برای اینکه اندکی در خصوصیات امام زمان شیعیان عجل اللّه‏ تعالی فرجه تأمل شود تا اینکه دیگر کسی هر گمراه و منحرفی را امام معصوم ایشان، یا مرتبط با آن ولی اعظم کردگار نداند، به چند نکته اشاره مى‏کنیم:

اول : امام زمان شیعیان ارواحنا فداه، نه تنها در روز عاشورا، بلکه هر صبح و شام بر حادثه جان‏گداز شهادت نیای مظلومش سید و سالار شهیدان، اشک خون مى‏بارد، ولی ملای رومی حاضر در محضر “شمس تبریزى”، به هم‏نوایی با امویان عاشورا را به جشن و سرور و عیش و عشرت و شادی و رقص و پاى‏کوبی مى‏نشیند، نه به ماتم و اشک و اندوه!! “شمس تبریزى” مى‏گوید:

“شمس خجندى” بر خاندان پیامبر مى‏گریست، ما بر وی مى‏گریستیم، یکی به خدا پیوست، بر وی مى‏گرید…![۱]

این‏جاست که باید به این پیر مغرور گمراه که گریه بر سید مظلومان را به باد استهزاء مى‏گیرد گفت:

پس تو باید – العیاذ بالله – بر حال عرش و کرسی و لوح و قلم و زمین و آسمان که همه بر حسین گریستند، بلکه باید بر حال پیامبر و امیرالمؤمنین صلوات للّه‏ علیهما و آلهما و… هم گریه کنی که حتی قبل از واقعه جگرگذار عاشورا بر حسین‏شان گریستند، و زمین و زمان را به سوختن و گداختن فرمان راندند، و کون و مکان را در سوگ آن جانِ جانان به اندوه و ماتم ابدی نشاندند!

و نیز باید از کسانی که مى‏کوشند بدیهیات را انکار کرده، و باقى‏ماندگان نواصب و خوارج و دشمنان آل ‏اللّه‏ را، شیعیانِ اهل تقیه و مدارا معرفی کنند، پرسید که: آیا در همان شرایطی که “شمس خجندى” بى‏پروا از استهزای دشمنان اهل‏بیت نبوت، بر شهید مظلوم کربلا گریه مى‏کرد، تقیه این جاهلان اقتضا مى‏کرد که بر اساس خیالات خود به اجتهاد در مقابل نصوص بی حد و حصر برخیزند، و سوگواری بر امام شهیدان را مسخره کنند؟! یا اینکه خود را از سیده کائنات زهرای اطهر علیها السلام ، برتر دانسته، او را “زاهده بى‏معرفت” بدانند و خود را “عارف واصل”؟!