سوره شورى [42] - صفحه 3
صفحه 3 از 4 نخستنخست 1234 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 21 تا 30 , از مجموع 37

موضوع: سوره شورى [42]

  1. #21
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    276

    RE: سوره شورى [42]

    (آيه 25)- و از آنجا كه خداوند راه بازگشت را همواره به روى بندگان باز مى‏گذارد كرارا در آيات قرآن بعد از مذمت از اعمال زشت مشركان و گنهكاران به مسأله گشوده بودن درهاى توبه اشاره كرده در اينجا نيز پس از گفتار سابق مى‏افزايد:

    «و او كسى است كه توبه را از بندگانش پذيرا مى‏شود، و گناهان را مى‏بخشد» (وَ هُوَ الَّذِي يَقْبَلُ التَّوْبَةَ عَنْ عِبادِهِ وَ يَعْفُوا عَنِ السَّيِّئاتِ).

    اما اگر تظاهر به توبه كنيد، ولى در خفا كارى ديگر انجام دهيد، تصور نكنيد كه از ديده تيزبين علم پروردگار مخفى خواهد ماند، نه «او آنچه را انجام مى‏دهيد مى‏داند» (وَ يَعْلَمُ ما تَفْعَلُونَ).

    (آيه 26)- در اين آيه پاداش بزرگ مؤمنان و عذاب دردناك كافران را در جمله‏هايى كوتاه بيان كرده، مى‏فرمايد: خداوند «درخواست كسانى را كه ايمان آورده‏اند و عمل صالح انجام داده‏اند اجابت مى‏كند» (وَ يَسْتَجِيبُ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ).

    «بلكه از فضل خود بر ايشان مى‏افزايد» و حتى مطالبى را كه درخواست نكرده‏اند به آنها مى‏بخشد (وَ يَزِيدُهُمْ مِنْ فَضْلِهِ). و اين نهايت لطف و مرحمت خداوند در باره مؤمنان است.

    «اما براى كافران عذاب شديدى است» (وَ الْكافِرُونَ لَهُمْ عَذابٌ شَدِيدٌ).

    جمعى از مفسران معتقدند كه اين چهار آيه (آيه 23 تا 26)- در مدينه نازل شده است، و شأن نزولى كه در آغاز تفسير اين آيات نقل كرديم گواه بر اين معنى است، رواياتى كه اهل بيت عليهم السّلام را به على عليه السّلام و فاطمه عليها السّلام و دو فرزند آنها امام حسن و امام حسين عليهما السّلام تفسير مى‏كند نيز مناسب همين معنى است، زيرا مى‏دانيم ازدواج على عليه السّلام و بانوى اسلام در مدينه انجام گرفت، و تولد امام حسن و امام حسين عليهما السّلام در سالهاى سوم و چهارم هجرى- طبق نقل معروف- بوده است.

  2. #22
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    276

    RE: سوره شورى [42]

    (آيه 27-
    شأن نزول:
    از «خباب بن ارت» صحابى معروف نقل شده كه اين آيه در باره ما نازل شد، و اين به خاطر آن بود كه ما به اموال فراوان طوايف «بنى قريظه» و «بنى نضير» و «بنى قينقاع» از يهود نظر افكنديم، و آرزو داشتيم كه اى كاش ما هم چنين اموالى داشتيم، آيه نازل شد و به ما هشدار داد كه اگر خداوند روزى را براى بندگانش گسترده كند طغيان خواهند كرد.

    تفسير:
    مرفّهين طغيانگر! پيوند اين آيه با آيات گذشته ممكن است از اين نظر باشد كه در آيه قبل آمده بود كه خداوند درخواست مؤمنان را اجابت مى‏كند، و به دنبال آن اين سؤال پيش مى‏آيد كه پس چرا در ميان آنها گروهى فقيرند، و هر چه درخواست مى‏كنند به جائى نمى‏رسد؟

    مى‏فرمايد: «هر گاه خداوند روزى را براى بندگانش وسعت بخشد در زمين طغيان و سركشى و ستم مى‏كنند» (وَ لَوْ بَسَطَ اللَّهُ الرِّزْقَ لِعِبادِهِ لَبَغَوْا فِي الْأَرْضِ).

    «و لذا به مقدارى كه مى‏خواهد (و مصلحت مى‏بيند) روزى را نازل مى‏كند» (وَ لكِنْ يُنَزِّلُ بِقَدَرٍ ما يَشاءُ).

    و به اين ترتيب مسأله تقسيم روزى بر اساس حساب دقيقى است كه پروردگار در باره بندگان دارد «چرا كه او نسبت به بندگانش آگاه و بيناست» (إِنَّهُ بِعِبادِهِ خَبِيرٌ بَصِيرٌ). او پيمانه و ظرفيت وجودى هركس را مى‏داند و طبق مصلحت او به او روزى مى‏دهد نه چندان مى‏دهد كه طغيان كنند و نه چندان كه از فقر فريادشان بلند شود.

  3. #23
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    276

    RE: سوره شورى [42]

    (آيه 28)- درست است كه خداوند روزى را با حساب نازل مى‏كند تا بندگان طغيان نكنند اما چنان نيست كه آنها را محروم و ممنوع سازد، لذا در اين آيه مى‏افزايد: «و او كسى است كه باران نافع را بعد از آن كه مردم مأيوس شدند نازل مى‏كند و دامنه رحمت خويش را مى‏گستراند» (وَ هُوَ الَّذِي يُنَزِّلُ الْغَيْثَ مِنْ بَعْدِ ما قَنَطُوا وَ يَنْشُرُ رَحْمَتَهُ).

    و بايد هم چنين باشد «چرا كه او ولىّ و سرپرستى است شايسته ستايش» (وَ هُوَ الْوَلِيُّ الْحَمِيدُ).
    اين آيه در عين اين كه بيان نعمت و لطف پروردگار است از آيات و نشانه‏هاى توحيد نيز سخن مى‏گويد، چرا كه نزول باران نظام بسيار دقيق و حساب شده‏اى دارد.

    (آيه 29)- و باز به همين مناسبت در اين آيه از يكى از مهمترين آيات علم و قدرت پروردگار سخن به ميان آورده، مى‏گويد: «و از آيات و نشانه‏هاى اوست آفرينش آسمانها و زمين و آنچه از جنبندگان در آنها خلق و پراكنده ساخته است» (وَ مِنْ آياتِهِ خَلْقُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ ما بَثَّ فِيهِما مِنْ دابَّةٍ).

    و در پايان آيه مى‏فرمايد: «او هر گاه بخواهد قادر بر جمع كردن آنهاست» (وَ هُوَ عَلى‏ جَمْعِهِمْ إِذا يَشاءُ قَدِيرٌ).

    منظور از «جمع كردن تمام جنبندگان» در اين آيه را بسيارى از مفسران به معنى جمع براى حساب و جزاى اعمال در قيامت دانسته‏اند اين احتمال نيز وجود دارد كه منظور از «جمع» نقطه مقابل «بث» (پراكندن) باشد، به اين معنى كه «بث» اشاره به آفرينش و گسترش انواع موجودات زنده و جنبندگان است، سپس مى‏فرمايد هرگاه خدا بخواهد آنها را «جمع» كرده و نابود يا منقرض مى‏سازد.

    همان گونه كه در طول تاريخ تا كنون بسيارى از انواع جنبندگان در روى زمين گسترش عجيبى پيدا كرده، و در زمانى بعد از آن منقرض و جمع شده‏اند، هم گسترش آنها به دست خداست و هم جمع آنها.

  4. #24
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    276

    RE: سوره شورى [42]

    (آيه 30)- از آنجا كه در آيات گذشته سخن از رحمت خدا در ميان بود و اين سخن طبعا اين سؤال را بر مى‏انگيزد كه اين مصائبى كه ما با آن دست به گريبانيم از كجاست؟

    آيه شريفه به اين سؤال پاسخ مى‏گويد: «هر مصيبتى به شما رسد به خاطر اعمالى است كه انجام داده‏ايد» (وَ ما أَصابَكُمْ مِنْ مُصِيبَةٍ فَبِما كَسَبَتْ أَيْدِيكُمْ).

    تازه اين تمام مجازات اعمال نارواى شما نيست چرا كه «بسيارى را نيز عفو مى‏كند» (وَ يَعْفُوا عَنْ كَثِيرٍ).

    به اين ترتيب يكى از فلسفه‏هاى حوادث دردناك و مشكلات زندگى مجازات الهى و كفاره گناهان است.

    در حديثى از امير مؤمنان على عليه السّلام نقل شده كه فرمود: «بلاها براى ظالم تأديب است، و براى مؤمنان امتحان، و براى پيامبران درجه، و براى اولياء كرامت و مقام است».

    (آيه 31)- به هر حال ممكن است افرادى تصور كنند كه مى‏توانند از اين قانون حتمى و سنت اجتناب ناپذير الهى بگريزند، لذا آيه شريفه مى‏فرمايد: «شما هرگز نمى‏توانيد از چنگال قدرت خداوند در زمين فرار كنيد» در آسمانها نيز جايى براى شما نيست (وَ ما أَنْتُمْ بِمُعْجِزِينَ فِي الْأَرْضِ).

    چگونه شما مى‏توانيد از حيطه قدرت و حاكميت او بگريزيد در حالى كه تمام عالم هستى عرصه حكومت بلا منازع پروردگار است.

    و اگر تصور كنيد كسى مى‏تواند به كمك شما بشتابد بدانيد «غير از خداوند هيچ ولى و ياورى براى شما نيست» (وَ ما لَكُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ وَلِيٍّ وَ لا نَصِيرٍ).
    در حقيقت اين آيه ضعف و ناتوانى انسان را مجسم مى‏كند و آيه قبل عدالت و رحمت پروردگار را.

  5. #25
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    276

    RE: سوره شورى [42]

    (آيه 32)- وزش بادهاى منظم و حركت كشتيها از آيات اوست بار ديگر به بيان نشانه‏هاى پروردگار و دلائل توحيد پرداخته، و بحثى را كه در اين زمينه در آيات قبل آمده ادامه مى‏دهد.

    در اينجا به سراغ مطلبى مى‏رود كه انسانها در زندگى مادى خود با آن بسيار سر و كار دارند، مخصوصا ساحل نشينان و مسافران درياها، مى‏گويد: «از آيات و نشانه‏هاى خداوند كشتيهايى است همچون كوهها كه بر صفحه درياها به حركت در مى‏آيد» (وَ مِنْ آياتِهِ الْجَوارِ فِي الْبَحْرِ كَالْأَعْلامِ).

    (آيه 33)- سپس براى تأكيد بيشتر مى‏افزايد: «اگر خداوند اراده كند باد را ساكن مى‏سازد تا كشتيها بر پشت دريا ساكن و متوقف شوند»! (إِنْ يَشَأْ يُسْكِنِ الرِّيحَ فَيَظْلَلْنَ رَواكِدَ عَلى‏ ظَهْرِهِ).

    و در پايان آيه براى نتيجه گيرى اضافه مى‏كند: «در اين نشانه‏هايى است براى هركس كه داراى مقام صبر و شكر است» (إِنَّ فِي ذلِكَ لَآياتٍ لِكُلِّ صَبَّارٍ شَكُورٍ).

    آرى! در اين حركت بادها، و جريان كشتيها، و آفرينش درياها، و نظام و هماهنگى مخصوصى كه بر اين امور حكمفرماست نشانه‏هاى گوناگونى براى ذات پاك اوست.
    تكيه بر دو وصف «صبّار» و «شكور» مجموعا ترسيم گويايى از حقيقت ايمان است، چرا كه مؤمن در مشكلات و گرفتاريها صبور و در نعمتها شكور است.

    لذا در حديثى از پيامبر صلّى اللّه عليه و اله مى‏خوانيم: «ايمان دو نيمه است، نيمى از آن صبر، و نيمى از آن شكر است».

    (آيه 34)- باز در اين آيه براى مجسم ساختن عظمت اين نعمت الهى مى‏افزايد: «يا (اگر بخواهد) اين كشتيها را به خاطر اعمالى كه مسافران و سرنشينانش مرتكب شده‏اند نابود و هلاك مى‏سازد» (أَوْ يُوبِقْهُنَّ بِما كَسَبُوا).

    ولى با اين حال لطف خداوند شامل حال انسان است «و بسيارى را مى‏بخشد» (وَ يَعْفُ عَنْ كَثِيرٍ).
    كه اگر نبخشد هيچ كس جز معصومين و خاصان و پاكان از مجازات الهى مصون و بركنار نخواهند بود.

  6. #26
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    276

    RE: سوره شورى [42]

    (آيه 35)- «تا كسانى كه در آيات ما مجادله مى‏كنند (و به مخالفت و انكار بر مى‏خيزند) بدانند هيچ پناهگاهى (جز ذات پاك خداوند) ندارند» (وَ يَعْلَمَ الَّذِينَ يُجادِلُونَ فِي آياتِنا ما لَهُمْ مِنْ مَحِيصٍ).

    چرا كه آگاهانه به مخالفت برخاسته، و از روى عداوت و لجاج به ستيزه جويى ادامه مى‏دهند، آنها از عفو و رحمتش ممنوعند.

    (آيه 36)- در اين آيه روى سخن را به همگان كرده، مى‏گويد: «پس آنچه به شما عطا شده متاع زود گذر زندگى دنياى فانى است» (فَما أُوتِيتُمْ مِنْ شَيْ‏ءٍ فَمَتاعُ الْحَياةِ الدُّنْيا).

    مبادا شما را فريب دهد و غافل سازد، و تصور كنيد هميشه در اختيار شما است، برقى است مى‏جهد و به زودى خاموش مى‏شود، شعله‏اى است در برابر باد و حبابى است بر سطح آب، و غبارى است در مسير طوفان.

    «ولى پاداشها و مواهبى كه نزد خداست بهتر و پايدارتر است براى كسانى كه ايمان آورده‏اند و بر پروردگارشان توكل مى‏كنند» (وَ ما عِنْدَ اللَّهِ خَيْرٌ وَ أَبْقى‏ لِلَّذِينَ آمَنُوا وَ عَلى‏ رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ).

    اگر بتوانيد اين متاع زود گذر را با آن سرمايه جاودان مبادله كنيد تجارتى پرسود نصيب شما شده، و موفقيتى است بى‏نظير! لذا در حديثى از پيغمبر گرامى اسلام صلّى اللّه عليه و اله مى‏خوانيم: «به خدا سوگند دنيا در برابر آخرت مثل اين است كه يكى از شما انگشت خود را به دريا زند و سپس بيرون آورد، بايد ديد چه مقدار آب دريا را با آن برداشته است»؟!

  7. #27
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    276

    RE: سوره شورى [42]

    (آيه 37)- بعد از وصف ايمان و توكل در باره مؤمنان به هفت قسمت از برنامه‏هاى عملى آنها اشاره مى‏كند، برنامه‏اى كه بيانگر اركان يك جامعه سالم با حكومت صالح و قدرتمند است.

    نخستين وصف را از پاك سازى شروع مى‏كند، مى‏فرمايد: پاداش الهى و آنچه نزد خداست «براى كسانى (بهتر و پايدارتر است) كه از گناهان بزرگ و اعمال زشت اجتناب مى‏ورزند» (وَ الَّذِينَ يَجْتَنِبُونَ كَبائِرَ الْإِثْمِ وَ الْفَواحِشَ).

    در روايات اهل بيت عليهم السّلام «كبائر» به اين صورت تفسير شده: «گناهان كبيره گناهانى است كه خداوند مجازات آتش براى آن مقرّر داشته است».

    به اين ترتيب نخستين نشانه‏هاى ايمان و توكل پرهيز و اجتناب از گناهان كبيره است.

    در توصيف دوم كه آن نيز جنبه پاكسازى دارد در باره تسلط بر نفس به هنگام خشم و غضب كه بحرانى‏ترين حال انسان است سخن مى‏گويد، مى‏فرمايد:
    «و هنگامى كه خشمگين شوند عفو مى‏كنند» (وَ إِذا ما غَضِبُوا هُمْ يَغْفِرُونَ).

    نه تنها در موقع غضب زمام اختيار از كفشان ربوده نمى‏شود، و دست به اعمال زشت و جنايات نمى‏زنند، بلكه با آب عفو و غفران قلب خود و ديگران را از كينه‏ها شستشو مى‏دهند و اين صفتى است كه جز در پرتو ايمان راستين و توكل بر حق پيدا نمى‏شود.

    در حديثى از امام باقر عليه السّلام مى‏خوانيم: «كسى كه به هنگام شوق و علاقه، و به هنگام ترس و وحشت، و هنگام خشم و غضب مالك نفس خويشتن باشد خداوند بدن او را بر آتش دوزخ حرام مى‏كند».

  8. #28
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    276

    RE: سوره شورى [42]

    (آيه 38)- در اين آيه به سومين تا ششمين اوصاف آنها اشاره كرده، مى‏فرمايد: «و آنها كه دعوت پروردگارشان را اجابت كرده، و فرمانهاى او را از جان و دل پذيرفته‏اند» (وَ الَّذِينَ اسْتَجابُوا لِرَبِّهِمْ).
    «و نماز را بر پا داشته‏اند» (وَ أَقامُوا الصَّلاةَ).

    «و كار آنها به طريق شورى و مشورت در ميان آنها صورت مى‏گيرد» (وَ أَمْرُهُمْ شُورى‏ بَيْنَهُمْ).
    «و از آنچه به آنها روزى داده‏ايم، در راه خداوند انفاق مى‏كنند» (وَ مِمَّا رَزَقْناهُمْ يُنْفِقُونَ).

    در آيه قبل سخن از پاك سازى وجودشان از گناهان و غلبه بر خشم و غضب بود، اما در اين آيه سخن از بازسازى وجودشان در جنبه‏هاى مختلف است كه از همه مهمتر اجابت دعوت پروردگار و تسليم در برابر فرمان اوست.

    (آيه 39)- در توصيف ديگر كه هفتمين توصيف مؤمنان راستين است مى‏فرمايد: «و كسانى كه هر گاه ستمى به آنان رسد تسليم ظالم نمى‏شوند و از ديگران يارى مى‏طلبند» (وَ الَّذِينَ إِذا أَصابَهُمُ الْبَغْيُ هُمْ يَنْتَصِرُونَ).

    هم مظلوم موظف به مقاومت در برابر ظالم و فرياد برآوردن است، و هم مؤمنان ديگر موظف به پاسخگويى او هستند.

    اين برنامه مثبت و سازنده به ظالمان هشدار مى‏دهد كه اگر دست به ستم بيالايند مؤمنان ساكت نمى‏نشينند، و در برابر آنها به پا مى‏خيزند، و هم به مظلومان اعتماد مى‏بخشد كه اگر استغاثه كنند ديگران به يارى آنها مى‏شتابند.

  9. #29
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    276

    RE: سوره شورى [42]

    (آيه 40)- ولى از آنجا كه يارى كردن يكديگر نبايد از مسير عدالت خارج شود، و به انتقامجويى، و كينه‏توزى، و تجاوز از حد منتهى گردد، در اين آيه فورا آن را مشروط ساخته، مى‏افزايد: توجه داشته باشيد «كيفر بدى، مجازاتى همانند آن است» (وَ جَزاءُ سَيِّئَةٍ سَيِّئَةٌ مِثْلُها).

    البته كار ظالم بايد «سيّئه» و بدى ناميده شود، اما كيفر او مسلما «سيّئه» نيست، و اگر در آيه از آن تعبير به «سيّئه» شده، به خاطر اين است كه مجازات، آزار و ايذاء است و آزار و ايذاء ذاتا بد است، هر چند به هنگام قصاص و كيفر ظالم كار خوبى محسوب مى‏شود.

    ولى به هر حال اين تعبير مى‏تواند مقدمه‏اى باشد براى دستور عفو كه در جمله بعد آمده، گويى مى‏فرمايد: مجازات هر چه باشد يك نوع آزار است، و اگر طرف پشيمان شده باشد شايسته عفو است.

    در اين گونه موارد عفو كنيد چرا كه «هر كس عفو و اصلاح كند اجر و پاداش او برخداست» (فَمَنْ عَفا وَ أَصْلَحَ فَأَجْرُهُ عَلَى اللَّهِ).

    و در پايان آيه مى‏فرمايد: «خداوند قطعا ظالمان را دوست ندارد» (إِنَّهُ لا يُحِبُّ الظَّالِمِينَ).

    عفو و مجازات هر كدام جاى ويژه‏اى دارد، عفو در جايى است كه انسان قدرت بر انتقام دارد، و اگر مى‏بخشد از موضع ضعف نيست، اين عفو سازنده است.

    و كيفر و انتقام و مقابله به مثل در جايى است كه هنوز ظالم از مركب شيطان پياده نشده، مظلوم پايه‏هاى قدرت خود را محكم نكرده، و عفو از موضع ضعف است، اينجاست كه بايد اقدام به مجازات كند.

    (آيه 41)- يارى طلبيدن عيب نيست، ظلم كردن عيب است باز براى تأكيد آيات گذشته، در زمينه انتصار، و مجازات ظالم، و عفو و گذشت در موارد مناسب مى‏فرمايد: «و كسى كه بعد از مظلوم شدن يارى بطلبد ايرادى بر او نيست» (وَ لَمَنِ انْتَصَرَ بَعْدَ ظُلْمِهِ فَأُولئِكَ ما عَلَيْهِمْ مِنْ سَبِيلٍ). چرا كه انتصار و استمداد، حق مسلّم هر مظلومى است، و يارى مظلومان وظيفه هر انسان آزاده و بيدارى است.

  10. #30
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    276

    RE: سوره شورى [42]

    (آيه 42)- «تنها ايراد و مجازات بر كسانى است كه به مردم ستم مى‏كنند، و در زمين بنا حق ظلم روا مى‏دارند» (إِنَّمَا السَّبِيلُ عَلَى الَّذِينَ يَظْلِمُونَ النَّاسَ وَ يَبْغُونَ فِي الْأَرْضِ بِغَيْرِ الْحَقِّ).

    آنها علاوه بر كيفر و مجازات در دنيا، «در آخرت نيز عذاب دردناكى در انتظارشان است» (أُولئِكَ لَهُمْ عَذابٌ أَلِيمٌ).

    (آيه 43)- در اين آيه باز به سراغ مسأله صبر و شكيبايى و عفو مى‏رود تا بار ديگر بر اين حقيقت تأكيد كند كه حق انتقام گيرى و قصاص و كيفر براى مظلوم در برابر ظالم هرگز مانع از مسأله گذشت و عفو و بخشش نيست، مى‏فرمايد: «اما كسانى كه شكيبايى كنند، و طرف را مورد عفو قرار دهند اين از كارهاى پر ارزش است» (وَ لَمَنْ صَبَرَ وَ غَفَرَ إِنَّ ذلِكَ لَمِنْ عَزْمِ الْأُمُورِ).

    تعبير به «عزم الامور» ممكن است اشاره به اين باشد كه اين از كارهايى است كه خداوند به آن فرمان داده و هرگز نسخ نمى‏شود و يا از كارهايى است كه انسان بايد نسبت به آن عزم راسخ داشته باشد.

    (آيه 44)- آيا راه بازگشتى وجود دارد؟ در آيات گذشته سخن از ظالمان و بيدادگران و متجاوزان بود در اينجا به سر انجام كار اين گروه و گوشه‏هايى از مجازاتهاى آنان اشاره مى‏كند.

    نخست آنها را از گمراهانى مى‏شمرد كه هيچ ولى و سرپرستى ندارند، مى‏فرمايد: «كسى را كه خدا گمراه كند ولى و ياورى بعد از او نخواهد داشت» (وَ مَنْ يُضْلِلِ اللَّهُ فَما لَهُ مِنْ وَلِيٍّ مِنْ بَعْدِهِ).

    نه هدايت جنبه اجبارى دارد، نه ضلالت، بلكه نتيجه مستقيم اعمال انسانهاست، گاه انسان كارى انجام مى‏دهد كه خدا توفيقش را از او سلب كرده و نور هدايت را از قلب او مى‏گيرد، و او را در ظلمات گمراهى رها مى‏سازد.

    به هر حال اين يكى از دردناكترين مجازاتهاى اين ظالمان است.

    سپس مى‏افزايد: «ظالمان را در روز قيامت مى‏بينى كه وقتى عذاب الهى را مشاهده مى‏كنند (سخت پشيمان مى‏شوند، و) مى‏گويند: آيا راهى به سوى بازگشت (و جبران اين بدبختيها) وجود دارد»؟! (وَ تَرَى الظَّالِمِينَ لَمَّا رَأَوُا الْعَذابَ يَقُولُونَ هَلْ إِلى‏ مَرَدٍّ مِنْ سَبِيلٍ). ولى اين تقاضا با پاسخ منفى رو برو خواهد شد.

صفحه 3 از 4 نخستنخست 1234 آخرینآخرین

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •