سوره حجّ [22] - صفحه 2
صفحه 2 از 4 نخستنخست 1234 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 20 , از مجموع 36

موضوع: سوره حجّ [22]

  1. #11
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    276

    RE: سوره حجّ [22]

    (آيه 23)- اين آيه و آيه بعد حال مؤمنان صالح را بيان مى‏كند تا از طريق مقايسه، وضع هر دو گروه كاملا مشخص شود، و در اينجا پنج نوع پاداش آنها را باز گو كرده، نخست مى‏گويد: «خداوند كسانى را كه ايمان آورده و عمل صالح انجام داده‏اند در باغهايى از بهشت وارد مى‏كند كه از زير درختانش نهرها جارى است» (إِنَّ اللَّهَ يُدْخِلُ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ).

    گروه اول در شعله‏هاى آتش سوزان غوطه‏ورند و اينها در باغهاى بهشت در كنار نهرهاى جارى آرميده‏اند.

    سپس به زينت و لباس آنها پرداخته، مى‏گويد: «آنها با دستبندهايى از طلا و مرواريد زينت مى‏يابند و لباسشان در آنجا از حرير است» (يُحَلَّوْنَ فِيها مِنْ أَساوِرَ مِنْ ذَهَبٍ وَ لُؤْلُؤاً وَ لِباسُهُمْ فِيها حَرِيرٌ).

    و اين دو پاداش ديگر آنهاست. و اگر در اين جهان از پوشيدن اين گونه لباسها و زينتها ممنوع بودند به خاطر آن بود كه مايه غرور و غفلت مى‏شد و سبب محروميت گروه ديگر مى‏گشت، ولى در آنجا كه اين مسائل مطرح نيست اين ممنوعيتها برداشته مى‏شود و جبران مى‏گردد.

    (آيه 24)- و بالاخره چهارمين و پنجمين موهبتى كه خدا به آنها ارزانى مى‏دارد و صرفا جنبه روحانى دارد اين است كه آنها «به سخنان پاكيزه هدايت مى‏شوند» (وَ هُدُوا إِلَى الطَّيِّبِ مِنَ الْقَوْلِ). سخنانى روح پرور، و جمله‏ها و الفاظى نشاط آفرين و كلماتى پر از صفا و معنويت كه روح را در مدارج كمال سير مى‏دهد.

    و همچنين «به سوى راه خداوند حميد و شايسته ستايش هدايت مى‏گردند» (وَ هُدُوا إِلى‏ صِراطِ الْحَمِيدِ). راه شناسايى خدا و نزديك شدن معنوى و روحانى به قرب جوار او، راه عشق و عرفان.

    آرى! خداوند مؤمنان را با هدايت كردن به سوى اين معانى به آخرين درجه لذات روحانى سوق مى‏دهد.

  2. #12
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    276

    RE: سوره حجّ [22]

    (آيه 25)- مانعان خانه خدا! در آيات گذشته سخن از كفار بطور مطلق در ميان بود، ولى در اين آيه اشاره به گروه خاصى از آنان شده است كه داراى تخلفات و گناهان سنگين مخصوصا در رابطه با «مسجد الحرام» و «مراسم پر شكوه حج» هستند.

    نخست مى‏گويد: «كسانى كه كافر شدند و مردم را از راه خدا، جلوگيرى مى‏كنند ...» (إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا وَ يَصُدُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ).

    همچنين مردم با ايمان را «از (كانون بزرگ توحيد) مسجد الحرام باز مى‏دارند، همان مركزى كه آن را براى همه مردم يكسان قرار داده‏ايم، چه آنها كه در آن سرزمين زندگى مى‏كنند و چه آنها كه از نقاط دور به سوى آن مى‏آيند» مستحق عذابى دردناكند (وَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ الَّذِي جَعَلْناهُ لِلنَّاسِ سَواءً الْعاكِفُ فِيهِ وَ الْبادِ).

    «و هر كس بخواهد در اين سر زمين از طريق حق منحرف گردد، و دست به ظلم و ستم بيالايد ما از عذاب دردناك به او مى‏چشانيم» (وَ مَنْ يُرِدْ فِيهِ بِإِلْحادٍ بِظُلْمٍ نُذِقْهُ مِنْ عَذابٍ أَلِيمٍ).

    در واقع اين گروه از كافران علاوه بر انكار حق، مرتكب سه جنايت بزرگ شده‏اند:

    1- جلوگيرى از راه خدا و ايمان و طاعت او.

    2- جلوگيرى از عبادت كنندگان و زوّار خانه خدا و قرار دادن امتيازى براى خود.

    3- در اين سر زمين مقدس دست به ظلم و گناه و الحاد مى‏زنند.

    (آيه 26)- دعوت عام براى حجّ! به تناسب بحثى كه در آيه گذشته پيرامون مسجد الحرام و زائران خانه خدا آمد در اينجا نخست به تاريخچه بناى كعبه به دست ابراهيم خليل (ع) و سپس مسأله وجوب حجّ، و فلسفه آن، و بخشى از احكام اين عبادت بزرگ اشاره مى‏كند، ابتدا از داستان تجديد بناى كعبه شروع كرده، مى‏گويد: «و (به خاطر بياور) زمانى را كه محل خانه كعبه را براى ابراهيم آماده ساختيم» تا در آن مكان اقدام به بناى خانه كعبه كند (وَ إِذْ بَوَّأْنا لِإِبْراهِيمَ مَكانَ الْبَيْتِ).

    منظور از «بوّأنا» اين است كه خداوند مكان خانه كعبه را كه در زمان آدم ساخته شده بود و در طوفان نوح ويران و آثارش محو گشته بود به ابراهيم (ع) نشان داد، توفانى وزيد و خاكها را به عقب برد و پايه‏هاى خانه آشكار گشت، يا قطعه ابرى آمده و در آنجا سايه افكند، و يا به هر وسيله ديگر خداوند محل اصلى خانه را براى ابراهيم معلوم و آماده ساخت، و او با هميارى فرزندش اسماعيل آن را تجديد بنا نمود.

    سپس اضافه مى‏كند، هنگامى كه خانه آماده شد به ابراهيم خطاب كرديم:

    اين خانه را كانون توحيد كن، و «چيزى را شريك من قرار مده، و خانه‏ام را براى طواف كنندگان و قيام كنندگان و ركوع كنندگان و سجود كنندگان پاك كن» (أَنْ لا تُشْرِكْ بِي شَيْئاً وَ طَهِّرْ بَيْتِيَ لِلطَّائِفِينَ وَ الْقائِمِينَ وَ الرُّكَّعِ السُّجُودِ).

    در حقيقت ابراهيم (ع) مأمور بود خانه كعبه و اطراف آن را از هر گونه آلودگى ظاهرى و معنوى و هر گونه بت و مظاهر شرك پاك و پاكيزه دارد، تا بندگان خدا در اين مكان پاك جز به خدا نينديشند، و مهمترين عبادت اين سر زمين را كه طواف و نماز است در محيطى پيراسته از هر گونه آلودگى انجام دهند.

  3. #13
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    276

    RE: سوره حجّ [22]

    (آيه 27)- بعد از آماده شدن خانه كعبه براى عبادت كنندگان، خدا به ابراهيم (ع) دستور مى‏دهد: «و مردم را دعوت عمومى به حجّ كن، تا پياده و سواره بر مركبهاى لاغر از هر راه دورى به سوى تو بيايند» (وَ أَذِّنْ فِي النَّاسِ بِالْحَجِّ يَأْتُوكَ رِجالًا وَ عَلى‏ كُلِّ ضامِرٍ يَأْتِينَ مِنْ كُلِّ فَجٍّ عَمِيقٍ).

    در روايتى مى‏خوانيم: «هنگامى كه ابراهيم چنين دستورى را دريافت داشت عرض كرد: خداوندا! صداى من به گوش مردم نمى‏رسد، اما خدا به او فرمود: «عليك الاذان و علىّ البلاغ! تو اعلام كن و من به گوش آنها مى‏رسانم»!

    (آيه 28)- در اين آيه در يك عبارت بسيار فشرده و پر معنى به فلسفه‏هاى مختلف حجّ پرداخته، مى‏فرمايد: آنها به اين سر زمين مقدس بيايند «تا منافع خويش را با چشم خود ببيند» (لِيَشْهَدُوا مَنافِعَ لَهُمْ).

    كلمه «منافع» تمام منافع و بركات معنوى و نتايج مادى، فوائد فردى و اجتماعى، فلسفه‏هاى سياسى و اقتصادى و اخلاقى همه را شامل مى‏شود.

    آرى! بايد مسلمانان از همه نقاط جهان از ميان تمام قشرها به آنجا رو آورند تا شاهد و ناظر اين منافع باشند.

    سپس اضافه مى‏كند: و آنها بيايند و قربانى كنند «و نام خدا را در ايام معينى (كه از دهم ذى الحجه شروع و به سيزدهم پايان مى‏يابد) بر چهار پايانى كه به آنها روزى داده است (به هنگام ذبح) ببرند» (وَ يَذْكُرُوا اسْمَ اللَّهِ فِي أَيَّامٍ مَعْلُوماتٍ عَلى‏ ما رَزَقَهُمْ مِنْ بَهِيمَةِ الْأَنْعامِ).

    اشاره به اين كه آنها هميشه از جمله به هنگام ذبح قربانى تمام توجهشان به خدا و قبول درگاه اوست و استفاده از گوشت آن تحت الشعاع آن قرار دارد.

    قربانى كردن حيوانات در حقيقت رمزى است براى آمادگى براى قربانى شدن در راه خدا، همان گونه كه در سر گذشت ابراهيم (ع) و اسماعيل (ع) و قربانى او آمده است، آنها با اين عمل اعلام مى‏كنند كه در راه او آماده هر گونه ايثارند حتى بذل جان.

    به هر حال قرآن با اين گفتار برنامه شرك آلود بت پرستان را نفى مى‏كند كه به هنگام قربانى نام بتها را مى‏بردند، و اين مراسم توحيدى را به شرك آلوده مى‏ساختند.

    و در پايان آيه مى‏فرمايد: «پس از گوشت حيوانات قربانى، هم خودتان بخوريد و هم بينوايان فقير را اطعام نماييد» (فَكُلُوا مِنْها وَ أَطْعِمُوا الْبائِسَ الْفَقِيرَ).

  4. #14
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    276

    RE: سوره حجّ [22]

    (آيه 29)- بخش مهم ديگرى از مناسك حجّ: در تعقيب بحثهايى كه پيرامون مناسك حج در آيات پيشين گذشت، در اينجا به بخش ديگرى از اين مناسك اشاره كرده، نخست چنين مى‏گويد: «بعد از آن بايد آلودگيها (و زوائد بدن) را بر طرف سازند» (ثُمَّ لْيَقْضُوا تَفَثَهُمْ).

    «و به نذرهاى خود وفا كنند» (وَ لْيُوفُوا نُذُورَهُمْ).

    «و بر گرد خانه گرامى كعبه، طواف كنند» (وَ لْيَطَّوَّفُوا بِالْبَيْتِ الْعَتِيقِ).

    منظور از «طواف» در اينجا «طواف نساء» است.

    (آيه 30)- اين آيه به عنوان يك جمع بندى اشاره به بحثهاى آيات گذشته كرده، مى‏گويد: برنامه حجّ و مناسك آن «اين است» كه گفته شد (ذلِكَ).

    بعد براى تأكيد بر اهميت وظائفى كه بيان گرديد اضافه مى‏كند: «و هر كس برنامه‏هاى الهى را بزرگ بشمرد و احترام آنها را حفظ كند براى او نزد پروردگارش بهتر است» (وَ مَنْ يُعَظِّمْ حُرُماتِ اللَّهِ فَهُوَ خَيْرٌ لَهُ عِنْدَ رَبِّهِ).

    «حرمات» در اينجا اشاره به «اعمال و مناسك حجّ» است و ممكن است احترام خانه كعبه خصوصا و حرم مكه عموما نيز بر آن افزوده شود.

    سپس به تناسب احكام «احرام» به حلال بودن چهار پايان اشاره كرده، مى‏گويد: «و چهار پايان (همچون شتر و گاو و گوسفند) بر شما حلال شده است، مگر آنچه بر شما خوانده مى‏شود» و دستور منعش صادر خواهد گشت (وَ أُحِلَّتْ لَكُمُ الْأَنْعامُ إِلَّا ما يُتْلى‏ عَلَيْكُمْ).

    در پايان اين آيه دو دستور ديگر در رابطه با مراسم حج و مبارزه با سنتهاى جاهليت بيان كرده، مى‏گويد: «پس از پليديها (يعنى) از بتها اجتناب كنيد» (فَاجْتَنِبُوا الرِّجْسَ مِنَ الْأَوْثانِ).

    دستور دوم اين است كه: «از سخن باطل و بى‏اساس بپرهيزيد» (وَ اجْتَنِبُوا قَوْلَ الزُّورِ).

    آيه فوق اشاره به كيفيت «لبيك» گفتن مشركان در مراسم حجّ در جاهليت است زيرا آنها «لبيك» را كه آئينه تمام نماى توحيد و يگانه پرستى است آن چنان تحريف كرده بودند كه مشتمل بر زننده‏ترين تعبيرات شرك آلود شده بود.

    ولى توجه آيه به اعمال مشركان مانع از كلى بودن مفهوم آن كه پرهيز از هر گونه بت در هر شكل و صورت، و پرهيز از هر گفتار باطل به هر نوع و كيفيت است نمى‏باشد.

  5. #15
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    276

    RE: سوره حجّ [22]

    (آيه 31)- از آنجا كه در آيه قبل تأكيد روى مسأله توحيد و اجتناب از هر گونه بت و بت پرستى شده بود، در اينجا نيز همين مسأله مهم را دنبال كرده، مى‏گويد:

    مراسم حج و گفتن لبيك را در حالى انجام دهيد كه: «قصد و برنامه شما خالص براى خدا باشد، و هيچ گونه شركى در آن راه نيابد» (حُنَفاءَ لِلَّهِ غَيْرَ مُشْرِكِينَ بِهِ).

    آيه فوق مسأله اخلاص و قصد قربت را به عنوان محرك اصلى در حجّ و عبادات بطور كلى ياد آور مى‏شود، چرا كه روح عبادت همان اخلاص است و اخلاص در صورتى است كه هيچ گونه انگيزه غير خدايى و شرك در آن نباشد.

    سپس ترسيم بسيار گويا و زنده‏اى از وضع حال مشركان و سقوط و بد بختى و نابودى آنها مى‏كند و چنين مى‏گويد: «و كسى كه شريك براى خدا قرار دهد، گويى از آسمان سقوط كرده، و پرندگان در وسط هوا او را مى‏ربايند (و هر قطعه از گوشت او در منقار پرنده مرده خوارى مى‏افتد) و يا (اگر از چنگال آنها به سلامت بگذرد) تند باد او را به جاى دور دستى پرتاب مى‏كند» (وَ مَنْ يُشْرِكْ بِاللَّهِ فَكَأَنَّما خَرَّ مِنَ السَّماءِ فَتَخْطَفُهُ الطَّيْرُ أَوْ تَهْوِي بِهِ الرِّيحُ فِي مَكانٍ سَحِيقٍ).

    در حقيقت آسمان كنايه از «توحيد» است و شرك سبب سقوط از اين آسمان مى‏گردد، مسلما كسى كه از آسمان سقوط مى‏كند، قدرت تصميم گيرى را از دست مى‏دهد، با سرعت و شتابى كه هر لحظه فزونى مى‏گيرد به سوى نيستى پيش مى‏رود و سر انجام در چنگال شيطان و هوى و هوسهاى سر كش محو و نابود مى‏گردد.

    (آيه 32)- اين آيه بار ديگر يك جمع بندى روى مسائل حج و تعظيم شعائر الهى كرده، مى‏گويد: «مطلب چنين است» كه گفته شد (ذلِكَ).

    «و هر كس شعائر الهى را بزرگ دارد و (به نشانه‏هاى آئين خدا و پرچمهاى اطاعت او) احترام بگذارد اين از تقواى دلهاست» (وَ مَنْ يُعَظِّمْ شَعائِرَ اللَّهِ فَإِنَّها مِنْ تَقْوَى الْقُلُوبِ).

    «شعائر اللّه» به معنى «نشانه‏هاى پروردگار» است كه شامل سر فصلهاى آئين الهى و برنامه‏هاى كلى و آنچه در نخستين برخورد با اين آيين چشمگير است و از جمله مناسك حجّ مى‏باشد كه انسان را به ياد خدا مى‏اندازد.

    كوتاه سخن اين كه تمام آنچه در برنامه‏هاى دينى وارد شده و انسان را به ياد خدا و عظمت آئين او مى‏اندازد شعائر الهى است و بزرگداشت آن نشانه تقواى دلهاست.

  6. #16
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    276

    RE: سوره حجّ [22]

    (آيه 33)- از بعضى از روايات چنين استفاده مى‏شود كه گروهى از مسلمانان عقيده داشتند هنگامى كه شترى يا يكى ديگر از چهار پايان به عنوان قربانى تعيين مى‏شد و از راههاى دور و نزديك آن را با خود به سوى احرامگاه، و از آنجا به سوى سر زمين مكّه مى‏آوردند، نبايد بر آن مركب سوار شد، و نبايد شير آن را بدوشند و از آن استفاده كنند، و بكلى آن را از خود جدا مى‏پنداشتند، قرآن اين تفكر خرافى را نفى كرده، مى‏گويد: «در آن (حيوانات قربانى) منافعى براى شماست تا زمان معينى [روز ذبح آنها] فرا رسد» (لَكُمْ فِيها مَنافِعُ إِلى‏ أَجَلٍ مُسَمًّى).

    در پايان آيه در مورد سر انجام كار قربانى چنين مى‏گويد: «سپس محل آن خانه قديمى و گرامى (كعبه) است» (ثُمَّ مَحِلُّها إِلَى الْبَيْتِ الْعَتِيقِ).

    و به اين ترتيب مادام كه حيوانات مخصوص قربانى به محل قربانگاه نرسيده‏اند مى‏توان از آنها بهره گرفت و پس از وصول به قربانگاه بايد وظيفه قربانى كردن را در باره آنها انجام داد.

    (آيه 34)- مخبتان را بشارت ده! در ارتباط با آيات گذشته و از جمله دستور قربانى ممكن است اين سؤال پيش آيد كه اين چگونه عبادتى است كه در اسلام تشريع شده كه براى خدا و براى جلب رضاى او حيوانات را قربانى كنند مگر خداوند نياز به قربانى دارد؟ و آيا اين كار در اديان ديگر نيز بوده است يا مخصوص مشركان بوده؟

    قرآن براى روشن ساختن اين مطلب چنين مى‏گويد: اين منحصر به شما نيست كه مراسم ذبح و قربانى براى خدا داريد «براى هر امتى قربانگاهى قرار داديم تا نام خدا را (به هنگام قربانى) بر چهار پايانى كه به آنها روزى داده‏ايم ببرند» (وَ لِكُلِّ أُمَّةٍ جَعَلْنا مَنْسَكاً لِيَذْكُرُوا اسْمَ اللَّهِ عَلى‏ ما رَزَقَهُمْ مِنْ بَهِيمَةِ الْأَنْعامِ).

    و لذا در پايان آيه مى‏فرمايد: «و خداى شما معبود واحدى است» و برنامه او هم برنامه واحدى است (فَإِلهُكُمْ إِلهٌ واحِدٌ).

    اكنون كه چنين است: «در برابر (فرمان) او تسليم شويد» (فَلَهُ أَسْلِمُوا).

    «و بشارت ده متواضعان و تسليم شوندگان (در برابر فرمانهاى پروردگار) را» (وَ بَشِّرِ الْمُخْبِتِينَ).

  7. #17
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    276

    RE: سوره حجّ [22]

    (آيه 35)- در اين آيه صفات «مخبتين» (تواضع كنندگان) را در چهار قسمت- كه دو قسم جنبه معنوى و روانى دارد و دو قسمت جنبه جسمانى- توضيح مى‏دهد:

    نخست مى‏گويد: «همانها كه چون نام خدا برده مى‏شود دلهايشان پر از خوف (پروردگار) مى‏گردد» (الَّذِينَ إِذا ذُكِرَ اللَّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ).

    نه اين كه از غضب او بى‏جهت بترسند، و يا در رحمت او شك و ترديد داشته باشند، بلكه اين ترس به خاطر مسؤوليتهايى است كه بر دوش دارند و شايد در انجام آن كوتاهى كرده‏اند، اين ترس به خاطر درك مقام با عظمت خداست.

    ديگر اين كه: «آنها در برابر حوادث دردناكى كه در زندگيشان رخ مى‏دهد صبر و شكيبايى پيش مى‏گيرند» (وَ الصَّابِرِينَ عَلى‏ ما أَصابَهُمْ).

    عظمت حادثه هر قدر زياد و ناراحتى آن هر قدر سنگين باشد در برابر آن زانو نمى‏زنند لب به كفران نمى‏گشايند و خلاصه ايستادگى مى‏كنند و پيش مى‏روند و پيروز مى‏شوند.

    سوم و چهارم اين كه: «آنها نماز را بر پا مى‏دارند و از آنچه به آنها روزى داده‏ايم انفاق مى‏كنند» (وَ الْمُقِيمِي الصَّلاةِ وَ مِمَّا رَزَقْناهُمْ يُنْفِقُونَ).

    از يك سو ارتباطشان با خالق جهان محكم است و از سوى ديگر پيوندشان با خلق خدا مستحكم.

  8. #18
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    276

    RE: سوره حجّ [22]

    (آيه 36)- قربانى براى چيست؟ باز در اينجا سخن از مراسم حج و شعائر الهى و مسأله قربانى است، نخست مى‏گويد: «شترهاى چاق و فربه را (در مراسم حج) براى شما از شعائر الهى قرار داديم» (وَ الْبُدْنَ جَعَلْناها لَكُمْ مِنْ شَعائِرِ اللَّهِ).

    آنها از يك سو به شما تعلق دارند، و از سوى ديگر از شعائر و نشانه‏هاى خداوند در اين عبادت بزرگ هستند، چرا كه قربانى حجّ يكى از مظاهر روشن اين عبادت است.

    سپس اضافه مى‏كند: «در آنها براى شما خير و بركت است» (لَكُمْ فِيها خَيْرٌ).

    از يك سو از گوشت آنها استفاده مى‏كنيد و ديگران را اطعام مى‏نمائيد و از سوى ديگر به خاطر اين ايثار و گذشت و عبادت پروردگار از نتائج معنوى آن بهره‏مند خواهيد شد و به پيشگاه او تقرب مى‏جوئيد.

    سپس كيفيت قربانى كردن را در يك جمله كوتاه چنين بيان مى‏كند: «نام خدا را (هنگام قربانى كردن) در حالى كه به صف ايستاده‏اند بر آنها ببريد» (فَاذْكُرُوا اسْمَ اللَّهِ عَلَيْها صَوافَّ).

    بدون شك ذكر نام خدا به هنگام ذبح حيوانات يا نحر كردن شتر كيفيت خاصى ندارد و هر گونه نام خدا را ببرند كافى است.

    منظور از واژه «صَوافَّ» اين است كه دو دست شتر قربانى را از مچ تا زانو در حالى كه ايستاده باشد با هم ببندند تا به هنگام نحر، زياد تكان به خود ندهد و فرار نكند.

    طبيعى است هنگامى كه مقدارى خون از تن او مى‏رود دستهايش سست مى‏شود و به روى زمين مى‏خوابد، و لذا در ذيل آيه مى‏فرمايد: «هنگامى كه پهلويشان آرام گرفت (و جان دادند) از گوشت آنها بخوريد و مستمندان قانع و فقيران را نيز از آن اطعام كنيد» (فَإِذا وَجَبَتْ جُنُوبُها فَكُلُوا مِنْها وَ أَطْعِمُوا الْقانِعَ وَ الْمُعْتَرَّ).

    جمله «فَكُلُوا مِنْها» (از آن بخوريد) ظاهر در اين است كه واجب است «حجاج» چيزى از قربانى خود را نيز بخورند، و شايد اين براى رعايت مساوات ميان آنها و مستمندان باشد.

    سر انجام آيه را چنين پايان مى‏دهد: «اين گونه ما آنها را مسخّرتان ساختيم تا شكر خدا را به جا آوريد» (كَذلِكَ سَخَّرْناها لَكُمْ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ).

    و راستى اين عجيب است حيوانى با آن بزرگى و قدرت و زور آن چنان تسليم است كه اجازه مى‏دهد انسانى پاهاى او را محكم ببندد، و او را نحر كند.

  9. #19
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    276

    RE: سوره حجّ [22]

    (آيه 37)- اين آيه در واقع پاسخى است به اين سؤال كه خدا چه نيازى به قربانى دارد؟ و اصولا فلسفه قربانى كردن چيست؟ مگر اين كار نفعى به حال خدا دارد مى‏فرمايد: «نه گوشتها و نه خونهاى آنها هرگز به خدا نمى‏رسد» (لَنْ يَنالَ اللَّهَ لُحُومُها وَ لا دِماؤُها).

    اصولا خدا نيازى به گوشت قربانى ندارد، او نه جسم است نه نيازمند، او وجودى است كامل و بى‏انتها از هر جهت.

    «بلكه آنچه به او مى‏رسد تقوا و پرهيزكارى و پاكى اعمال شماست» (وَ لكِنْ يَنالُهُ التَّقْوى‏ مِنْكُمْ).

    به تعبير ديگر: هدف آن است كه شما با پيمودن مدارج تقوا در مسير يك انسان كامل قرار گيريد و روز به روز به خدا نزديكتر شويد، قربانى درس ايثار و فدا كارى و گذشت و آمادگى براى شهادت در راه خدا به شما مى‏آموزد، و درس كمك به نيازمندان و مستمندان.

    اين تعبير كه «خون آنها نيز به خدا نمى‏رسد» ظاهرا اشاره به اعمال زشت اعراب جاهلى است كه هر گاه حيوانى را قربانى مى‏كردند خون آن را بر سر بتها و گاه بر در و ديوار كعبه مى‏پاشيدند، و بعضى از مسلمانان ناآگاه بى‏ميل نبودند كه در اين برنامه خرافى از آنها تبعيت كنند، آيه فوق نازل شد و آنها را نهى كرد.

    سپس بار ديگر به نعمت تسخير حيوانات اشاره كرده، مى‏گويد: «اين گونه (خداوند) چار پايان را مسخر شما كرد تا خدا را به خاطر اين كه شما را هدايت كرده بزرگ بشمريد و تكبير گوييد» (كَذلِكَ سَخَّرَها لَكُمْ لِتُكَبِّرُوا اللَّهَ عَلى‏ ما هَداكُمْ).

    هدف نهايى اين است كه به عظمت خدا آشنا شويد، و لذا در پايان آيه مى‏گويد: «و بشارت ده نيكوكاران را» (وَ بَشِّرِ الْمُحْسِنِينَ).

    آنها كه از اين نعمتهاى الهى در طريق اطاعت او بهره مى‏گيرند و وظائف خود را به نيكوترين وجه انجام مى‏دهند و مخصوصا از انفاق در راه خدا كوتاهى نمى‏كنند.

    (آيه 38)- و از آنجا كه مقاومت در برابر خرافات مشركان كه در آيات قبل به آن اشاره شد ممكن است آتش خشم اين گروه متعصب و لجوج را بر انگيزد و سبب درگيريهاى كوچك و بزرگ شود خداوند در اين آيه مؤمنان را به كمك خود دلگرم ساخته، مى‏گويد: «خداوند از كسانى كه ايمان آورده‏اند دفاع مى‏كند» (إِنَّ اللَّهَ يُدافِعُ عَنِ الَّذِينَ آمَنُوا).

    بگذار طوائف و قبائل عرب و يهود و نصارا و مشركان شبه جزيره دست به دست هم بدهند تا مؤمنان را تحت فشار قرار داده و به گمان خود نابود كنند، ولى خداوند وعده دفاع از آنها را داده است، وعده بقاى اسلام تا دامنه قيامت! اين وعده الهى حكمى است جارى و سارى در تمام اعصار و قرون، مهم آن است كه ما مصداق «الَّذِينَ آمَنُوا» باشيم كه دفاع الهى به دنبال آن حتمى است.

    و در پايان آيه موضع مشركان و هم مسلكان آنها را در پيشگاه خدا با اين عبارت روشن مى‏سازد «خداوند هيچ خيانكار كفران كننده‏اى را دوست ندارد»! (إِنَّ اللَّهَ لا يُحِبُّ كُلَّ خَوَّانٍ كَفُورٍ). همانها كه براى خدا شريك قرار دادند، و حتى به هنگام گفتن «لبيك» تصريح به نام بتها نمودند.

  10. #20
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    276

    RE: سوره حجّ [22]

    (آيه 39)- نخستين فرمان جهاد: هنگامى كه مسلمانان در مكّه بودند مشركان پيوسته آنها را آزار مى‏دادند، و مرتبا مسلمانان كتك خورده با سرهاى شكسته خدمت پيامبر صلّى اللّه عليه و آله مى‏رسيدند و شكايت مى‏كردند (و تقاضاى اذن جهاد داشتند) اما پيامبر صلّى اللّه عليه و آله به آن‏ها مى‏فرمود: صبر كنيد، هنوز دستور جهاد به من داده نشده تا اين كه هجرت شروع شد و مسلمين از مكّه به مدينه آمدند، خداوند اين آيه را كه متضمن اذن جهاد است نازل كرد و اين نخستين آيه‏اى است كه در باره جهاد نازل شده.

    در آيه قبل ذكر شد كه خداوند وعده دفاع از مؤمنان را داده، در اين آيه مى‏گويد: «خداوند به كسانى كه جنگ از طرف دشمنان بر آنها تحميل شده اجازه جهاد داده است، چرا كه آنها مورد ستم قرار گرفته‏اند» (أُذِنَ لِلَّذِينَ يُقاتَلُونَ بِأَنَّهُمْ ظُلِمُوا).

    سپس اين اجازه را با وعده پيروزى از سوى خداوند قادر متعال تكميل كرده، مى‏فرمايد: «و خداوند قدرت بر يارى كردن آنها را دارد» (وَ إِنَّ اللَّهَ عَلى‏ نَصْرِهِمْ لَقَدِيرٌ).

    شما بايد آنچه در توان داريد در اين عالم اسباب به كار گيريد و در آنجا كه قدرت شما پايان مى‏گيرد در انتظار يارى خدا باشيد، و اين همان برنامه‏اى بود كه پيامبر اسلام صلّى اللّه عليه و آله در تمام مبارزاتش به كار مى‏گرفت و پيروز مى‏شد.

    (آيه 40)- فلسفه تشريع جهاد- سپس توضيح بيشترى در باره اين ستمديدگانى كه اذن دفاع به آنها داده شده است مى‏دهد، و منطق اسلام را در زمينه اين بخش از جهاد روشنتر مى‏سازد، مى‏گويد: «همان كسانى كه به ناحق از خانه و شهر خود اخراج شدند» (الَّذِينَ أُخْرِجُوا مِنْ دِيارِهِمْ بِغَيْرِ حَقٍّ).

    «جز اين كه مى‏گفتند: پروردگار ما خداوند يكتاست»! (إِلَّا أَنْ يَقُولُوا رَبُّنَا اللَّهُ).

    سپس يكى از فلسفه‏هاى تشريع جهاد را اين چنين باز گو مى‏كند: «و اگر خداوند بعضى از مردم را به وسيله بعضى ديگر دفع نكند ديرها و صومعه‏ها، و معابد يهود و نصارا، و مساجدى كه نام خدا در آن بسيار برده مى‏شود، ويران مى‏گردد» (وَ لَوْ لا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَهُدِّمَتْ صَوامِعُ وَ بِيَعٌ وَ صَلَواتٌ وَ مَساجِدُ يُذْكَرُ فِيهَا اسْمُ اللَّهِ كَثِيراً).

    اصولا هر گونه دعوت به خدا پرستى بر ضدّ جبّارانى است كه مى‏خواهند مردم همچون خدا آنها را بپرستند! و لذا اگر آنها فرصت پيدا كنند تمام اين مراكز را با خاك يكسان خواهند كرد.

    و در پايان آيه بار ديگر وعده نصرت الهى را تكرار و تأكيد كرده، مى‏گويد:

    «و خداوند كسانى را كه يارى او كنند (و از آيين) و مراكز عبادتش دفاع نمايند) يارى مى‏كند» (وَ لَيَنْصُرَنَّ اللَّهُ مَنْ يَنْصُرُهُ).

    و بدون شك اين وعده خدا انجام شدنى است چرا كه «او قوى و قادر و غير قابل شكست است» (إِنَّ اللَّهَ لَقَوِيٌّ عَزِيزٌ).

    مدافعان خط توحيد تصور نكنند در اين ميدان مبارزه حق و باطل، و در برابر انبوه عظيم دشمنان سر سخت تنها و بدون تكيه‏گاهند.

صفحه 2 از 4 نخستنخست 1234 آخرینآخرین

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •