(آيه 20)- اينجاست كه ناله اين مشركان مغرور و خيره‏سر كه نشانه ضعف و زبونى و بيچارگى آنهاست بر مى‏خيزد، «و مى‏گويند: اى واى بر ما اين روز جزاست»! (وَ قالُوا يا وَيْلَنا هذا يَوْمُ الدِّينِ).

آرى! هنگامى كه چشمشان به دادگاه عدل الهى، و شهود و قضات اين دادگاه، و علائم و نشانه‏هاى مجازات مى‏افتد بى‏اختيار ناله و فرياد سر مى‏دهند و با تمام وجود اعتراف به حقانيت رستاخيز مى‏كنند، اعترافى كه نمى‏تواند هيچ مشكلى را براى آنها حل كند.

(آيه 21)- اينجاست كه از ناحيه خداوند يا فرشتگان او به آنها خطاب مى‏شود آرى «امروز همان روز جدائى است كه شما آن را تكذيب مى‏كرديد» (هذا يَوْمُ الْفَصْلِ الَّذِي كُنْتُمْ بِهِ تُكَذِّبُونَ). جدائى حق از باطل، جدائى صفوف بدكاران از نيكوكاران، و روز داورى پروردگار بزرگ.

طبيعت اين دنيا آميزش و اختلاط حق و باطل است، در حالى كه طبيعت رستاخيز جدائى اين دو از يكديگر مى‏باشد.

(آيه 22)- سپس خداوند به فرشتگانى كه مأمور كوچ دادن مجرمان به دوزخند فرمان مى‏دهد: «ظالمان و هم رديفان آنها و آنچه را مى‏پرستيدند جمع آورى كنيد» (احْشُرُوا الَّذِينَ ظَلَمُوا وَ أَزْواجَهُمْ وَ ما كانُوا يَعْبُدُونَ).

(آيه 23)- آرى آنچه را «جز خدا (مى‏پرستيدند) حركت دهيد و به سوى دوزخ هدايتشان كنيد»! (مِنْ دُونِ اللَّهِ فَاهْدُوهُمْ إِلى‏ صِراطِ الْجَحِيمِ).

آرى! يك روز به سوى «صراط مستقيم» هدايت شدند ولى پذيرا نگشتند، اما امروز بايد به «صراط جحيم» هدايت شوند و مجبورند بپذيرند! اين سرزنشى است گرانبار كه اعماق روح آنها را مى‏سوزاند.