سوره صافّات [37]
صفحه 1 از 5 123 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 44

موضوع: سوره صافّات [37]

  1. #1
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    275

    سوره صافّات [37]

    سوره صافّات [37]

    اين سوره در «مكّه» نازل شده، و 182 آيه است‏.

    محتواى سوره:
    بطور كلى محتواى اين سوره در پنج بخش خلاصه مى‏شود.

    بخش اول: بحثى پيرامون گروههائى از ملائكه و فرشتگان خداوند، و در مقابل آنها گروهى از شياطين سركش و سرنوشت آنها را مطرح مى‏سازد.

    بخش دوم: از كفار، و انكارشان نسبت به نبوت و معاد، و عاقبت كار آنها در قيامت سخن مى‏گويد، و گرفتارى تمام آنها در چنگال عذاب الهى، و نيز بخشى از نعمتهاى مهم بهشتى و لذات و زيبائيها و شادكاميهاى بهشتيان را شرح مى‏دهد.

    بخش سوم: قسمتى از تاريخ انبياى بزرگى، مانند «نوح» و «ابراهيم» و «اسحاق» و «موسى» و «هارون» و «الياس» و «لوط» و «يونس» را به صورت فشرده و در عين حال بسيار مؤثر و نافذ بازگو مى‏كند، ولى بحث در باره «ابراهيم» قهرمان بت شكن، مشروحتر آمده است.

    بخش چهارم: از يكى از انواع شرك كه مى‏توان آن را «بدترين نوع شرك» دانست. يعنى اعتقاد به رابطه خويشاوندى ميان خداوند و جن و خداوند و فرشتگان بحث مى‏كند.

    و سر انجام بخش پنجم كه آخرين بخش اين سوره است، و در چند آيه كوتاه مطرح شده، پيروزى لشكر حق را بر لشكر كفر و شرك و نفاق، و گرفتار شدن آنها را در چنگال عذاب الهى، ضمن تنزيه و تقديس پروردگار بيان مى‏دارد.

  2. #2
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    275

    RE: سوره صافّات [37]

    فضيلت تلاوت سوره‏:
    در حديثى از پيامبر گرامى اسلام صلّى اللّه عليه و اله آمده است:
    «كسى كه سوره صافات را بخواند به عدد هر جن و شيطانى ده حسنه به او داده مى‏شود، و شياطين متمرد از او فاصله مى‏گيرند، و از شرك پاك مى‏شود و دو فرشته‏اى كه مأمور حفظ او هستند در قيامت در باره او شهادت مى‏دهند كه به رسولان خداوند ايمان داشته است».

    و در حديث ديگرى از امام صادق عليه السّلام چنين مى‏خوانيم: «كسى كه سوره صافات را در هر روز جمعه بخواند از هر آفتى محفوظ مى‏ماند، و هر بلائى در زندگى دنيا از او دفع مى‏گردد، خداوند وسيعترين روزى را در اختيارش مى‏گذارد، و او را در مال و فرزندان و بدن، گرفتار زيانهاى شيطان رجيم و گردنكشان عنود نمى‏سازد، و اگر در آن روز و شب از دنيا برود خداوند او را شهيد مبعوث مى‏كند، و شهيد مى‏ميراند، و او را در بهشت با شهدا هم درجه مى‏سازد».

    هدف از تلاوت، انديشه و سپس اعتقاد و بعد از آن عمل است، و بدون شك كسى كه تلاوت اين سوره را با اين كيفيت انجام دهد هم از شر شياطين محفوظ خواهد ماند، هم از شرك پاك مى‏گردد، و با داشتن اعتقاد صحيح و اعمال صالح در زمره شهيدان قرار خواهد گرفت.

    ضمنا نامگذارى اين سوره به نام «صافّات» به مناسبت آيه اول آن است.

  3. #3
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    275

    RE: سوره صافّات [37]

    بسم اللّه الرّحمن الرّحيم به نام خداوند بخشنده بخشايشگر
    (آيه 1)- فرشتگانى كه آماده انجام مأموريتند: اين سوره نخستين سوره از قرآن مجيد است كه اولين آيات آن با سوگندها شروع مى‏شود، سوگندهائى انديشه انگيز، كه فكر انسان را همراه خود به جوانب مختلف اين جهان مى‏كشاند.

    درست است كه خداوند از همه راستگويان راستگوتر است، و نيازى به سوگند ندارد، ولى توجه به دو نكته مشكل سوگند را در تمام آيات قرآن كه از اين به بعد گهگاه با آن سر و كار داريم حل خواهد كرد.

    نخست اين كه: هميشه سوگند به امور پر ارزش و مهم ياد مى‏كنند، بنابر اين سوگندهاى قرآن دليل بر عظمت و اهميت امورى است كه به آنها سوگند ياد شده.

    ديگر اين كه سوگند هميشه براى تأكيد است، و دليل بر اين است كه امورى كه براى آن سوگند ياد شده از امور كاملا جدى و مؤكد است.

    به هر حال در آغاز اين سوره به نام سه گروه برخورد مى‏كنيم كه به آنها سوگند ياد شده است.

    نخست مى‏فرمايد: «قسم به آنها كه صف كشيده‏اند و صفوف خود را منظم ساخته‏اند»! (وَ الصَّافَّاتِ صَفًّا).

    (آيه 2)- «همانها كه قويا نهى مى‏كنند و باز مى‏دارند» (فَالزَّاجِراتِ زَجْراً).

    (آيه 3)- «و آنها كه پى در پى تلاوت ذكر مى‏كنند» (فَالتَّالِياتِ ذِكْراً).

    معروف و مشهور آن است كه توصيفات فوق اوصافى است براى گروههائى از فرشتگان.

    گروههائى كه براى انجام فرمان الهى در عالم هستى به صف ايستاده و آماده فرمانند.

    گروههائى از فرشتگان كه انسانها را از معاصى و گناه باز مى‏دارند، و وسوسه‏هاى شياطين را در قلوب آنها خنثى مى‏كنند، و يا مأمور ابرهاى آسمانند و آنها را به هر سو مى‏رانند و آماده آبيارى سرزمينهاى خشك مى‏كنند.

    و بالاخره گروههائى از فرشتگان كه آيات كتب آسمانى را به هنگام نزول وحى بر پيامبران مى‏خوانند.

  4. #4
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    275

    RE: سوره صافّات [37]

    (آيه 4)- اكنون ببينيم اين سوگندهاى پر محتوا سوگند به صفوف فرشتگان و انسانها براى چه منظورى بوده است؟

    آيه شريفه اين مطلب را روشن ساخته، مى‏گويد: «معبود شما مسلما يكتاست» (إِنَّ إِلهَكُمْ لَواحِدٌ).
    سوگند به آن مقدساتى كه گفته شد بتها همه بر بادند، و هيچ گونه شريك و شبيه و نظيرى براى پروردگار نيست.

    (آيه 5)- سپس مى‏افزايد: «همان پروردگار آسمانها و زمين و آنچه در ميان آن دو قرار دارد، و پروردگار مشرقها»! (رَبُّ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ ما بَيْنَهُما وَ رَبُّ الْمَشارِقِ).

    خورشيد آسمان در هر روز از سال از نقطه‏اى غير از نقطه روز قبل و بعد طلوع مى‏كند، و فاصله اين نقاط با يكديگر آنقدر منظم و دقيق است كه حتى يك هزارم ثانيه كم و زياد نمى‏شود، و هزاران هزار سال است كه نظم «مشارق شمس» بر قرار مى‏باشد. در طلوع و غروب ستارگان ديگر نيز همين نظام حكمفرماست.

    (آيه 6)- پاسدارى آسمان از نفوذ شياطين! در آيات گذشته سخن از صفوف مختلف فرشتگان الهى بود و در اينجا از نقطه مقابل آنها، يعنى گروههاى شياطين و سرنوشت آنها، سخن مى‏گويد، و مى‏تواند مقدمه‏اى باشد براى ابطال اعتقاد جمعى از مشركان كه شياطين و جن را معبود خود قرار مى‏دادند.

    نخست مى‏گويد: «ما آسمان نزديك [پائين‏] را با ستارگان آراستيم» (إِنَّا زَيَّنَّا السَّماءَ الدُّنْيا بِزِينَةٍ الْكَواكِبِ).

    به راستى منظره ستارگان آسمان آنقدر زيباست كه هرگز چشم از ديدن آن خسته نمى‏شود، بلكه خستگى را از تمام وجود انسان بيرون مى‏كند هر چند اين مسائل در عصر و زمان ما براى شهر نشينانى كه در دود كارخانه‏ها غوطه‏ورند، و طبعا آسمانى تاريك و سياه دارند چندان مفهوم نيست، ولى روستانشينان هنوز مى‏توانند ناظر اين گفته قرآنى يعنى تزيين آسمان با ستارگان درخشان باشند.

  5. #5
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    275

    RE: سوره صافّات [37]

    (آيه 7)- در اين آيه به محفوظ بودن صحنه آسمان از نفوذ شياطين اشاره كرده، مى‏گويد: «ما آن را از هر شيطان خبيث و عارى از خير و نيكى حفظ كرديم» (وَ حِفْظاً مِنْ كُلِّ شَيْطانٍ مارِدٍ).

    (آيه 8)- سپس مى‏افزايد: «آنها نمى‏توانند به (سخنان) فرشتگان عالم بالا گوش فرا دهند (و هرگاه چنين كنند) از هر سو هدف (تيرهاى شهاب) قرار مى‏گيرند»! (لا يَسَّمَّعُونَ إِلَى الْمَلَإِ الْأَعْلى‏ وَ يُقْذَفُونَ مِنْ كُلِّ جانِبٍ).

    (آيه 9)- آرى «آنها به شدت به عقب رانده مى‏شوند (و از صحنه آسمان طرد مى‏گردند) و براى آنان مجازاتى دائم است» (دُحُوراً وَ لَهُمْ عَذابٌ واصِبٌ).

    اشاره به اين كه نه تنها شياطين از نزديك شدن به عرصه آسمان منع و طرد مى‏شوند بلكه سر انجام گرفتار عذاب دائم نيز مى‏گردند.

    (آيه 10)- در اين آيه به گروهى از شياطين سركش و جسور اشاره مى‏كند كه قصد صعود به عرصه بلند آسمان مى‏كنند، مى‏فرمايد: «مگر آنها كه در لحظه‏اى كوتاه براى استراق سمع به آسمان نزديك شوند كه شهاب ثاقب آنها را تعقيب مى‏كند» و مى‏سوزاند (إِلَّا مَنْ خَطِفَ الْخَطْفَةَ فَأَتْبَعَهُ شِهابٌ ثاقِبٌ).

    «شهاب» در اصل به معنى شعله‏اى است كه از آتش افروخته زبانه مى‏كشد، و به شعله‏هاى آتشينى كه در آسمان به صورت خط ممتد ديده مى‏شود نيز مى‏گويند.

    مى‏دانيم اينها ستاره نيستند، بلكه شبيه ستارگانند، قطعات سنگهاى كوچكى هستند كه در فضا پراكنده‏اند، و هنگامى كه در حوزه جاذبه زمين قرار گيرند به سوى زمين جذب مى‏شوند، و بر اثر سرعت و شدت برخورد آنها با هواى اطراف زمين مشتعل و برافروخته مى‏شوند.

    «ثاقب» به معنى نافذ و سوراخ كننده است، و در اينجا اشاره به اين است كه به هر موجودى اصابت كند آن را سوراخ كرده و آتش مى‏زند.

  6. #6
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    275

    RE: سوره صافّات [37]

    (آيه 11)- آنها كه هرگز حق را پذيرا نمى‏شوند! قرآن همچنان مسأله رستاخيز و مخالفت منكران لجوج را تعقيب مى‏كند و به دنبال بحث گذشته از قدرت خداوند و خالق آسمان و زمين بر همه چيز مى‏فرمايد: «از آنها بپرس آيا آفرينش (و معاد) آنان سخت‏تر است يا آفرينش فرشتگان» و آسمانها و زمين (فَاسْتَفْتِهِمْ أَ هُمْ أَشَدُّ خَلْقاً أَمْ مَنْ خَلَقْنا).

    آرى «ما آنها را از گل چسبنده‏اى آفريديم»! (إِنَّا خَلَقْناهُمْ مِنْ طِينٍ لازِبٍ).

    گويا مشركان كه منكر معاد بودند بعد از شنيدن آيات گذشته در مورد آفرينش آسمان و زمين و فرشتگان اظهار داشتند، آفرينش ما از آن مهمتر است.

    قرآن در پاسخ آنها مى‏گويد: آفرينش انسانها در مقابل آفرينش زمين و آسمان پهناور و فرشتگانى كه در اين عوالم هستند چيز مهمى نيست، چرا كه مبدأ آفرينش انسان يك مشت خاك چسبنده بيش نبوده است.

    زيرا مبدأ آفرينش انسان نخست «خاك» بود سپس با «آب» آميخته شد، كم كم به «صورت لجن بدبوئى» درآمد و بعد به صورت «گل چسبنده‏اى» شد و با اين بيان ميان تعبيرات گوناگون در آيات قرآن مجيد جمع مى‏شود.

    (آيه 12)- سپس مى‏افزايد: «تو از (انكار آنها نسبت به معاد) تعجب مى‏كنى ولى آنها (معاد را) مسخره مى‏كنند» (بَلْ عَجِبْتَ وَ يَسْخَرُونَ).

    تو آنقدر با قلب پاكت مسأله را واضح مى‏بينى كه از انكار آن در شگفتى فرو مى‏روى، و اما اين ناپاك دلان آنقدر آن را محال مى‏شمرند كه به استهزا بر مى‏خيزند.

    (آيه 13)- عامل اين زشتكاريها تنها نادانى و جهل نيست، بلكه لجاجت و عناد است، لذا «هنگامى كه به آنها يادآورى شود (يادآورى دلائل معاد و مجازات الهى) هرگز متذكر نمى‏گردند» و همچنان به راه خويش ادامه مى‏دهند (وَ إِذا ذُكِّرُوا لا يَذْكُرُونَ).

  7. #7
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    275

    RE: سوره صافّات [37]

    (آيه 14)- حتى از اين بالاتر «هرگاه معجزه‏اى (از معجزات تو) را ببينند (نه تنها به سخريه و استهزا مى‏پردازند بلكه) ديگران را نيز به مسخره كردن وا مى‏دارند»! (وَ إِذا رَأَوْا آيَةً يَسْتَسْخِرُونَ).

    (آيه 15)- «و مى‏گويند: اين فقط سحر آشكارى است» و نه چيز ديگر! (وَ قالُوا إِنْ هذا إِلَّا سِحْرٌ مُبِينٌ).

    (آيه 16)- آيا ما و پدرانمان زنده مى‏شويم؟ قرآن همچنان گفتگوهاى منكران معاد و پاسخ به آنها را ادامه مى‏دهد.

    نخست استبعاد منكران رستاخيز را به اين صورت منعكس مى‏كند: آنها مى‏گفتند: «آيا هنگامى كه ما مرديم و خاك و استخوان شديم بار ديگر برانگيخته خواهيم شد»؟! (أَ إِذا مِتْنا وَ كُنَّا تُراباً وَ عِظاماً أَ إِنَّا لَمَبْعُوثُونَ).

    (آيه 17)- و از اين بالاتر اين كه «و آيا پدران نخستين ما نيز برانگيخته مى‏شوند»؟! (أَ وَ آباؤُنَا الْأَوَّلُونَ).
    همانها كه جز مشتى استخوان پوسيده، يا خاكهاى پراكنده وجودشان باقى نمانده است، چه كسى مى‏تواند اين اجزاى متفرق را جمع كند؟ و چه كسى مى‏تواند لباس حيات بر آنان بپوشاند؟

    اما اين كوردلان فراموش كرده بودند كه روز نخست همه خاك بودند، و از خاك آفريده شدند، اگر در قدرت خدا شك داشتند بايد بدانند خداوند يك بار قدرت خود را به اينها نشان داده بود، و اگر در قابليت خاك مردد بودند، آن هم يك بار به ثبوت رسيده بود.

    (آيه 18)- سپس قرآن به كوبنده‏ترين پاسخها در برابر آنها پرداخته، به پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و اله مى‏فرمايد: «به آنها بگو: آرى (همه شما، و نياكانتان مبعوث مى‏شويد) در حالى كه ذليل و خوار و كوچك خواهيد بود»؟! (قُلْ نَعَمْ وَ أَنْتُمْ داخِرُونَ).

    (آيه 19)- گمان مى‏كنيد زنده كردن شما و همه پيشينيان براى خداوند قادر و توانا كار مشكلى است، و عمل مهم سنگينى مى‏باشد؟ نه «تنها يك صيحه عظيم (از ناحيه مأمور پروردگار زده مى‏شود) ناگهان همه (از قبرها برمى‏خيزند، و جان مى‏گيرند و با چشم خود صحنه محشر را كه تا آن روز تكذيب مى‏كردند) نگاه مى‏كنند»! (فَإِنَّما هِيَ زَجْرَةٌ واحِدَةٌ فَإِذا هُمْ يَنْظُرُونَ).

  8. #8
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    275

    RE: سوره صافّات [37]

    (آيه 20)- اينجاست كه ناله اين مشركان مغرور و خيره‏سر كه نشانه ضعف و زبونى و بيچارگى آنهاست بر مى‏خيزد، «و مى‏گويند: اى واى بر ما اين روز جزاست»! (وَ قالُوا يا وَيْلَنا هذا يَوْمُ الدِّينِ).

    آرى! هنگامى كه چشمشان به دادگاه عدل الهى، و شهود و قضات اين دادگاه، و علائم و نشانه‏هاى مجازات مى‏افتد بى‏اختيار ناله و فرياد سر مى‏دهند و با تمام وجود اعتراف به حقانيت رستاخيز مى‏كنند، اعترافى كه نمى‏تواند هيچ مشكلى را براى آنها حل كند.

    (آيه 21)- اينجاست كه از ناحيه خداوند يا فرشتگان او به آنها خطاب مى‏شود آرى «امروز همان روز جدائى است كه شما آن را تكذيب مى‏كرديد» (هذا يَوْمُ الْفَصْلِ الَّذِي كُنْتُمْ بِهِ تُكَذِّبُونَ). جدائى حق از باطل، جدائى صفوف بدكاران از نيكوكاران، و روز داورى پروردگار بزرگ.

    طبيعت اين دنيا آميزش و اختلاط حق و باطل است، در حالى كه طبيعت رستاخيز جدائى اين دو از يكديگر مى‏باشد.

    (آيه 22)- سپس خداوند به فرشتگانى كه مأمور كوچ دادن مجرمان به دوزخند فرمان مى‏دهد: «ظالمان و هم رديفان آنها و آنچه را مى‏پرستيدند جمع آورى كنيد» (احْشُرُوا الَّذِينَ ظَلَمُوا وَ أَزْواجَهُمْ وَ ما كانُوا يَعْبُدُونَ).

    (آيه 23)- آرى آنچه را «جز خدا (مى‏پرستيدند) حركت دهيد و به سوى دوزخ هدايتشان كنيد»! (مِنْ دُونِ اللَّهِ فَاهْدُوهُمْ إِلى‏ صِراطِ الْجَحِيمِ).

    آرى! يك روز به سوى «صراط مستقيم» هدايت شدند ولى پذيرا نگشتند، اما امروز بايد به «صراط جحيم» هدايت شوند و مجبورند بپذيرند! اين سرزنشى است گرانبار كه اعماق روح آنها را مى‏سوزاند.

  9. #9
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    275

    RE: سوره صافّات [37]

    (آيه 24)- دانستيم كه فرشتگان مجازات، ظالمان و همفكران آنها را به ضميمه بتها و معبودان دروغين يك جا كوچ مى‏دهند و به سوى جاده جهنم هدايت مى‏كنند.

    در ادامه اين سخن قرآن مى‏گويد: در اين هنگام خطاب صادر مى‏شود «آنها را متوقف سازيد چون بايد مورد بازپرسى قرار گيرند» (وَ قِفُوهُمْ إِنَّهُمْ مَسْؤُلُونَ).

    آرى! در اين كه پيرامون چه چيز سؤال مى‏شود؟ در روايت معروفى كه از طرق اهل سنت و شيعه نقل شده آمده است كه از «ولايت على عليه السّلام سؤال مى‏شود».

    ولى اين يك مصداق روشن است، چرا كه در آن روز از همه چيز سؤال مى‏شود، از عقائد، از توحيد، و ولايت، از گفتار و كردار، و از نعمتها و مواهبى كه خدا در اختيار انسان گذارده است.

    (آيه 25)- به هر حال اين دوزخيان بينوا كه به مسير جهنم هدايت مى‏شوند دستشان از همه جا بريده و كوتاه مى‏گردد، در اين هنگام به آنها گفته مى‏شود شما كه در دنيا در مشكلات به هم پناه مى‏برديد، و از يكديگر كمك مى‏گرفتيد «چرا در اينجا از هم يارى نمى‏طلبيد»؟! (ما لَكُمْ لا تَناصَرُونَ).

    آرى! تمام تكيه گاههائى كه در دنيا براى خود مى‏پنداشتيد همه در اينجا ويران گشته است، نه از يكديگر مى‏توانيد كمك بگيريد، و نه معبودهايتان به يارى شما مى‏شتابند، كه آنها خود نيز بيچاره و گرفتارند.

    (آيه 26)- در اين آيه مى‏افزايد: «بلكه آنها در آن روز در برابر فرمان خدا تسليم و خاضعند» و قدرت هيچ گونه اظهار وجود تا چه رسد به مخالفت ندارند (بَلْ هُمُ الْيَوْمَ مُسْتَسْلِمُونَ).

    (آيه 27)- اينجاست كه آنها به سرزنش يكديگر بر مى‏خيزند و هر يك اصرار دارد گناه خويش را به گردن ديگرى بيندازد، دنباله روان، رؤسا و پيشوايان خود را مقصر مى‏شمرند، و پيشوايان پيروان خود را، و در اين حال «رو به يكديگر كرده و از هم مى‏پرسند ...» (وَ أَقْبَلَ بَعْضُهُمْ عَلى‏ بَعْضٍ يَتَساءَلُونَ).

    (آيه 28)- پيروان گمراه به پيشوايان گمراه كننده خود «مى‏گويند: (شما رهبران گمراهى بوديد كه به ظاهر) از طريق خيرخواهى و نيكى وارد شديد» اما جز فريب چيزى در كارتان نبود! (قالُوا إِنَّكُمْ كُنْتُمْ تَأْتُونَنا عَنِ الْيَمِينِ).

    ما كه به حكم فطرت طالب نيكيها و پاكيها و سعادتها بوديم دعوت شما را لبيك گفتيم، آرى تمام گناهان ما به گردن شما است، ما جز حسن نيت و پاكدلى سرمايه‏اى نداشتيم و شما ديو سيرتان دروغگو نيز جز فريب و نيرنگ چيزى در بساط نداشتيد!

  10. #10
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    275

    RE: سوره صافّات [37]

    (آيه 29)- به هر حال پيشوايان آنها نيز سكوت نخواهند كرد و در پاسخ «مى‏گويند: شما خودتان اهل ايمان نبوديد» تقصير ما چيست! (قالُوا بَلْ لَمْ تَكُونُوا مُؤْمِنِينَ).

    اگر مزاج شما آماده انحراف نبود، اگر شما خود طالب شر و شيطنت نبوديد، كجا به سراغ ما مى‏آمديد؟ چرا به دعوت انبيا و نيكان و پاكان پاسخ نگفتيد؟

    و همين كه ما يك اشارت كرديم با سر دويديد؟ پس معلوم مى‏شود عيب در خود شماست، برويد و خودتان را ملامت كنيد!

    (آيه 30)- دليل ما روشن است «ما هيچ گونه سلطه‏اى بر شما نداشتيم» و زور و اجبارى در كار نبود! (وَ ما كانَ لَنا عَلَيْكُمْ مِنْ سُلْطانٍ).

    «بلكه خود شما قومى طغيانگر و متجاوز بوديد» و خلق و خوى ستمگرى شما باعث بدبختيتان شد (بَلْ كُنْتُمْ قَوْماً طاغِينَ).

    و چه دردناك است كه انسان ببيند رهبر و پيشواى او كه يك عمر دل به او بسته بود موجبات بدبختى او را فراهم كرده است، سپس از او بيزارى مى‏جويد.

    حقيقت اين است كه هر كدام از اين دو گروه از جهتى راست مى‏گويند.

    (آيه 31)- لذا اين گفتگوها به جايى نمى‏رسد، و سر انجام اين پيشوايان گمراه به اين واقعيت اعتراف مى‏كنند، مى‏گويند: «اكنون فرمان پروردگارمان بر همه ما مسلّم شده (و حكم عذاب در باره همه صادر گرديده) و همگى از عذاب او مى‏چشيم» (فَحَقَّ عَلَيْنا قَوْلُ رَبِّنا إِنَّا لَذائِقُونَ).

    شما طاغى بوديد و سرنوشت طغيانگران همين است، و ما هم گمراه و گمراه كننده.

    (آيه 32)- «ما شما را گمراه كرديم همان گونه كه خود گمراه بوديم» (فَأَغْوَيْناكُمْ إِنَّا كُنَّا غاوِينَ).
    بنابر اين چه جاى تعجب كه همگى در اين مصائب و عذابها شريك باشيم؟

صفحه 1 از 5 123 ... آخرینآخرین

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •