است- فراهم مى‏سازد.

    نخست مى‏فرمايد: «قبل از آنها بيشتر پيشينيان گمراه شدند» (وَ لَقَدْ ضَلَّ قَبْلَهُمْ أَكْثَرُ الْأَوَّلِينَ).

    (آيه 72)- سپس اضافه مى‏كند: گمراهى آنها به خاطر نداشتن رهبر و راهنما نبود، «ما در ميان آنها انذار كنندگانى فرستاديم» (وَ لَقَدْ أَرْسَلْنا فِيهِمْ مُنْذِرِينَ).

    پيامبرانى كه آنها را از شرك و كفر و ظلم و بيدادگرى و تقليد كوركورانه از ديگران بيم مى‏دادند، و آنها را به مسؤوليتهايشان آشنا مى‏ساختند.

  9. #19
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    276

    RE: سوره صافّات [37]

    (آيه 73)- سپس در يك جمله كوتاه و پر معنى مى‏گويد: «اكنون بنگر عاقبت انذار شوندگان و اين اقوام لجوج گمراه به كجا رسيد»؟ (فَانْظُرْ كَيْفَ كانَ عاقِبَةُ الْمُنْذَرِينَ).

    (آيه 74)- و در اين آيه به عنوان يك استثنا مى‏فرمايد: «مگر بندگان مخلص خدا» (إِلَّا عِبادَ اللَّهِ الْمُخْلَصِينَ).

    در واقع اين جمله اشاره به آن است كه عاقبت اين اقوام را بنگر كه چگونه آنها را به عذاب دردناكى گرفتار كرديم، و هلاك نموديم، جز بندگان با ايمان و مخلص كه از اين مهلكه جان سالم به در بردند.

    (آيه 75)- گوشه‏اى از داستان نوح: از اينجا شرح داستان نه نفر از پيامبران بزرگ خدا آغاز مى‏شود كه در آيات پيشين بطور سر بسته به آن اشاره شده بود، نخست از «نوح» شيخ الانبيا و نخستين پيامبر اولوا العزم شروع مى‏كند، و قبل از هر چيز به دعاى پر سوز او هنگامى كه از هدايت قومش مأيوس شد اشاره كرده، مى‏فرمايد: «و نوح ما را خواند (و ما دعاى او را اجابت كرديم) و چه خوب اجابت كننده‏اى هستيم» (وَ لَقَدْ نادانا نُوحٌ فَلَنِعْمَ الْمُجِيبُونَ).

    اين دعا ممكن است اشاره به همان دعايى باشد كه در سوره نوح آيه 26 و 27 آمده است «نوح گفت: پروردگارا! احدى از كافران را بر روى زمين مگذار، چرا كه اگر آنها را به حال خود واگذارى بندگانت را گمراه مى‏كنند ...»

    (آيه 76)- و لذا در اين آيه بلا فاصله مى‏فرمايد: «و او و خاندانش را از اندوه بزرگ رهايى بخشيديم» (وَ نَجَّيْناهُ وَ أَهْلَهُ مِنَ الْكَرْبِ الْعَظِيمِ).

    اين اندوه بزرگ ممكن است اشاره به سخريه‏هاى قوم كافر و مغرور، و آزارهاى زبانى آنها و هتاكى و توهين نسبت به او و پيروانش باشد، و يا اشاره به تكذيبهاى پى در پى اين قوم لجوج.

    (آيه 77)- سپس مى‏افزايد: «و فرزندانش را همان بازماندگان (روى زمين) قرار داديم» (وَ جَعَلْنا ذُرِّيَّتَهُ هُمُ الْباقِينَ).

  10. #20
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    276

    RE: سوره صافّات [37]

    (آيه 78)- به علاوه ذكر خير و ثناء جميل «و نام نيك او را در ميان امتهاى بعد باقى نهاديم» (وَ تَرَكْنا عَلَيْهِ فِي الْآخِرِينَ).

    از او به عنوان يك پيامبر مقاوم و شجاع و دلسوز و مهربان ياد مى‏كنند، و او را «شيخ الانبياء» مى‏نامند.

    (آيه 79)- «سلام و درود باد بر نوح در ميان جهانيان» (سَلامٌ عَلى‏ نُوحٍ فِي الْعالَمِينَ).

    (آيه 80)- و براى آن كه اين برنامه براى ديگران الهام بخش گردد، مى‏افزايد:
    «ما اين گونه نيكوكاران را پاداش مى‏دهيم»! (إِنَّا كَذلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ).

    (آيه 81)- «چرا كه او از بندگان با ايمان ما بود» (إِنَّهُ مِنْ عِبادِنَا الْمُؤْمِنِينَ).

    در حقيقت مقام عبوديت و بندگى و همچنين ايمان توأم با احسان و نيكوكارى كه در دو آيه اخير آمده، دليل اصلى لطف خداوند نسبت به نوح و نجاتش از اندوه بزرگ و سلام و درود الهى بر او بود كه اگر اين برنامه از ناحيه ديگران نيز تعقيب شود مشمول همان رحمت و لطفند چرا كه الطاف پروردگار جنبه شخصى و خصوصى ندارد.

    (آيه 82)- در اين آيه با جمله‏اى كوتاه و كوبنده سرنوشت آن قوم ظالم و شرور و كينه توز را بيان كرده، مى‏گويد: «سپس ديگران [دشمنان او] را غرق كرديم» (ثُمَّ أَغْرَقْنَا الْآخَرِينَ).

    از آسمان سيلاب آمد، و از زمين آب جوشيد، و سر تا سر كره زمين به اقيانوس پر تلاطمى مبدل شد! كاخهاى بيدادگران را درهم كوبيد، و جسدهاى بى‏جانشان بر صفحه آب باقى ماند!

    (آيه 83)- طرح جالب بت شكنى ابراهيم! به دنبال گوشه‏هايى از تاريخ پر ماجراى نوح در اينجا بخش قابل ملاحظه‏اى از زندگى ابراهيم را ذكر مى‏كند.

    نخست ماجراى ابراهيم را به اين صورت با ماجراى نوح پيوند داده، مى‏فرمايد: «و از پيروان نوح ابراهيم بود» (وَ إِنَّ مِنْ شِيعَتِهِ لَإِبْراهِيمَ).

    او در همان خط توحيد و عدل، در همان مسير تقوا و اخلاص كه سنت نوح بود گام بر مى‏داشت، كه انبيا همه مبلغان يك مكتب و استادان يك دانشگاهند.

صفحه 2 از 5 نخستنخست 1234 ... آخرینآخرین

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •