سوره حجّ [22] - صفحه 4
صفحه 4 از 4 نخستنخست ... 234
نمایش نتایج: از شماره 31 تا 36 , از مجموع 36

موضوع: سوره حجّ [22]

  1. #31
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    276

    RE: سوره حجّ [22]

    (آيه 67)- هر امتى عبادتى دارد: در بحثهاى گذشته گفتگوهايى پيرامون مشركان داشتيم، از آنجا كه مشركان بطور خصوص و مخالفان اسلام بطور عموم، جر و بحثهايى با پيامبر صلّى اللّه عليه و آله پيرامون مسائل و احكام تازه اسلام داشتند و نسخ و دگرگونى قسمتهايى از احكام شرايع پيشين را نقطه ضعفى براى شريعت اسلام مى‏پنداشتند در حالى كه اين دگرگونيها نه تنها ضعف نبود بلكه يكى از برنامه‏هاى تكامل اديان محسوب مى‏شد، لذا در اين آيه مى‏فرمايد «براى هر امتى عبادتى قرار داديم تا آن عبادت را (در پيشگاه خدا) انجام دهند» (لِكُلِّ أُمَّةٍ جَعَلْنا مَنْسَكاً هُمْ ناسِكُوهُ).

    آيه گوياى اين حقيقت است كه امتهاى پيشين هر كدام برنامه‏اى مخصوص به خود داشتند كه در آن شرايط خاص از نظر زمان و مكان و جهات ديگر كاملترين برنامه بوده است، ولى مسلما با دگرگون شدن آن شرايط لازم بود احكام تازه‏ترى جانشين آنها شود.

    لذا به دنبال اين سخن اضافه مى‏كند: «پس نبايد در اين امر با تو به نزاع برخيزند» (فَلا يُنازِعُنَّكَ فِي الْأَمْرِ).

    به سوى پروردگارت دعوت كن كه بر هدايت مستقيم قرار دارى» و راه راست همين است كه تو مى‏پويى (وَ ادْعُ إِلى‏ رَبِّكَ إِنَّكَ لَعَلى‏ هُدىً مُسْتَقِيمٍ).

    هرگز گفتگوها و ايرادهاى بى‏پايه آنان در روحيه تو كمترين اثرى نگذارد كه دعوتت به سوى خداست، و مسير تو هدايت، و راهت مستقيم است!

    (آيه 68)- «و اگر آنها با تو به جدال برخيزند (و سخنان تو در دل آنها اثر نگذارد در پاسخ آنها) بگو: خدا از اعمالى كه شما انجام مى‏دهيد آگاهتر است» (وَ إِنْ جادَلُوكَ فَقُلِ اللَّهُ أَعْلَمُ بِما تَعْمَلُونَ).

    (آيه 69)- «و خداوند روز قيامت در ميان شما در آنچه اختلاف داشتيد داورى مى‏كند» (اللَّهُ يَحْكُمُ بَيْنَكُمْ يَوْمَ الْقِيامَةِ فِيما كُنْتُمْ فِيهِ تَخْتَلِفُونَ). در صحنه قيامت كه صحنه بازگشت به توحيد و يكپارچگى و بر طرف شدن اختلافات است حقايق را براى همه شما آشكار مى‏سازد.

  2. #32
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    276

    RE: سوره حجّ [22]

    (آيه 70)- و از آنجا كه قضاوت و داورى در قيامت نسبت به اختلافات و اعمال بندگان نياز به علم و آگاهى وسيعى به همه آنها دارد، در اين آيه اشاره به علم بى‏پايان خدا كرده، چنين مى‏گويد: «آيا نمى‏دانى كه خداوند آنچه را كه در آسمانها و زمين است مى‏داند»؟ (أَ لَمْ تَعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ يَعْلَمُ ما فِي السَّماءِ وَ الْأَرْضِ).

    آرى «همه اينها در كتابى ثبت است» (إِنَّ ذلِكَ فِي كِتابٍ).

    كتاب علم بى‏پايان خداوند، كتاب عالم هستى و جهان علت و معلول، جهانى كه چيزى در آن گم نمى‏شود و نابود نمى‏گردد.

    و لذا در آخرين جمله مى‏فرمايد: «اين بر خداوند آسان است» (إِنَّ ذلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسِيرٌ). چرا كه همگى موجودات با تمامى خصوصياتشان نزد او حضور دارند.

    (آيه 71)- باز قرآن سخن از مشركان و برنامه‏هاى غلط آنها مى‏گويد.

    و از آنجا كه يكى از روشنترين دلائل بطلان شرك و بت پرستى اين است كه هيچ گونه دليل عقلى و نقلى بر جواز اين عمل دلالت نمى‏كند، در اين آيه مى‏فرمايد:

    «و آنها غير از خدا چيزهايى را مى‏پرستند كه هيچ گونه دليلى خداوند براى آن نازل نكرده است» (وَ يَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ ما لَمْ يُنَزِّلْ بِهِ سُلْطاناً).

    در واقع اين ابطال اعتقاد بت پرستان است كه معتقد بودند خدا اجازه بت پرستى را به آنها داده، و اين بتها شفيعان درگاه او مى‏باشند.

    سپس اضافه مى‏كند: آنها معبودهايى را مى‏پرستند كه: «علم و دانشى به حقانيت آنها ندارند» (وَ ما لَيْسَ لَهُمْ بِهِ عِلْمٌ). يعنى نه از طريق دستور الهى، و نه از طريق دليل عقل هيچ حجت و برهانى براى كار خود مطلقا ندارند.

    بديهى است كسى كه در اعتقاد و اعمال خود متكى به دليل روشنى نيست، ستمگر است، هم به خويش ستم كرده، و هم به ديگران، و به هنگام گرفتار شدن در چنگال مجازات الهى هيچ كس قدرت دفاع از او ندارد، لذا در پايان آيه مى‏گويد:

    «و براى ستمكاران ياور و راهنمايى نيست» (وَ ما لِلظَّالِمِينَ مِنْ نَصِيرٍ).

  3. #33
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    276

    RE: سوره حجّ [22]

    (آيه 72)- سپس به عكس العمل بت پرستان در برابر آيات خدا، و شدت لجاجت و تعصب آنها در يك جمله كوتاه اشاره كرده، مى‏گويد: «و هنگامى كه آيات روشن ما (كه بهره گيرى از آن براى هر صاحب عقلى آسان است) بر آنها خوانده مى‏شود، در چهره كافران آثار انكار را به خوبى مشاهده مى‏كنى» (وَ إِذا تُتْلى‏ عَلَيْهِمْ آياتُنا بَيِّناتٍ تَعْرِفُ فِي وُجُوهِ الَّذِينَ كَفَرُوا الْمُنْكَرَ).

    در حقيقت هنگام شنيدن اين آيات بينات، تضادى در ميان منطق زنده قرآن و تعصبات جاهلانه آنها پيدا مى‏شود، و چون حاضر به تسليم در برابر حق نيستند، بى‏اختيار آثار آن در چهره‏هاشان به صورت علامت انكار نقش مى‏بندد.

    نه تنها اثر انكار و ناراحتى در چهره‏هاشان نماينان مى‏شود، بلكه بر اثر شدت تعصب و لجاج «نزديك است برخيزند و با مشتهاى گره كرده خود به كسانى كه آيات ما را بر آنها مى‏خوانند حمله كنند»! (يَكادُونَ يَسْطُونَ بِالَّذِينَ يَتْلُونَ عَلَيْهِمْ آياتِنا).

    قرآن در برابر اين بى‏منطقان به پيامبر صلّى اللّه عليه و آله دستور مى‏دهد: «به آنها بگو: آيا (مى‏خواهيد) من شما را به بدتر از اين خبر دهم! (بدتر از اين) همان آتش سوزنده [دوزخ‏] است»! (قُلْ أَ فَأُنَبِّئُكُمْ بِشَرٍّ مِنْ ذلِكُمُ النَّارُ).

    يعنى اگر به زعم شما اين آيات بينات الهى شر است، چون با افكار منحرف و نادرستتان هماهنگ نيست، من، بدتر از اين را به شما معرفى مى‏كنم، كه همان مجازات دردناك الهى است كه در برابر اين لجاج و عناد سر انجام دامانتان را خواهد گرفت.

    همان آتش سوزانى «كه خداوند به كافران وعده داده، و بد سر انجامى است» (وَعَدَهَا اللَّهُ الَّذِينَ كَفَرُوا وَ بِئْسَ الْمَصِيرُ).

    در حقيقت در برابر اين آتش مزاجان پرخاشگر كه شعله‏هاى عصبيت و لجاج، همواره در درونشان افروخته است، پاسخى جز آتش دوزخ نيست! چرا كه هميشه مجازات الهى تناسب نزديكى با چگونگى گناه و عصيان دارد.

  4. #34
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    276

    RE: سوره حجّ [22]

    (آيه 73)- معبودانى ضعيفتر از يك مگس! در اين آيه ترسيم جالب و گويايى از وضع بتها و معبودهاى ساختگى، و ضعف و ناتوانى آنها، بيان مى‏كند، و بطلان اعتقاد مشركان را به روشنترين وجهى آشكار مى‏سازد.

    روى سخن را به عموم مردم كرده، مى‏گويد: «اى مردم! در اينجا مثلى زده شده است گوش به آن فرا دهيد» و دقيقا به آن بينديشيد (يا أَيُّهَا النَّاسُ ضُرِبَ مَثَلٌ فَاسْتَمِعُوا لَهُ).

    «كسانى را كه شما غير از خدا مى‏خوانيد هرگز نمى‏توانند مگسى بيافرينند هر چند براى اين كار اجتماع كنند و دست به دست يكديگر بدهند» (إِنَّ الَّذِينَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ لَنْ يَخْلُقُوا ذُباباً وَ لَوِ اجْتَمَعُوا لَهُ).

    همه بتها و همه معبودهاى آنها و حتى همه دانشمندان و متفكران و مخترعان بشر اگر دست به دست هم بدهند قادر بر آفرينش مگسى نيستند.

    بنابراين چگونه مى‏خواهيد شما اينها را هم رديف پروردگار بزرگى قرار دهيد كه آفريننده آسمانها و زمين و هزاران هزار نوع موجود زنده در درياها و صحراها و جنگلها و اعماق زمين است.

    سپس اضافه مى‏كند: نه تنها قادر نيستند مگسى بيافرينند بلكه از مقابله با يك مگس نيز عاجزند چرا كه «اگر مگس چيزى از آنها را بربايد نمى‏توانند آن را باز پس گيرند»! (وَ إِنْ يَسْلُبْهُمُ الذُّبابُ شَيْئاً لا يَسْتَنْقِذُوهُ مِنْهُ).

    آرى! «هم اين طلب كنندگان ناتوانند و هم آن مطلوبان» هم اين عابدان و هم آن معبودان (ضَعُفَ الطَّالِبُ وَ الْمَطْلُوبُ).

    (آيه 74)- قرآن بعد از بيان مثال زنده فوق، نتيجه گيرى مى‏كند كه: «خدا را آن گونه كه بايد بشناسند نشناختند» (ما قَدَرُوا اللَّهَ حَقَّ قَدْرِهِ).

    به قدرى در معرفت و شناسايى خدا، ضعيف و ناتوانند كه خداوند با آن عظمت را تا سر حد اين معبودهاى ضعيف و بى‏مقدار تنزل دادند، و آنها را شريك او شمردند، كه اگر كمترين معرفتى در باره خدا داشتند بر اين مقايسه خود مى‏خنديدند.

    و در پايان آيه مى‏فرمايد: «خداوند قوى و شكست‏ناپذير است» (إِنَّ اللَّهَ لَقَوِيٌّ عَزِيزٌ).

    او بر همه چيز قادر و تواناست و هيچ كس را قدرت مقابله با او نيست.

  5. #35
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    276

    RE: سوره حجّ [22]

    (آيه 75)-

    شأن نزول:

    بعضى از مشركان مانند «وليد بن مغيره» (كه مغز متفكر آنان محسوب مى‏شد) به هنگام مبعوث شدن پيامبر صلّى اللّه عليه و آله با تعجب و انكار مى‏گفتند:

    أَ أُنْزِلَ عَلَيْهِ الذِّكْرُ مِنْ بَيْنِنا: «آيا از ميان همه ما وحى الهى بر محمّد (اين يتيم فقير و تهى دست امت ما) نازل شده است»؟

    آيه نازل شد و به آنها پاسخ گفت كه: انتخاب انبياء و فرشتگان براى رسالت روى معيار شايستگى و معيار معنويت آنها بوده است.

    تفسير:

    با توجه به اين كه در آيات گذشته سخن از توحيد و شرك و معبودهاى پندارى مشركان در ميان بود، و با توجه به اين كه جمعى از مردم، فرشتگان يا بعضى از پيامبران را براى عبادت برگزيدند، قرآن در اين آيه مى‏گويد:

    همه رسولان الهى، بندگان سر بر فرمان او هستند «خداوند از فرشتگان، رسولانى بر مى‏گزيند و همچنين از انسانها» (اللَّهُ يَصْطَفِي مِنَ الْمَلائِكَةِ رُسُلًا وَ مِنَ النَّاسِ). از فرشتگان رسولانى همچون جبرئيل، و از انسانها فرستادگانى همچون پيامبران بزرگ الهى. و در پايان آيه اضافه مى‏كند: «خداوند شنوا و بيناست» (إِنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ بَصِيرٌ).

    يعنى چنان نيست كه خداوند مانند انسانها از كار رسولانش در غيابشان بى‏خبر باشد، بلكه در هر لحظه از وضع آنها با خبر است.

    (آيه 76)- سپس اشاره به مسؤوليت در ابلاغ رسالت از يك سو و مراقبتهاى الهى نسبت به آنها از سوى ديگر كرده، مى‏گويد: «خداوند آنچه را در پيش روى آنها و آنچه پشت سر آنهاست مى‏داند» (يَعْلَمُ ما بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَ ما خَلْفَهُمْ).

    هم از آينده آنها آگاه است و هم از گذشته و آنچه را پشت سر نهاده‏اند.

    «و همه كارها به خدا باز مى‏گردد» و همه در برابر او مسؤولند (وَ إِلَى اللَّهِ تُرْجَعُ الْأُمُورُ).

    تا مردم بدانند فرشتگان و پيامبران الهى نيز بندگانى هستند سر بر فرمان خدا، و داراى مسؤوليت در پيشگاه او، و از خود چيزى ندارند جز آنچه خدا به آنها داده است، نه اين كه معبودان و خدايانى باشند در برابر اللّه.

  6. #36
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    276

    RE: سوره حجّ [22]

    (آيه 77)- پنج دستور سازنده و مهم! در اين آيه و آيه بعد روى سخن را به افراد با ايمان كرده و يك سلسله دستورات كلى و جامع را كه حافظ دين و دنيا و پيروزى آنها در تمام صحنه‏هاست بيان مى‏دارد و با اين حسن ختام، «سوره حج» پايان مى‏گيرد.

    نخست به چهار دستور مهم اشاره كرده، مى‏گويد: «اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! ركوع كنيد، و سجده به جا آوريد، و پروردگارتان را عبادت كنيد، و كار نيك انجام دهيد تا رستگار شويد» (يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا ارْكَعُوا وَ اسْجُدُوا وَ اعْبُدُوا رَبَّكُمْ وَ افْعَلُوا الْخَيْرَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ).

    (آيه 78)- سپس پنجمين دستور را در زمينه جهاد صادر كرده، مى‏گويد:

    «و در راه خدا جهاد كنيد و حقّ جهادش را ادا نماييد» (وَ جاهِدُوا فِي اللَّهِ حَقَّ جِهادِهِ).

    «جهاد» در اينجا به معنى هر گونه جهاد و كوشش در راه خدا و تلاش براى انجام نيكيها، و مبارزه با هوسهاى سر كش (جهاد اكبر) و پيكار با دشمنان ظالم و ستمگر (جهاد اصغر) است.

    «حقّ جهاد» نيز معنى وسيعى دارد كه از نظر كيفيت و كميت و مكان و زمان و ساير جهات از جمله خلوص نيّت، همه را شامل مى‏شود.

    و از آنجا ممكن است اين تصور پيدا شود، اين همه دستورات سنگين كه هر يك از ديگرى جامعتر و وسيعتر است چگونه بر دوش ما بندگان ضعيف قرار داده شده است؟ در دنباله آيه مى‏فرمايد: «او شما را برگزيد» (هُوَ اجْتَباكُمْ). و اينها همه دليل لطف الهى نسبت به شماست. اگر برگزيدگان خدا نبوديد اين مسؤوليتها بر دوش شما گذارده نمى‏شد.

    و در تعبير بعد مى‏فرمايد: «او كار سنگين و شاقى در دين (اسلام) بر شما نگذارده است» (وَ ما جَعَلَ عَلَيْكُمْ فِي الدِّينِ مِنْ حَرَجٍ). يعنى اگر درست بنگريد اينها تكاليف شاقى نيستند، بلكه با فطرت پاك شما هماهنگ و سازگارند.

    در سومين تعبير مى‏گويد: از اين گذشته «از آيين پدرتان ابراهيم» پيروى كنيد (مِلَّةَ أَبِيكُمْ إِبْراهِيمَ).

    سپس تعبير ديگرى در اين زمينه دارد مى‏گويد: «او شما را در كتابهاى پيشين، مسلمان ناميد و همچنين در اين كتاب آسمانى» (هُوَ سَمَّاكُمُ الْمُسْلِمِينَ مِنْ قَبْلُ وَ فِي هذا).

    و مسلمان كسى است كه اين افتخار را دارد كه در برابر همه فرمانهاى الهى تسليم است.

    سر انجام پنجمين و آخرين تعبير شوق آفرين را در باره مسلمانان كرده و آنها را به عنوان الگو و اسوه امتها معرفى مى‏كند و مى‏فرمايد: «هدف اين بوده است كه پيامبر صلّى اللّه عليه و آله شاهد و گواه بر شما باشد و شما هم گواهان بر مردم»! (لِيَكُونَ الرَّسُولُ شَهِيداً عَلَيْكُمْ وَ تَكُونُوا شُهَداءَ عَلَى النَّاسِ).

    در پايان اين آيه بار ديگر وظائف پنجگانه پيشين را در تعبيرات فشرده‏ترى به عنوان تأكيد چنين باز گو مى‏كند: «اكنون (كه چنين است و شما داراى اين امتيازات و افتخارات هستيد) نماز را بر پا داريد، زكات را بدهيد و به (آيين حق و ذيل عنايت) پروردگار تمسك جوييد» (فَأَقِيمُوا الصَّلاةَ وَ آتُوا الزَّكاةَ وَ اعْتَصِمُوا بِاللَّهِ).

    كه «مولى و سر پرست و يار و ياور شما اوست» (هُوَ مَوْلاكُمْ).

    «چه مولى و سرپرست خوبى، و چه يار و ياور شايسته‏اى» (فَنِعْمَ الْمَوْلى‏ وَ نِعْمَ النَّصِيرُ).

    يعنى اگر به شما فرمان داده شده تنها به ذيل عنايت پروردگار تمسك جوييد به خاطر آن است كه او برترين و بهترين مولى و شايسته‏ترين يار و ياور است.

    «پايان سوره حج»

صفحه 4 از 4 نخستنخست ... 234

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •