سوره محمّد [47] - صفحه 2
صفحه 2 از 3 نخستنخست 123 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 20 , از مجموع 22

موضوع: سوره محمّد [47]

  1. #11
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    276

    RE: سوره محمّد [47]

    علاوه بر اين نهرهاى گوناگون- كه هر كدام به منظورى آفريده شده- در پنجمين موهبت از انواع ميوه‏هاى بهشتى سخن به ميان آورده، مى‏افزايد: «و براى آنها در بهشت از تمام انواع ميوه‏ها موجود است» (وَ لَهُمْ فِيها مِنْ كُلِّ الثَّمَراتِ).

    و بالاخره در ششمين موهبت كه بر خلاف مواهب مادى قبلى، جنبه معنوى و روحانى دارد، مى‏گويد: و براى آنها «آمرزشى است از سوى پروردگارشان» (وَ مَغْفِرَةٌ مِنْ رَبِّهِمْ).

    اكنون ببينيم گروه مقابل آنها چه سرنوشتى خواهند داشت؟
    در دنباله آيه مى‏فرمايد: آيا اين گروه همانند كسانى هستند كه در آتش دوزخ جاويدانند، و از آب جوشان و سوزانى نوشانيده مى‏شوند كه امعاء آنها را از هم متلاشى مى‏كند»؟! (كَمَنْ هُوَ خالِدٌ فِي النَّارِ وَ سُقُوا ماءً حَمِيماً فَقَطَّعَ أَمْعاءَهُمْ).

    تعبير به «سقوا» (نوشانيده مى‏شوند) بيانگر اين واقعيت است كه آب سوزان حميم را به زور، و نه به دلخواه، به آنها مى‏نوشانند كه به جاى سيراب شدن در آن آتش سوزان، امعاء آنها را متلاشى مى‏كند و همانطور كه طبيعت دوزخ است باز به حال اول بر مى‏گردد چرا كه در آنجا مرگى نيست!

  2. #12
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    276

    RE: سوره محمّد [47]

    (آيه 16)- در اينجا ترسيمى از وضع منافقان در برخوردشان با وحى الهى و آيات و سخنان پيامبر صلّى اللّه عليه و اله و مسأله جنگ و مبارزه با دشمنان اسلام كرده، مى‏گويد:

    «گروهى از آنان (نزد تو مى‏آيند) به سخنانت گوش فرا مى‏دهند، اما هنگامى كه از نزد تو خارج مى‏شوند به كسانى كه (خداوند به آنها) علم و دانش بخشيده (از روى استهزاء) مى‏گويند: (اين مرد) الآن چه گفت»؟! (وَ مِنْهُمْ مَنْ يَسْتَمِعُ إِلَيْكَ حَتَّى إِذا خَرَجُوا مِنْ عِنْدِكَ قالُوا لِلَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ ما ذا قالَ آنِفاً).

    تعبير آنها در مورد شخص پيامبر صلّى اللّه عليه و اله و سخنان پر محتواى آن حضرت به قدرى زشت و زننده و تحقير آميز بود كه نشان مى‏داد آنها اصلا به وحى آسمانى ايمان نياورده‏اند.

    ولى قرآن در پايان آيه پاسخ دندان شكنى به آنها گفته، مى‏فرمايد: سخنان پيامبر صلّى اللّه عليه و اله نامفهوم نبوده و پيچيدگى خاصى ندارد، بلكه «آنها كسانى هستند كه خداوند بر قلبهايشان مهر نهاده و از هوى و هوسهايشان پيروى كرده‏اند» لذا چيزى از آن نمى‏فهمند! (أُولئِكَ الَّذِينَ طَبَعَ اللَّهُ عَلى‏ قُلُوبِهِمْ وَ اتَّبَعُوا أَهْواءَهُمْ).

    (آيه 17)- نقطه مقابل آنها مؤمنان راستين هستند كه آيه شريفه در باره آنها مى‏گويد: «و كسانى كه هدايت يافته‏اند خداوند بر هدايتشان مى‏افزايد، و روح تقوا و پرهيز كارى به آنها مى‏بخشد» (وَ الَّذِينَ اهْتَدَوْا زادَهُمْ هُدىً وَ آتاهُمْ تَقْواهُمْ).

    آرى! آنها نخستين گامهاى هدايت را شخصا برداشته، و عقل و خرد و فطرت خويش را در اين راه به كار گرفته‏اند، سپس خداوند طبق وعده‏اى كه داده است مجاهدان راهش را هدايت و راهنمائى بيشتر مى‏كند.

  3. #13
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    276

    RE: سوره محمّد [47]

    (آيه 18)- نشانه‏هاى رستاخيز ظاهر شده! در اين آيه به عنوان هشدارى به آن گروه بى‏ايمان استهزاء كننده، مى‏فرمايد: «آيا آنها [كافران‏] جز اين انتظارى دارند كه قيامت ناگهان فرا رسد (آنگاه ايمان آورند) در حالى كه هم اكنون نشانه‏هاى آن آمده است، اما هنگامى كه بيايد تذكر (و ايمان) آنها سودى نخواهد داشت»! (فَهَلْ يَنْظُرُونَ إِلَّا السَّاعَةَ أَنْ تَأْتِيَهُمْ بَغْتَةً فَقَدْ جاءَ أَشْراطُها فَأَنَّى لَهُمْ إِذا جاءَتْهُمْ ذِكْراهُمْ).

    آرى! آنها آن موقعى كه بايد ايمان بياورند و مفيد است سر سختى و لجاجت به خرج مى‏دهند، و در برابر حق تسليم نمى‏شوند، ولى آن زمان كه حوادث هولناك آغاز قيامت جهان را به لرزه در مى‏آورد اين گونه افراد به وحشت مى‏افتند، و اظهار خضوع و ايمان مى‏كنند، كه هيچ سودى به حالشان ندارد.

    (آيه 19)- اين آيه به عنوان نتيجه گيرى از گفتگوهايى كه در آيات قبل پيرامون ايمان و كفر و سرنوشت مؤمنان و كافران آمده بود، مى‏فرمايد: «پس بدان كه معبودى جز اللّه نيست» (فَاعْلَمْ أَنَّهُ لا إِلهَ إِلَّا اللَّهُ).

    يعنى روى خط توحيد محكم بايست كه داروى شفا بخش و بهترين وسيله نجات همين توحيد است كه آثار آن در آيات قبل بيان شد.

    به دنبال اين مسأله عقيدتى باز به سراغ مسأله تقوا و پاكى از گناه رفته، مى‏افزايد: «و براى گناه خود و مردان و زنان با ايمان استغفار كن» (وَ اسْتَغْفِرْ لِذَنْبِكَ وَ لِلْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِناتِ).

    پيداست پيامبر صلّى اللّه عليه و اله به حكم مقام عصمت هرگز مرتكب گناهى نشده، اين گونه تعبيرها يا اشاره به مسأله «ترك اولى» و «حسنات الابرار سيّئات المقرّبين» است، و يا سرمشقى است براى مسلمانان.

    و در ذيل آيه به عنوان بيان علت مى‏فرمايد: «خداوند محل حركت و قرار گاه شما را مى‏داند» (وَ اللَّهُ يَعْلَمُ مُتَقَلَّبَكُمْ وَ مَثْواكُمْ).

    از ظاهر و آشكار و درون و برون سرّ و نجواى شما با خبر است، به همين دليل بايد به سوى او برويد و از درگاه او طلب عفو كنيد.

  4. #14
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    276

    RE: سوره محمّد [47]

    (آيه 20)- از نام جهاد نيز وحشت دارند! در اينجا موضع گيريهاى مختلف «مؤمنان» و «منافقان» را در برابر فرمان جهاد روشن مى‏سازد، مى‏فرمايد: «كسانى كه ايمان آورده‏اند مى‏گويند: چرا سوره‏اى نازل نمى‏شود»؟! (وَ يَقُولُ الَّذِينَ آمَنُوا لَوْ لا نُزِّلَتْ سُورَةٌ).

    سوره‏اى كه در آن فرمان جهاد باشد، و تكليف ما را در برابر دشمنان سنگدل و خونخوار و بى‏منطق روشن سازد، سوره‏اى كه آياتش نور هدايت بر قلب ما بپاشد، و روح و جان ما را با فروغش روشن نمايد.
    اين وضع حال مؤمنان راستين.

    «اما (منافقان) هنگامى كه سوره واضح و روشنى نازل مى‏گردد كه در آن سخنى از جنگ است، منافقان بيمار دل را مى‏بينى كه همچون كسى كه در آستانه مرگ قرار گرفته (با نگاهى مات و مبهوت، و چشمانى كه حدقه آنها از كار ايستاده) به تو نگاه مى‏كنند»! (فَإِذا أُنْزِلَتْ سُورَةٌ مُحْكَمَةٌ وَ ذُكِرَ فِيهَا الْقِتالُ رَأَيْتَ الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ يَنْظُرُونَ إِلَيْكَ نَظَرَ الْمَغْشِيِّ عَلَيْهِ مِنَ الْمَوْتِ).

    ميدان جهاد براى مؤمنان ميدان اظهار عشق به محبوب و ميدان پايدارى و مقاومت و پيروزى است، و در چنين ميدانى ترس معنى ندارد.

    اما براى «منافقان» ميدان مرگ و نابودى و بدبختی است، ميدان شكست و جدائى از لذات دنياست، ميدانى است تاريك و ظلمانى، با آينده‏اى وحشتناك و مبهم! در پايان آيه در يك جمله كوتاه مى‏گويد: واى بر آنها كه «مرگ و نابودى براى آنان سزاوارترست» (فَأَوْلى‏ لَهُمْ).

    (آيه 21)- در اين آيه مى‏افزايد: ولى اگر آنها اطاعت كنند، و از فرمان جهاد سر پيچى ننمايند اين «اطاعت و سخن سنجيده براى آنان بهتر است» (طاعَةٌ وَ قَوْلٌ مَعْرُوفٌ).

    سپس مى‏افزايد: «اگر آنها هنگامى كه برنامه‏ها محكم مى‏شود و فرمان جهاد قطعيت مى‏يابد به خدا راست گويند و از در صدق و صفا درآيند براى آنها بهتر است» (فَإِذا عَزَمَ الْأَمْرُ فَلَوْ صَدَقُوا اللَّهَ لَكانَ خَيْراً لَهُمْ).

    هم در اين دنيا باعث سر بلندى آنهاست، و هم در آخرت به پاداش بزرگ و فوز عظيم نائل مى‏شوند.

  5. #15
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    276

    RE: سوره محمّد [47]

    (آيه 22)- در اين آيه مى‏افزايد: «اگر (از اين دستورها) روى گردان شويد، جز اين انتظار مى‏رود كه در زمين فساد و قطع پيوند خويشاوندى كنيد» (فَهَلْ عَسَيْتُمْ إِنْ تَوَلَّيْتُمْ أَنْ تُفْسِدُوا فِي الْأَرْضِ وَ تُقَطِّعُوا أَرْحامَكُمْ).

    زيرا اگر از قرآن و توحيد روى گردان شويد قطعا به سوى جاهليت باز مى‏گرديد، و برنامه‏هاى جاهلى چيزى جز «فساد در زمين»، «قتل و غارت و خونريزى»، «كشتن خويشاوندان و دختران» نبود.

    (آيه 23)- در اين آيه سرنوشت نهائى اين گروه منافق و بهانه جوى مفسد را چنين بيان مى‏كند: «آنها كسانى هستند كه خداوند از رحمت خويش دورشان ساخته، پس گوشهايشان را كر و چشمهايشان را كور نموده است»، نه حقيقتى را مى‏شنوند و نه واقعيتى را مى‏بينند (أُولئِكَ الَّذِينَ لَعَنَهُمُ اللَّهُ فَأَصَمَّهُمْ وَ أَعْمى‏ أَبْصارَهُمْ).

    آنها جهاد اسلامى را كه بر معيار حق و عدالت است قطع رحم و فساد فى الارض مى‏پندارند، اما آن همه جناياتى را كه در جاهليت مرتكب شدند و خونهاى بى‏گناهانى را كه در دوران حكومتشان ريختند مطابق با حق و عدالت! لعنت خدا بر آنها باد كه نه گوش شنوا دارند و نه چشم بينا!

    (آيه 24)- در اين آيه به ذكر علت واقعى انحراف اين قوم نگون بخت پرداخته، مى‏گويد: «آيا آنها در آيات قرآن تدبّر نمى‏كنند (تا حقيقت را در يابند و وظائف خود را انجام دهند) يا بر دلهاى آنها قفل نهاده شده است»؟! (أَ فَلا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلى‏ قُلُوبٍ أَقْفالُها).

    و به اين ترتيب بايد قرآن مجيد در متن زندگى مسلمانان قرار گيرد و آن را قدوه و اسوه خويش قرار دهند دستوراتش را مو به مو اجرا كنند، و تمام خطوط زندگى خويش را با آن هماهنگ سازند.

    اما بهره گيرى از قرآن نياز به يك نوع خود سازى دارد، هر چند خود قرآن نيز به خود سازى كمك مى‏كند، چرا كه اگر بر دلها قفلها باشد، قفلهائى از هوى و هوس، كبر و غرور، لجاجت و تعصب، اجازه ورود نور حق به آن نمى‏دهد.

    (آيه 25)- چرا در قرآن تدبر نمى‏كنند؟! قرآن همچنان به بحث پيرامون منافقان و موضع گيريهاى مختلف آنها ادامه مى‏دهد، مى‏فرمايد: «كسانى كه بعد از روشن شدن حق بازگشتند و پشت كردند، شيطان اعمال زشتشان را در نظرشان زينت داده، و آنها را به آرزوهاى دور و دراز فريفته است» (إِنَّ الَّذِينَ ارْتَدُّوا عَلى‏ أَدْبارِهِمْ مِنْ بَعْدِ ما تَبَيَّنَ لَهُمُ الْهُدَى الشَّيْطانُ سَوَّلَ لَهُمْ وَ أَمْلى‏ لَهُمْ).

  6. #16
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    276

    RE: سوره محمّد [47]

    (آيه 26)- آيه شريفه علت اين تسويلات و تزيينات شيطانى را چنين شرح مى‏دهد: «اين به خاطر آن است كه آنها به كسانى كه از نزول وحى الهى (به پيامبر اسلام) ناراحت بودند گفتند: ما در بعضى از امور از شما پيروى مى‏كنيم» (ذلِكَ بِأَنَّهُمْ قالُوا لِلَّذِينَ كَرِهُوا ما نَزَّلَ اللَّهُ سَنُطِيعُكُمْ فِي بَعْضِ الْأَمْرِ).

    كار منافق همين است كه به دنبال افراد سر خورده و مخالف مى‏گردد، و اگر در تمام جهات با او قدر مشترك نداشته باشد به همان مقدار كه وجوه مشترك موجود است همكارى، بلكه اطاعت مى‏كند.

    منافقان مدينه نيز به سراغ يهود آمدند، يهود «بنى نضير» و «بنى قريظه» كه پيش از بعثت پيامبر از مبلغان اسلام بودند، اما بعد از ظهورش به خاطر حسد و كبر و به خطر افتادن منافعشان ظهور اسلام را ناخوشايند دانستند، و از آنجا كه مخالفت با پيامبر اسلام و توطئه ضد او قدر مشتركى در ميان منافقان و يهود بود قول همكارى به آنها دادند.

    در پايان آيه آنها را با عبارتى كوتاه تهديد كرده، مى‏گويد: «خداوند مخفى كاريها و اسرار آنها را مى‏داند» (وَ اللَّهُ يَعْلَمُ إِسْرارَهُمْ).

    هم از كفر باطنى آنها و نفاقشان آگاه است، و هم از توطئه چينها با كمك يهود، و به موقع آنها را مجازات خواهد كرد.

    (آيه 27)- اين آيه در حقيقت توضيحى است براى اين تهديد سر بسته مى‏فرمايد: «پس حال آنها چگونه خواهد بود هنگامى كه فرشتگان مرگ روحشان را قبض مى‏كنند در حالى كه بر صورت و پشت آنها مى‏زنند» (فَكَيْفَ إِذا تَوَفَّتْهُمُ الْمَلائِكَةُ يَضْرِبُونَ وُجُوهَهُمْ وَ أَدْبارَهُمْ).

    به صورت آنها مى‏كوبند، براى اين كه رو به سوى دشمنان خدا رفته‏اند، و بر پشت آنها مى‏زنند به خاطر اين كه به آيات الهى و پيامبرش پشت كردند.

    (آيه 28)- در اين آيه باز به بيان علت اين عذاب الهى در آستانه مرگ آنها پرداخته، مى‏گويد: «اين عذاب و كيفر به خاطر آن است كه آنها از آنچه خداوند را به خشم مى‏آورد پيروى كردند، و آنچه را موجب خشنودى اوست كراهت داشتند، لذا خداوند اعمالشان را حبط و نابود كرد» (ذلِكَ بِأَنَّهُمُ اتَّبَعُوا ما أَسْخَطَ اللَّهَ وَ كَرِهُوا رِضْوانَهُ فَأَحْبَطَ أَعْمالَهُمْ).

    چرا كه شرط قبولى اعمال و هر گونه تلاش و كوشش رضاى خداست.

  7. #17
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    276

    RE: سوره محمّد [47]

    (آيه 29)- منافقان را از لحن گفتارشان مى‏توان شناخت: در اينجا باز هم به بخشى ديگر از صفات و نشانه‏هاى منافقين اشاره مى‏كند و مخصوصا بر اين معنى تأكيد دارد كه اينها تصور نكنند براى هميشه مى‏توانند چهره درونى خود را از پيامبر صلّى اللّه عليه و اله و مؤمنان مكتوم دارند.

    نخست مى‏گويد: «آيا كسانى كه در دلهايشان بيمارى است گمان كردند خدا كينه‏هايشان را (نسبت به پيامبر و مؤمنان) آشكار نمى‏كند» (أَمْ حَسِبَ الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ أَنْ لَنْ يُخْرِجَ اللَّهُ أَضْغانَهُمْ).

    (آيه 30)- لذا در آيه شريفه مى‏افزايد: «و اگر ما بخواهيم آنها را به تو نشان مى‏دهيم، تا آنها را با قيافه‏هايشان بشناسى»! (وَ لَوْ نَشاءُ لَأَرَيْناكَهُمْ فَلَعَرَفْتَهُمْ بِسِيماهُمْ).

    در چهره‏هاى آنها علامتى مى‏گذاريم كه با مشاهده آن علامت از نفاقشان آگاه شوى، و به رأى العين آنها را ببينى.

    سپس مى‏افزايد: «هر چند مى‏توانى آنها را از طرز سخنانشان بشناسى» (وَ لَتَعْرِفَنَّهُمْ فِي لَحْنِ الْقَوْلِ).

    يعنى اين منافقان بيمار دل را از كنايه‏ها و نيشها و تعبيرات موذيانه و منافقانه‏شان مى‏توان شناخت.

    در حديث معروفى از «ابو سعيد خدرى» نقل شده است كه مى‏گويد: «منظور از لحن القول بغض علىّ بن ابي طالب عليه السّلام است، و ما منافقان را در عصر پيامبر صلّى اللّه عليه و اله از طريق عداوت با على عليه السّلام مى‏شناختيم.»

    امروز هم شناختن منافقان از لحن قول و موضع گيريهاى خلافشان در مسائل مهم اجتماعى، و مخصوصا در بحرانها يا جنگها كار مشكلى نيست و با كمى دقت از گفتار و رفتارشان شناسائى مى‏شوند.

    در پايان آيه مى‏افزايد: «خداوند اعمال همه شما را مى‏داند» (وَ اللَّهُ يَعْلَمُ أَعْمالَكُمْ).

    هم اعمال مخفى و آشكار مؤمنان، و هم اعمال منافقان را، به فرض كه بتوانند چهره اصلى خود را از مردم پنهان دارند آيا از خدا كه در ظاهر و باطن و خلوت و جلوت با آنهاست مى‏توانند مكتوم دارند؟!

  8. #18
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    276

    RE: سوره محمّد [47]

    (آيه 31)- در اين آيه براى تأكيد بيشتر و نشان دادن طرق شناخت مؤمنان از منافقان مى‏افزايد: «ما همه شما را قطعا مى‏آزمائيم، تا معلوم شود مجاهدان واقعى و صابران از ميان شما كيانند» و مجاهد نماها و سست عنصران منافق كيان؟! (وَ لَنَبْلُوَنَّكُمْ حَتَّى نَعْلَمَ الْمُجاهِدِينَ مِنْكُمْ وَ الصَّابِرِينَ).

    و در ذيل آيه مى‏فرمايد: علاوه بر اين «اخبار شما را مى‏آزماييم» (وَ نَبْلُوَا أَخْبارَكُمْ).

    به اين ترتيب خداوند هم اعمال انسانها را مى‏آزمايد و هم گفتار و اخبار آنها را.

    و اين نخستين بار نيست كه خداوند به مردم اعلام مى‏كند كه شما را مى‏آزمائيم تا صفوفتان از هم مشخص شود، و مؤمنان راستين از ضعيف الايمانها و منافقان شناخته شوند، در آيات فراوانى از قرآن مسأله ابتلاء و امتحان مطرح شده است- مسائل مربوط به آزمايش الهى در ذيل آيه 155 سوره بقره و همچنين در آغاز سوره عنكبوت مشروحا آمده است.

    (آيه 32)- بعد از بحثهاى گوناگونى كه پيرامون وضع منافقان در آيات گذشته بيان شد، در اينجا پيرامون جمع ديگرى از كفار بحث مى‏كند، و مى‏فرمايد:

    «كسانى كه كافر شدند و (مردم را) از راه خدا باز داشتند و بعد از روشن شدن هدايت براى آنان (باز) به مخالفت با رسول (خدا) برخاستند، هرگز زيانى به خدا نمى‏رسانند، و (خداوند) اعمالشان را نابود مى‏كند» حتى اگر كار خيرى هم انجام داده‏اند چون با ايمان قرين نبوده حبط مى‏شود (إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا وَ صَدُّوا عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ وَ شَاقُّوا الرَّسُولَ مِنْ بَعْدِ ما تَبَيَّنَ لَهُمُ الْهُدى‏ لَنْ يَضُرُّوا اللَّهَ شَيْئاً وَ سَيُحْبِطُ أَعْمالَهُمْ).

    اين گروه ممكن است همان مشركان مكّه باشند، و يا كفار يهود مدينه، و يا هر دو.

    (آيه 33)- در اين آيه روى سخن را به مؤمنان كرده، و بعد از بيان خطوط منافقين و كفار، خط آنها را نيز چنين تبيين مى‏كند: «اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! اطاعت كنيد خدا را و اطاعت كنيد رسول خدا را، و اعمال خود را باطل مسازيد» (يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُوا الرَّسُولَ وَ لا تُبْطِلُوا أَعْمالَكُمْ).

    لحن آيه نشان مى‏دهد كه در ميان مؤمنان آن روز نيز افرادى بوده‏اند كه در مسأله اطاعت خداوند و رسول و حفظ اعمالشان از باطل شدن كوتاهى داشته‏اند كه خداوند با اين آيه به آنها اخطار مى‏كند.

  9. #19
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    276

    RE: سوره محمّد [47]

    (آيه 34)- آنها كه در حال كفر بميرند هرگز بخشوده نخواهند شد! اين آيه توضيح و تأكيدى است براى آنچه در آيات قبل پيرامون كفار آمده بود، و در ضمن راه بازگشت را به آنها كه مايل باشند نشان مى‏دهد، مى‏فرمايد:

    «كسانى كه كافر شدند و (مردم را نيز) از پيمودن راه خدا باز داشتند سپس در همان حال كفر از دنيا رفتند خدا هرگز آنها را نخواهد بخشيد»! (إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا وَ صَدُّوا عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ ثُمَّ ماتُوا وَ هُمْ كُفَّارٌ فَلَنْ يَغْفِرَ اللَّهُ لَهُمْ).

    چرا كه با مرگ درهاى توبه بسته مى‏شود، اينها بار سنگين كفر خودشان و اضلال و گمراهى ديگران را هر دو بر دوش مى‏كشند، چگونه امكان دارد خداوند آنها را ببخشد؟

    (آيه 35)- صلح بى‏جا و ذلت بار! در تعقيب آيات گذشته پيرامون مسأله جهاد اين آيه به يكى از نكات مهم پيرامون «جهاد» اشاره مى‏كند و آن اين كه افراد سست و ضعيف الايمان براى فرار از زير بار جهاد و مشكلات ميدان جنگ غالبا مسأله صلح را مطرح مى‏كنند، مسلما صلح بسيار خوب است اما در جاى خود.

    از اين رو مى‏فرمايد: «پس اكنون (كه دستورهاى گذشته را شنيديد) هرگز سست نشويد و (دشمنان را) به صلح (ذلت بار) دعوت نكنيد در حالى كه شما برتريد» (فَلا تَهِنُوا وَ تَدْعُوا إِلَى السَّلْمِ وَ أَنْتُمُ الْأَعْلَوْنَ).

    يعنى حالا كه نشانه‏هاى پيروزى و برترى شما آشكار شده چگونه با پيشنهاد صلح كه مفهومش عقب نشينى و شكست است پيروزيهاى خود را عقيم مى‏گذاريد؟ اين در حقيقت صلح نيست، اين تسليم و سازشى است كه از سستى و زبونى سر چشمه مى‏گيرد، اين يك نوع عافيت طلبى زشتى است كه عواقب دردناك و خطرناك به بار مى‏آورد.

    و در پايان آيه براى تقويت روحيه مسلمانان مجاهد مى‏افزايد: «و خداوند با شماست، و (چيزى از ثواب) اعمالتان را كم نمى‏كند» (وَ اللَّهُ مَعَكُمْ وَ لَنْ يَتِرَكُمْ أَعْمالَكُمْ).

    كسى كه خدا با اوست همه عوامل پيروزى را در اختيار دارد، هرگز احساس تنهائى نمى‏كند، ضعف و سستى به خود راه نمى‏دهد، به نام صلح، تسليم دشمن نمى‏شود، و فرآورده‏هاى خونهاى شهيدان را در لحظات حساس به باد نمى‏دهد.

  10. #20
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    276

    RE: سوره محمّد [47]

    (آيه 36)- گفتيم سوره «محمّد» سوره «جهاد» است، از مسأله جهاد آغاز شده و با مسأله جهاد پايان مى‏گيرد.

    در آخرين آيات اين سوره نيز به يكى ديگر از مسائل زندگى انسانها در اين رابطه مى‏پردازد، و براى تشويق و تحريك هر چه بيشتر مسلمانان در زمينه اطاعت خداوند عموما و مسأله جهاد خصوصا بى‏ارزش بودن زندگى دنيا را مطرح مى‏كند، مى‏فرمايد: «زندگى دنيا تنها بازى و سرگرمى است» (إِنَّمَا الْحَياةُ الدُّنْيا لَعِبٌ وَ لَهْوٌ).

    «لعب» (بازى) به كارهائى گفته مى‏شود كه داراى يك نوع نظم خيالى براى وصول به يك هدف خيالى است، و «لهو» (سرگرمى) به هر كارى گفته مى‏شود كه انسان را به خود مشغول داشته و از مسائل اصولى منحرف سازد.
    و به راستى زندگى دنيا «بازى» و «سرگرمى» است.

    به دنبال آن مى‏افزايد: «و اگر ايمان آوريد و تقوا پيشه كنيد خداوند پاداشهاى شما را (به نحو كامل و شايسته) مى‏دهد، و (در برابر آن) اموال شما را نمى‏طلبد» (وَ إِنْ تُؤْمِنُوا وَ تَتَّقُوا يُؤْتِكُمْ أُجُورَكُمْ وَ لا يَسْئَلْكُمْ أَمْوالَكُمْ).

    و اگر مقدار ناچيزى از اموالتان به عنوان زكات و حقوق شرعى ديگر گرفته مى‏شود آن هم براى خود شما مصرف مى‏گردد، براى نگهدارى يتيمان و مستمندان و در راه ماندگان شما، و براى دفاع از امنيت و استقلال كشورتان و برقرارى نظم و آرامش و تأمين نيازمنديها و عمران و آبادى شهر و ديار شماست.

    بنابر اين همين مقدار نيز براى خود شماست كه خدا و پيامبرش از همگان بى‏نيازند، و به اين ترتيب تناقضى بين مفهوم آيه و آيات انفاق و زكات و مانند آن وجود ندارد.

    (آيه 37)- در اين آيه براى نشان دادن ميزان دلبستگى غالب مردم به اموال و ثروتهاى شخصى مى‏افزايد: «هر گاه اموال شما را مطالبه كند، و حتى اصرار ورزد بخل مى‏كنيد، بلكه (از آن بالاتر) كينه‏ها و خشم شما را آشكار مى‏سازد»! (إِنْ يَسْئَلْكُمُوها فَيُحْفِكُمْ تَبْخَلُوا وَ يُخْرِجْ أَضْغانَكُمْ).

    و به اين ترتيب با اين تازيانه ملامت روح خفته انسانها را بيدار مى‏سازد، تا زنجير اسارت و بردگى اموال را از گردن خويش بردارند و آن چنان شوند كه در راه دوست از همه چيز بگذرند، و همه را بر پاى او نثار كنند، در عوض ايمان و تقوا و رضا و خشنودى او را بطلبند.

صفحه 2 از 3 نخستنخست 123 آخرینآخرین

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •