(آيه 82)- اين آيه دگرگونى عجيب تماشاچيان ديروز را كه از مشاهده جاه و جلال قارون به وجد و سرور آمده بودند منعكس مى‏كند كه به راستى عجيب و آموزنده است، مى‏گويد: «و آنها كه ديروز آرزو داشتند كه به جاى او باشند (آنگاه كه صحنه فرو رفتن او و ثروتش را به قعر زمين ديدند) مى‏گفتند: واى بر ما! گويى خدا روزى را بر هر كس از بندگانش بخواهد گسترش مى‏دهد و بر هر كس بخواهد تنگ مى‏گيرد» و كليد آن تنها در دست اوست (وَ أَصْبَحَ الَّذِينَ تَمَنَّوْا مَكانَهُ بِالْأَمْسِ يَقُولُونَ وَيْكَأَنَّ اللَّهَ يَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ يَشاءُ مِنْ عِبادِهِ وَ يَقْدِرُ).

لذا در مقام شكر اين نعمت بر آمدند و گفتند: «اگر خداوند بر ما منت نگذارده بود، ما را هم به قعر زمين فرو مى‏برد»! (لَوْ لا أَنْ مَنَّ اللَّهُ عَلَيْنا لَخَسَفَ بِنا).

«اى واى! مثل اين كه كافران هرگز رستگار نمى‏شوند» (وَيْكَأَنَّهُ لا يُفْلِحُ الْكافِرُونَ). الان حقيقت را با چشم خود مى‏بينيم، و نتيجه غرور و غفلت و سر انجام كفر و شهوت را.

(آيه 83)- نتيجه سلطه جويى و فساد در ارض: بعد از ذكر ماجراى تكان دهنده ثروتمند جنايتكار يعنى قارون، در اين آيه بيانى آمده است كه در حقيقت يك نتيجه گيرى كلى از اين ماجراست، مى‏فرمايد: آرى «اين سراى آخرت را (تنها) براى كسانى قرار مى‏دهيم كه اراده برترى جويى در زمين و فساد را ندارند» (تِلْكَ الدَّارُ الْآخِرَةُ نَجْعَلُها لِلَّذِينَ لا يُرِيدُونَ عُلُوًّا فِي الْأَرْضِ وَ لا فَساداً).

آنچه سبب محروميت انسان از مواهب سراى آخرت مى‏شود در حقيقت همين دو است «برترى جويى» (استكبار) و «فساد در زمين» كه همه گناهان در آن جمع است.

لذا قرآن در پايان آيه مى‏فرمايد: «و عاقبت نيك براى پرهيز كاران است» (وَ الْعاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ).

«عاقبت» به مفهوم وسيع كلمه، سر انجام نيك، پيروزى در اين جهان، بهشت و نعمتهايش در جهان ديگر است.