سوره زخرف [43] - صفحه 3
صفحه 3 از 4 نخستنخست 1234 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 21 تا 30 , از مجموع 33

موضوع: سوره زخرف [43]

  1. #21
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    276

    RE: سوره زخرف [43]

    (آيه 57)-
    شأن نزول:
    رسول خدا روزى براى گروهى از سران قريش سخن گفت، «نضر بن حارث» به مقابله برخاست، پيامبر صلّى اللّه عليه و اله با دلائل منطقى (پيرامون بطلان بت‏پرستى) او را محكوم ساخت، سپس اين آيه را بر آنها خواند «شما و آنچه غير از خدا مى‏پرستيد هيزم جهنم خواهيد بود و همگى در آن وارد مى‏شويد».

    بعد از اين ماجرا «عبد اللّه بن زبعرى» آمد و به آن جمع پيوست، «وليد بن مغيره» به «عبد اللّه» گفت: «نضر بن حارث» در مقابل محمّد درمانده شد.

    «عبد اللّه» گفت: به خدا سوگند اگر من او را مى‏ديدم پاسخش را مى‏دادم، از او (محمد صلّى اللّه عليه و اله) بپرسيد آيا درست است كه همه معبودان با عابدانشان در دوزخند؟

    اگر چنين است ما فرشتگان را مى‏پرستيم، و يهود «عزيز» را و نصارى «عيسى بن مريم» را (چه عيبى دارد كه ما با فرشتگان و پيامبرانى چون عزيز و مسيح باشيم!) اين سخن را خدمت پيامبر صلّى اللّه عليه و اله گفتند، رسول اللّه فرمود: «آرى! هر كس دوست داشته باشد كه معبود واقع شود او هم با عابدانش در دوزخ خواهد بود، اين بت‏پرستان در حقيقت شياطين را مى‏پرستيدند، و هرچيز را كه شيطان به آنها دستور مى‏داد».

    اينجا بود كه آيه 101 سوره انبيا نازل شد و نيز آيه مورد بحث (وَ لَمَّا ضُرِبَ ابْنُ مَرْيَمَ مَثَلًا ...) نازل گرديد.

    تفسير:
    كدام معبودان در دوزخند؟ قرآن در اينجا پيرامون مقام عبوديت حضرت مسيح و نفى گفتار مشركان در باره الوهيت او و بتها سخن مى‏گويد كه تكميلى است براى بحثهايى كه در آيات گذشته پيرامون دعوت موسى و مبارزه او با بت‏پرستان فرعونى آمد.

    نخست مى‏فرمايد: «هنگامى كه در باره فرزند مريم مثلى زده شد قوم تو از آن مى‏خنديدند» و روى گردان مى‏شدند (وَ لَمَّا ضُرِبَ ابْنُ مَرْيَمَ مَثَلًا إِذا قَوْمُكَ مِنْهُ يَصِدُّونَ).

    منظور از مثال همان است كه مشركان به عنوان استهزاء به هنگام شنيدن آيه شريفه «إِنَّكُمْ وَ ما تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ حَصَبُ جَهَنَّمَ» شما و آنچه را غير از خدا مى‏پرستيد هيزم دوزخيد» (انبيا/ 98) گفتند و آن اين بود كه عيسى بن مريم نيز معبود واقع شده و به حكم اين آيه بايد در دوزخ باشد چه بهتر كه ما و بتهايمان نيز همسايه عيسى باشيم! گفتند و خنديدند و مسخره كردند!

  2. #22
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    276

    RE: سوره زخرف [43]

    (آيه 58)- سپس «گفتند: آيا خدايان ما بهتر است يا او [مسيح‏]»؟ (وَ قالُوا أَ آلِهَتُنا خَيْرٌ أَمْ هُوَ).
    ولى بدان آنها حقيقت را مى‏دانند «و اين مثل را جز از روى جدال براى تو نزده‏اند» (ما ضَرَبُوهُ لَكَ إِلَّا جَدَلًا).

    «بلكه آنها گروهى كينه توز و پرخاشگرند»، و براى جلوگيرى از حق به باطل متوسل مى‏شوند (بَلْ هُمْ قَوْمٌ خَصِمُونَ).

    (آيه 59)- بلكه «او [مسيح‏] فقط بنده‏اى بود كه ما نعمت به او بخشيديم» و او را به نبوّت و رهبرى خلق مبعوث كرديم (إِنْ هُوَ إِلَّا عَبْدٌ أَنْعَمْنا عَلَيْهِ).

    «و او را نمونه و الگوئى براى بنى اسرائيل قرار داديم» (وَ جَعَلْناهُ مَثَلًا لِبَنِي إِسْرائِيلَ).

    او در تمام عمرش به مقام عبوديت پروردگار اعتراف داشت، و همه را به عبوديت او دعوت كرد، و همان گونه كه خودش مى‏گويد: «مادام كه در ميان امّت بود اجازه انحراف از مسير توحيد به كسى نداد»، بلكه خرافه الوهيت مسيح يا تثليث را بعد از او به وجود آوردند.

    (آيه 60)- در اين آيه براى اين كه توهّم نكنند خدا نيازى به عبوديت و بندگى آنها دارد كه اصرار بر ايمانشان مى‏كند مى‏فرمايد: «اگر ما بخواهيم به جاى شما فرشتگانى در زمين قرار مى‏دهيم كه جانشين شما باشند» (وَ لَوْ نَشاءُ لَجَعَلْنا مِنْكُمْ مَلائِكَةً فِي الْأَرْضِ يَخْلُفُونَ).

    فرشتگانى كه سر بر فرمان حق دارند، و جز اطاعت و بندگى او كارى را نمى‏شناسند.

  3. #23
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    276

    RE: سوره زخرف [43]

    (آيه 61)- اين آيه اشاره به يكى از ويژگيهاى حضرت مسيح است مى‏فرمايد: «او (عيسى) سبب آگاهى بر روز قيامت است» (وَ إِنَّهُ لَعِلْمٌ لِلسَّاعَةِ).

    يا از اين جهت كه تولد او بدون پدر دليلى است بر قدرت بى‏پايان خداوند كه مسأله زندگى بعد از مرگ در پرتو آن حل مى‏شود.

    و يا از اين نظر كه نزول حضرت مسيح از آسمان طبق روايات متعدد اسلامى در آخر زمان صورت مى‏گيرد و دليل بر نزديك شدن قيام قيامت است.

    به هر حال به دنبال آن مى‏فرمايد: قيام قيامت قطعى و وقوع آن نزديك است «و هرگز شك و ترديد از ناحيه آن به خود راه ندهيد» (فَلا تَمْتَرُنَّ بِها).

    نه از نظر عقيده، و نه از نظر عمل همچون غافلان از قيامت رفتار نكنيد.
    «و از من پيروى كنيد كه اين راه مستقيم است» (وَ اتَّبِعُونِ هذا صِراطٌ مُسْتَقِيمٌ).

    (آيه 62)- ولى شيطان مى‏خواهد پيوسته شما را در غفلت و بى‏خبرى نگهدارد، به هوش باشيد «شيطان شما را (از راه خدا و از توجه به سرنوشتتان در رستاخيز) باز ندارد، چرا كه او دشمن آشكارى براى شماست» (وَ لا يَصُدَّنَّكُمُ الشَّيْطانُ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبِينٌ).

    او عداوت و دشمنى خود را از روز نخست يك بار به هنگام وسوسه پدر و مادرتان آدم و حوا و اخراج آنها از بهشت نشان داد، و بار ديگر به هنگامى كه سوگند ياد نمود كه همه فرزندان آدم جز «مخلصين» را گمراه خواهد ساخت.

  4. #24
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    276

    RE: سوره زخرف [43]

    (آيه 63)- در آيات گذشته به گوشه‏اى از ويژگيهاى زندگى حضرت مسيح اشاره شد در اينجا مى‏فرمايد: «هنگامى كه عيسى با در دست داشتن بينات (معجزات و آيات الهى) آمد، گفت: من براى شما حكمت آورده‏ام و (آمده‏ام) تا بعض امورى را كه در آن پيوسته اختلاف داريد براى شما تبيين كنم» (وَ لَمَّا جاءَ عِيسى‏ بِالْبَيِّناتِ قالَ قَدْ جِئْتُكُمْ بِالْحِكْمَةِ وَ لِأُبَيِّنَ لَكُمْ بَعْضَ الَّذِي تَخْتَلِفُونَ فِيهِ).

    «حكمت» به تمام عقائد حق، و برنامه‏هاى صحيح زندگى- كه انسان را از هرگونه انحراف در ايمان و عمل باز مى‏دارد، و به تهذيب نفس و اخلاق او مى‏پردازد- اطلاق شده است.

    اين حكمت علاوه بر اينها هدف ديگرى نيز به دنبال دارد و آن برطرف ساختن اختلافاتى است كه وجود آنها نظام جامعه را به هم مى‏ريزد، و مردم را سرگردان و بيچاره مى‏كند، و لذا حضرت مسيح در متن سخنانش روى اين مسأله تكيه مى‏نمايد.

    و در پايان آيه مى‏افزايد: «اكنون (كه چنين است و محتواى دعوت من اين است) تقواى الهى پيشه كنيد و مرا اطاعت نمائيد» (فَاتَّقُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُونِ).

    (آيه 64)- سپس براى اين كه هرگونه ابهامى را در زمينه عبوديت خود بر طرف سازد مى‏گويد: «بطور قطع خداوند پروردگار من و پروردگار شماست» (إِنَّ اللَّهَ هُوَ رَبِّي وَ رَبُّكُمْ).

    من نيز در تمام وجود و هستيم همانند شما نيازمند به خالق و مدبرى هستم، او مالك من و راهنماى من است.

    و براى تأكيد بيشتر اضافه مى‏كند: «اكنون (كه چنين است) او را پرستش كنيد» (فَاعْبُدُوهُ). چرا كه غير او لايق پرستش نيست، همه مربوبند و او ربّ است.

    باز هم سخن خود را با جمله ديگرى تأكيد مى‏كند تا جاى هيچ بهانه‏اى باقى نماند مى‏گويد: «اين است صراط مستقيم» (هذا صِراطٌ مُسْتَقِيمٌ).

    آرى! راه راست همان راه عبوديت و بندگى پروردگار است، راهى است كه انحراف و اعوجاج در آن نيست.

  5. #25
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    276

    RE: سوره زخرف [43]

    (آيه 65)- اما عجب اين كه با اين همه تأكيدات باز هم «گروههايى از ميان آنها (در باره مسيح) اختلاف كردند» (فَاخْتَلَفَ الْأَحْزابُ مِنْ بَيْنِهِمْ).

    بعضى او را خدا مى‏پنداشتند كه به زمين نازل شده! بعضى ديگر فرزند خدايش مى‏خواندند.
    بعضى او را يكى از اقنومهاى سه گانه (سه ذات مقدس اب و ابن و روح القدس) مى‏دانستند.

    تنها گروهى كه در اقليت بودند او را بنده خدا و فرستاده او مى‏شمردند، ولى سر انجام عقيده اكثريت غالب شد مسأله تثليث و خدايان سه گانه، جهان مسيحيت را فرا گرفت.

    در پايان آيه آنها را به عذاب دردناك روز قيامت تهديد كرده، مى‏فرمايد: «واى بر كسانى كه ستم كردند (و از صراط مستقيم منحرف شدند، واى بر آنها) از عذاب روز دردناك» (فَوَيْلٌ لِلَّذِينَ ظَلَمُوا مِنْ عَذابِ يَوْمٍ أَلِيمٍ).

    آرى! روز قيامت روز دردناكى است، طول حسابش دردناك، عذاب و مجازاتش دردناك، حسرت و اندوهش دردناك، رسوائى و فضيحتش نيز دردناك است.

    (آيه 66)- در انتظار چه هستيد جز عذاب آخرت؟ در آيات پيشين سخن از بت پرستان لجوج، و همچنين منحرفان و مشركان امّت عيسى بود، و در اينجا پايان كار آنها را مجسم كرده، مى‏فرمايد: «اينها چه چيزى را انتظار مى‏كشند، جز اين كه ناگهان قيامت به سراغ آنها آيد در حالى كه متوجه نيستند»؟! (هَلْ يَنْظُرُونَ إِلَّا السَّاعَةَ أَنْ تَأْتِيَهُمْ بَغْتَةً وَ هُمْ لا يَشْعُرُونَ).

    اين سؤال در حقيقت بيان حال واقعى اين گونه افراد است، مثل اين كه در مقام مذمت فردى كه گوش به نصيحت هيچ ناصح مشفقى فرا نمى‏دهد و عوامل نابودى خود را به دست خويش فراهم مى‏سازد مى‏گوييم: او تنها در انتظار مرگ خويش است!

  6. #26
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    276

    RE: سوره زخرف [43]

    (آيه 67)- سپس از حالت دوستانى كه در مسير گناه و فساد، و يا زرق و برق دنيا، دست مودت به هم مى‏دهند پرده برداشته، مى‏گويد: «دوستان در آن روز دشمن يكديگرند مگر پرهيزكاران»! (الْأَخِلَّاءُ يَوْمَئِذٍ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ إِلَّا الْمُتَّقِينَ).

    تبديل شدن اين گونه دوستيها به عداوت در آن روز طبيعى است، چرا كه هركدام از آنها ديگرى را عامل بدبختى و بيچارگى خود مى‏شمرد، تنها پرهيزكارانند كه پيوند دوستى آنها جاودانى است، چرا كه بر محور ارزشهاى جاودانى دور مى‏زند، و نتايج پر بارش در قيامت آشكارتر مى‏شود.

    (آيه 68)- اين آيه در حقيقت تفسيرى است براى اوصاف و حالات «متقين» و بيانى است از سرنوشت پرافتخار آنها.

    در آن روز خداوند به آنها مى‏گويد: «اى بندگان من! امروز نه ترسى بر شماست، و نه اندوهگين مى‏شويد» (يا عِبادِ لا خَوْفٌ عَلَيْكُمُ الْيَوْمَ وَ لا أَنْتُمْ تَحْزَنُونَ).

    چه پيام جالبى! پيامى بدون واسطه از سوى خداوند، پيامى كه با بهترين توصيفها آغاز مى‏شود، اى بندگان خدا! پيامى كه مهمترين نگرانى انسان را در آن روز پرنگرانى زائل مى‏كند، پيامى كه هرگونه غم و اندوه از گذشته را از دل مى‏زدايد، آرى اين پيام داراى چهار مزيت بالاست.

    (آيه 69)- در اين آيه اين پرهيزكاران و بندگان گرامى را با دو جمله ديگر مشخصتر ساخته، مى‏فرمايد: «همان كسانى كه به آيات ما ايمان آوردند و (در برابر فرمان و دستور ما) تسليم بودند» (الَّذِينَ آمَنُوا بِآياتِنا وَ كانُوا مُسْلِمِينَ).

  7. #27
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    276

    RE: سوره زخرف [43]

    (آيه 70)- آنچه دل بخواهد و چشم از ديدنش لذت برد ...! در اينجا پاداش بندگان خالص خدا و مؤمنان صالحى را كه در آيات قبل توصيف آنها به ميان آمده بود بيان مى‏كند، و بهشت جاويدان را با هفت نعمت ارزنده به آنها نويد مى‏دهد.

    نخست مى‏فرمايد: از سوى خداوند بزرگ و منان به آنها خطاب مى‏شود «وارد بهشت شويد» (ادْخُلُوا الْجَنَّةَ).

    به اين ترتيب پذيرايى كننده واقعى از آنها خداست.

    سپس به نخستين نعمت اشاره كرده، مى‏افزايد: «شما و همسرانتان» (أَنْتُمْ وَ أَزْواجُكُمْ).
    روشن است بودن در كنار همسران با ايمان و مهربان هم براى مردان لذت بخش است و هم براى زنانشان كه اگر در اندوه دنيا شريك بودند در شادى آخرت نيز شريك باشند.

    سپس اضافه مى‏كند: «همگى غرق سرور و شادى باشيد و «در نهايت شادمانى وارد بهشت شويد»! (تُحْبَرُونَ).

    (آيه 71)- و در بيان سومين نعمت مى‏فرمايد: «ظرفها (ى غذا) و جامهاى طلائى (شراب طهور) را گرداگرد آنها مى‏گردانند» (يُطافُ عَلَيْهِمْ بِصِحافٍ مِنْ ذَهَبٍ وَ أَكْوابٍ).

    آنها در بهترين ظروف، و از بهترين غذا، در نهايت آرامش و آسايش و صفا، و بدون هيچ دردسر پذيرايى مى‏شوند.

    در مرحله چهارم و پنجم به دو نعمت ديگر اشاره مى‏كند كه تمام نعمتهاى مادى و معنوى جهان در آن جمع است مى‏فرمايد: «و در بهشت آنچه دلها مى‏خواهند و چشمها از آن لذت مى‏برد موجود است» (وَ فِيها ما تَشْتَهِيهِ الْأَنْفُسُ وَ تَلَذُّ الْأَعْيُنُ).

    به هر حال از آنجا كه ارزش نعمت هنگامى است كه جاودانى باشد، در ششمين توصيف، بهشتيان را از اين نظر آسوده خاطر ساخته، مى‏فرمايد: «شما جاودانه در آن خواهيد ماند» (وَ أَنْتُمْ فِيها خالِدُونَ).

  8. #28
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    276

    RE: سوره زخرف [43]

    (آيه 72)- در اينجا براى اين كه روشن شود اين همه نعمتهاى بهشتى را به «بها» مى‏دهند و به «بهانه» نمى‏دهند مى‏افزايد: «اين بهشتى است كه شما وارث آن مى‏شويد به خاطر اعمالى كه انجام مى‏داديد» (وَ تِلْكَ الْجَنَّةُ الَّتِي أُورِثْتُمُوها بِما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ).

    اشاره به اين كه اعمال شما پايه اصلى نجات شماست، ولى آنچه دريافت مى‏داريد در مقايسه با اعمالتان آنقدر برترى دارد كه گويى همه را رايگان از فضل الهى به دست آورده‏ايد!

    (آيه 73)- در آخرين و هفتمين نعمت سخن از ميوه‏هاى بهشتى است كه از بهترين نعمتهاى الهى مى‏باشد، مى‏فرمايد: «براى شما در بهشت ميوه‏هاى فراوانى است كه از آنها تناول مى‏كنيد» (لَكُمْ فِيها فاكِهَةٌ كَثِيرَةٌ مِنْها تَأْكُلُونَ).

    (آيه 74)- آرزو داريم بميريم و از عذاب راحت شويم! در اينجا سرنوشت مجرمان و كافران در قيامت تشريح شده تا در مقايسه با سرنوشت شوق انگيزى كه مؤمنان فرمانبردار پروردگار داشتند هر دو بعد مطلب روشنتر گردد.

    نخست مى‏فرمايد: «مجرمان در عذاب دوزخ جاودانه خواهند ماند» (إِنَّ الْمُجْرِمِينَ فِي عَذابِ جَهَنَّمَ خالِدُونَ).

    (آيه 75)- ولى از آنجا كه ممكن است «عذاب دائم» با گذشت زمان تخفيف يابد، و تدريجا از شدت آن كاسته گردد آيه شريفه مى‏افزايد: «هرگز عذاب آنها تخفيف نمى‏يابد (و هيچ گونه راه نجاتى براى آنان نيست) و در آنجا از همه چيز مأيوسند» (لا يُفَتَّرُ عَنْهُمْ وَ هُمْ فِيهِ مُبْلِسُونَ).
    و به اين ترتيب عذاب آنها هم از نظر زمان دائمى است، و هم از نظر شدت.

    (آيه 76)- در اين آيه اين نكته را خاطر نشان مى‏سازد كه اين عذاب دردناك الهى چيزى است كه آنها خود براى خويش فراهم ساخته‏اند، مى‏فرمايد:

    «ما به آنها ستمى نكرده‏ايم ولى آنها خود ستمكار بوده‏اند» (وَ ما ظَلَمْناهُمْ وَ لكِنْ كانُوا هُمُ الظَّالِمِينَ).

    آرى! قرآن سر چشمه اصلى همه سعادتها و شقاوتها را خود انسان و اعمال او مى‏شمرد نه مسائل پندارى كه گروهى براى خود درست كرده‏اند.

  9. #29
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    276

    RE: سوره زخرف [43]

    (آيه 77)- سپس به بيان گوشه ديگرى از بيچارگى آنها پرداخته، مى‏گويد:
    «آنها فرياد مى‏كشند: اى مالك دوزخ (اى كاش) پروردگارت ما را بميراند» تا از اين عذاب دردناك آسوده شويم! (وَ نادَوْا يا مالِكُ لِيَقْضِ عَلَيْنا رَبُّكَ).

    با اين كه هر كس از مرگ مى‏گريزد و خواهان ادامه حيات است، اما گاهى چنان مصائب بر انسان فشار مى‏آورد كه از خدا تمناى مرگ مى‏كند، و اين چيزى است كه اگر در دنيا براى بعضى واقع شود در آنجا براى مجرمان جنبه عمومى دارد و همگى تمناى مرگ مى‏كنند.

    اما چه سود كه مالك دوزخ به آنها پاسخ «مى‏گويد: شما در اينجا ماندنى هستيد» و نجاتى حتى از طريق مرگ وجود ندارد (قالَ إِنَّكُمْ ماكِثُونَ).

    (آيه 78)- در اين آيه كه در حقيقت علتى است براى خلود آنها در آتش دوزخ مى‏گويد: «ما حق را براى شما آورديم، ولى اكثر شما از حق كراهت داريد» و در برابر آن تسليم نيستيد (لَقَدْ جِئْناكُمْ بِالْحَقِّ وَ لكِنَّ أَكْثَرَكُمْ لِلْحَقِّ كارِهُونَ).

    تعبير به «حق» معنى گسترده‏اى دارد كه همه حقايق سرنوشت ساز را شامل مى‏شود هر چند در درجه اول مسأله توحيد و معاد و قرآن قرار دارد.

    اين تعبير در حقيقت اشاره به اين است كه شما تنها با پيامبران الهى مخالف نبوديد اصلا شما مخالف حق بوديد، و اين مخالفت، عذاب جاويدان را براى شما به ارمغان آورد.

    (آيه 79)- در اين آيه گوشه‏اى از كراهت و بيزارى آنها را از حق و طرفدارى آنها را از باطل منعكس ساخته، مى‏فرمايد: «بلكه آنها تصميم محكمى (بر توطئه) گرفتند ما نيز اراده محكم و تغيير ناپذيرى (در باره آنها) داريم» (أَمْ أَبْرَمُوا أَمْراً فَإِنَّا مُبْرِمُونَ).

    آنها توطئه‏ها چيدند تا نور اسلام را خاموش كنند، و پيامبر صلّى اللّه عليه و اله را به قتل رسانند، و از هر طريقى بتوانند ضربه بر مسلمين وارد كنند.

    ما نيز اراده كرده‏ايم آنها را در اين جهان و جهان ديگر سخت كيفر دهيم.

  10. #30
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    276

    RE: سوره زخرف [43]

    (آيه 80)- اين آيه در حقيقت بيان يكى از علل توطئه گريهاى آنهاست، مى‏فرمايد: «آيا آنها مى‏پندارند كه ما اسرار پنهانى و سخنان در گوشى آنها را نمى‏شنويم»؟ (أَمْ يَحْسَبُونَ أَنَّا لا نَسْمَعُ سِرَّهُمْ وَ نَجْواهُمْ).

    ولى چنين نيست، هم ما مى‏شنويم، و هم «رسولان و (فرشتگان) ما نزد آنان حاضرند و (نجواى آنها را) مى‏نويسند» (بَلى‏ وَ رُسُلُنا لَدَيْهِمْ يَكْتُبُونَ).

    (آيه 81)- از آنجا كه در آيات گذشته، مخصوصا در آغاز سوره گفتگو از مشركان عرب و اعتقادشان به وجود فرزند براى خدا در ميان بود. در اينجا از طريق ديگرى براى نفى اين عقايد باطل وارد شده مى‏فرمايد: به آنها كه دم از وجود فرزندى براى خدا مى‏زنند «بگو: اگر براى خداوند رحمن فرزندى باشد من نخستين كسى بودم كه به او احترام مى‏گذاردم و از وى اطاعت مى‏كردم» (قُلْ إِنْ كانَ لِلرَّحْمنِ وَلَدٌ فَأَنَا أَوَّلُ الْعابِدِينَ).

    زيرا از همه شما ايمان و اعتقادم به خدا بيشتر و معرفت و آگاهيم فزونتر است، و من قبل از شما به فرزند او احترام مى‏گذاردم از وى اطاعت مى‏كردم.

    (آيه 82)- بعد از اين سخن به دليل روشنى بر نفى اين ادعاهاى واهى پرداخته، مى‏فرمايد: «منزه است پروردگار آسمانها و زمين، پروردگار عرش از توصيفى كه آنها مى‏كنند» (سُبْحانَ رَبِّ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ رَبِّ الْعَرْشِ عَمَّا يَصِفُونَ).

    كسى كه مالك و مدبر آسمانها و زمين است و پروردگار عرش عظيم مى‏باشد، چه نيازى به فرزند دارد؟

    (آيه 83)- سپس به عنوان بى‏اعتنائى و تهديد اين لجوجان كه خود نوعى ديگر از روش بحث با اين قماش افراد است مى‏افزايد: «اكنون (كه چنين است) آنها را به حال خود واگذار تا در باطل غوطه‏ور باشند، و سرگرم بازى! تا روزى را كه به آنها وعده داده شده است ملاقات كنند» و ميوه‏هاى تلخ اعمال و افكار زشت و ننگين خود را بچينند (فَذَرْهُمْ يَخُوضُوا وَ يَلْعَبُوا حَتَّى يُلاقُوا يَوْمَهُمُ الَّذِي يُوعَدُونَ).

    اين همان يوم موعودى است كه در سوره بروج آيه 2 به آن سوگند ياد شده است: «وَ الْيَوْمِ الْمَوْعُودِ» سوگند به روز موعود [روز رستاخيز]».

صفحه 3 از 4 نخستنخست 1234 آخرینآخرین

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •