و در باره جمعى از منحرفان و مشركان در آيه 23 سوره نجم آمده است:
«هدايت الهى از سوى پروردگار به سراغ آنها آمد».
اما هدايت تكوينى به معنى ايصال به مطلوب و گرفتن دست بندگان و گذراندن آنها از تمام پيچ و خمهاى راه، و حفظ و حمايت از آنها تا رساندن به ساحل نجات كه موضوع بحث بسيارى ديگر از آيات قرآن است هرگز بىقيد و شرط نمىباشد، اين هدايت مخصوص گروهى است كه اوصاف آنها در قرآن بيان شده و اضلال كه نقطه مقابل آن است نيز مخصوص گروهى است كه اوصاف آنان نيز بيان گشته.
قرآن مجيد در يك جا سر چشمه ضلالت را فسق و خروج از اطاعت و فرمان الهى شمرده شده.
(بقره/ 26) در جاى ديگر تكيه روى مسأله ظلم شده و آن را زمينه ساز ضلالت معرفى كرده. (بقره/ 258) و در جاى ديگر كفر به عنوان زمينه ساز گمراهى ذكر شده. (بقره/ 264) باز در آيه ديگر اسراف و دروغگوئى را عامل گمراهى شمرده است. (غافر/ 28) نتيجه اين كه قرآن ضلالت الهى را مخصوص كسانى مىشمرد كه داراى اين اوصافند: «كفر»، «ظلم»، «فسق»، «دروغ»، «اسراف» و «كفران».
آيا كسانى كه داراى اين اوصافند شايسته ضلالت و گمراهى نيستند؟! اين در زمينه مسأله ضلالت، و اما در مورد «هدايت» نيز شرائط و اوصافى در قرآن بيان شده كه نشان مىدهد آن هم بدون علت، و بر خلاف حكمت الهى نيست.