(آيه 39)- در اين آيه آنهائى را كه در برابر منطق عقل و وجدان تسليم نيستند با يك تهديد الهى و مؤثر مخاطب ساخته، مىفرمايد: به آنها «بگو:
اى قوم من! شما هر چه در توان داريد انجام دهيد، من نيز به وظيفه خود عمل مىكنم، اما به زودى خواهيد دانست» (قُلْ يا قَوْمِ اعْمَلُوا عَلى مَكانَتِكُمْ إِنِّي عامِلٌ فَسَوْفَ تَعْلَمُونَ).
(آيه 40)- خواهيد دانست «چه كسى عذاب خوار كنندهاى (در دنيا) به سراغش مىآيد و (سپس) عذابى جاويدان (در آخرت) بر او وارد مىگردد» (مَنْ يَأْتِيهِ عَذابٌ يُخْزِيهِ وَ يَحِلُّ عَلَيْهِ عَذابٌ مُقِيمٌ).
و به اين ترتيب آخرين سخن را به آنها مىگويد كه يا تسليم منطق عقل و خرد شويد و به نداى وجدان گوش فرا دهيد و يا در انتظار دو عذاب دردناك باشيد:
عذابى در دنيا كه باعث خوارى و رسوائى است، و عذابى در آخرت كه جاودانى و هميشگى است، و اينها همان عذابهائى است كه با دست خود فراهم كردهايد، و آتشى است كه هيزم آن را خودتان جمع كرده و افروختهايد.
(آيه 41)- بعد از ذكر دلائل توحيد، و بيان سرگذشت مشركان و موحدان، در اين آيه اين حقيقت را توضيح مىدهد كه پذيرش و عدم پذيرش شما سود و زيانش متوجه خودتان است، و اگر پيامبر صلّى اللّه عليه و اله در اين زمينه اصرار مىورزد نه به خاطر نفعى است كه عائد او شود، بلكه صرفا انجام وظيفه الهى است، مىفرمايد:
«ما اين كتاب (آسمانى) را براى مردم به حق نازل كرديم» (إِنَّا أَنْزَلْنا عَلَيْكَ الْكِتابَ لِلنَّاسِ بِالْحَقِّ).
«هر كس هدايت را پذيرد به نفع خود اوست، و هر كس گمراهى را برگزيند تنها به زيان خود گمراه مىگردد» (فَمَنِ اهْتَدى فَلِنَفْسِهِ وَ مَنْ ضَلَّ فَإِنَّما يَضِلُّ عَلَيْها).
«و تو مأمور اجبار آنها به هدايت نيستى» وظيفه تو تنها ابلاغ و انذار است (وَ ما أَنْتَ عَلَيْهِمْ بِوَكِيلٍ).