(آيه 20)- در اين آيه به آنها كه مدّعى بودند اهل كتاب هيچ گونه گواهى در باره پيامبر اسلام نمى‏دهند صريحا پاسخ مى‏دهد و مى‏گويد: «آنهايى كه كتاب آسمانى بر آنها نازل كرديم به خوبى پيامبر را مى‏شناسند همان گونه كه فرزندان خود را مى‏شناسند»! (الَّذِينَ آتَيْناهُمُ الْكِتابَ يَعْرِفُونَهُ كَما يَعْرِفُونَ أَبْناءَهُمُ).

و در پايان آيه به عنوان يك نتيجه نهايى اعلام مى‏دارد: «تنها كسانى به اين پيامبر (با اين همه نشانه‏هاى روشن) ايمان نمى‏آورند كه در بازار تجارت زندگى همه چيز خود را از دست داده و سرمايه وجود خود را باخته‏اند» (الَّذِينَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ فَهُمْ لا يُؤْمِنُونَ).

(آيه 21)- بزرگترين ظلم! در تعقيب برنامه كوبيدن همه جانبه «شرك و بت‏پرستى» در اين آيه با صراحت مى‏گويد: «چه كسى ستمكارتر از مشركانى است كه بر خدا دروغ بسته و شريك براى او قرار داده و يا آيات او را تكذيب نموده‏اند» (وَ مَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرى‏ عَلَى اللَّهِ كَذِباً أَوْ كَذَّبَ بِآياتِهِ).

در حقيقت جمله اول اشاره به انكار توحيد است، و جمله دوم اشاره به انكار نبوت، و به راستى ظلمى از اين بالاتر نمى‏شود كه انسان جماد، بى‏ارزش و يا انسان ناتوانى را همتاى وجود نامحدودى قرار دهد كه بر سراسر جهان هستى حكومت مى‏كند.

«مسلما هيچ ستمگرى روى سعادت و رستگارى نخواهد ديد» (إِنَّهُ لا يُفْلِحُ الظَّالِمُونَ) مخصوصا چنين ستمگرانى كه ستم آنها همه جانبه است.