(آيه 146)- محرمات بر يهود. در اين آيه اشاره به قسمتى از محرمات بر يهود مىكند تا روشن شود، كه احكام مجعول و خرافى بتپرستان نه با آيين اسلام سازگار است و نه با آيين يهود، (و نه با آيين مسيح كه معمولا در احكامش از آيين يهود پيروى مىكند). لذا نخست مىگويد: «بر يهوديان، هر حيوان ناخندارى را حرام كرديم» (وَ عَلَى الَّذِينَ هادُوا حَرَّمْنا كُلَّ ذِي ظُفُرٍ).
بنابراين، تمام حيواناتى كه «سم چاك» نيستند اعم از چهارپايان يا پرندگان، بر يهود تحريم شده بود.
سپس مىفرمايد: «پيه و چربى موجود در بدن گاو و گوسفند را نيز بر آنها حرام كرده بوديم» (وَ مِنَ الْبَقَرِ وَ الْغَنَمِ حَرَّمْنا عَلَيْهِمْ شُحُومَهُما).
و به دنبال آن، سه مورد را استثناء مىكند، نخست «چربيهايى كه در پشت اين دو حيوان قرار دارد» (إِلَّا ما حَمَلَتْ ظُهُورُهُما). «و چربيهايى كه در پهلوها و لابلاى امعاء قرار گرفته» (أَوِ الْحَوايا). «و چربيهايى كه با استخوان آميخته شده است» (أَوْ مَا اخْتَلَطَ بِعَظْمٍ).
ولى در پايان آيه تصريح مىكند كه اينها در حقيقت بر يهود حرام نبود، «اما به خاطر ظلم و ستمى كه مىكردند، از اين گونه گوشتها و چربيها كه مورد علاقه آنها بود به حكم خدا محروم شدند» (ذلِكَ جَزَيْناهُمْ بِبَغْيِهِمْ).
و براى تأكيد اضافه مىكند: «اين يك حقيقت است و ما راست مىگوييم» (وَ إِنَّا لَصادِقُونَ).
(آيه 147)- از آنجا كه لجاجت يهود و مشركان روشن بوده و امكان داشته پافشارى كنند و پيامبر صلّى اللّه عليه و آله را تكذيب نمايند، در اين آيه خداوند به پيامبرش دستور مىدهد كه «اگر تو را تكذيب كنند به آنها بگو: پروردگارتان رحمت وسيع و پهناورى دارد» (فَإِنْ كَذَّبُوكَ فَقُلْ رَبُّكُمْ ذُو رَحْمَةٍ واسِعَةٍ).
و شما را زود مجازات نمىكند بلكه مهلت مىدهد، شايد از اشتباهات خود برگرديد و از كرده خود پشيمان شويد و به سوى خدا باز آييد.
ولى اگر از مهلت الهى باز هم سوء استفاده كنيد، و به تهمتهاى نارواى خود ادامه دهيد، بدانيد كيفر خداوند قطعى است، و سر انجام دامان شما را خواهد گرفت، زيرا «مجازات او از جمعيت مجرمان دفع شدنى نيست» (وَ لا يُرَدُّ بَأْسُهُ عَنِ الْقَوْمِ الْمُجْرِمِينَ).
اين آيه به خوبى عظمت تعليمات قرآن را روشن مىسازد كه بعد از شرح اين همه خلافكاريهاى يهود و مشركان، باز آنها را فورا تهديد به عذاب نمىكند بلكه نخست با تعبيرهاى آكنده از محبت راه بازگشت را به سوى آنها گشوده، تا تشويق شوند و به سوى حق بازگردند، اما براى اين كه رحمت پهناور الهى باعث جرأت و جسارت و طغيان آنان نگردد، و دست از لجاجت بردارند در آخرين جمله آنها را تهديد به مجازات قطعى خدا مىكند.



