(آيه 166)- «و ما همه تسبيح‏گوى او هستيم»، و او را از آنچه لايق ذات پاكش نيست منزه مى‏شمريم (وَ إِنَّا لَنَحْنُ الْمُسَبِّحُونَ).

آرى! ما بندگانيم كه جان و دل بر كف داريم، همواره چشم بر امر، و گوش بر فرمانش سپرده‏ايم، ما كجا و فرزندى خدا كجا؟
در حقيقت آيات سه گانه فوق به سه قسمت از صفات فرشتگان اشاره مى‏كند: نخست اين كه هر كدام رتبه و منزلتى دارند كه از آن تجاوز نمى‏كنند.

ديگر اين كه آنها دائما آماده اطاعت فرمان خدا در عرصه آفرينش و اجراى اوامر او در پهنه عالم هستى هستند.

سوم اين كه آنها پيوسته تسبيح خدا مى‏گويند و او را از آنچه لايق مقامش نيست منزه مى‏شمرند.

(آيه 167)- سپس در چهار آيه ديگر به يكى از عذرهاى ناموجه اين مشركان در ارتباط با همين مسأله بت پرستى و مطالب ديگر اشاره كرده و پاسخ مى‏دهد، مى‏فرمايد: «آنها پيوسته مى‏گفتند:» (وَ إِنْ كانُوا لَيَقُولُونَ).

(آيه 168)- «اگر يكى از كتابهاى پيشينيان نزد ما بود» (لَوْ أَنَّ عِنْدَنا ذِكْراً مِنَ الْأَوَّلِينَ).

(آيه 169)- «به يقين ما بندگان مخلص خدا بوديم» (لَكُنَّا عِبادَ اللَّهِ الْمُخْلَصِينَ).

اين همه از بندگان مخلص و آنان كه خدايشان خالص كرده است سخن مگوى، و پيامبران بزرگى همچون نوح و ابراهيم و موسى و غير آنها را به رخ ما مكش، ما هم اگر مشمول لطف خدا شده بوديم و يكى از كتب آسمانى بر ما نازل مى‏شد، در زمره اين بندگان مخلص بوديم!

(آيه 170)- اين آيه مى‏گويد اين آرزوى آنها هم اكنون جامه عمل به خود پوشيده و بزرگترين كتاب آسمانى خدا «قرآن مجيد» بر آنان نازل شده، اما اين دروغ پردازان پر ادعا «به آن كافر شدند (و از در مخالفت و انكار و دشمنى درآمدند) ولى به زودى (نتيجه كار خود را) خواهند دانست» (فَكَفَرُوا بِهِ فَسَوْفَ يَعْلَمُونَ).