آنچه را که نگارنده اين مقاله بدان اعتقاد و اصرار دارد آن است که ما به عنوان جامعه مسلمان مى بايست عقايد و باورهاى دينى خود را، بويژه آنچه که زمينه عملى داشته و اثبات آن مقدمه اجراى عينى آن در جامعه است، از مبانى اصيل اسلامى (کتاب خدا و سنت معتبره) استنباط و استکشاف نموده و با کمک عقل قطعى (و به تعبير شيخ اعظم انصارى: العقل الخالى عن شوائب الاوهام، باور داشته و پياده کنيم. ما غنى ترين و پربارترين منابع مطمئن را از طريق وحى و عصمت در اختيار داريم. بنابراين بايد همه عقايد و تمامى اعمال مذهبى خود را بر اساس کتاب و سنت منقول از معصومين(ع) به سنجش آوريم نه بر هيچ اساس و معيار ديگر.
مسأله ولايت فقيه نيز يک نظريه سياسى محض و جداى از اسلام نيست تا هر کس که داراى شمّ سياسى باشد و يا براى خود علم سياست قائل شود بتواند مسأله ياد شده را به هر گونه بخواهد تحليل کند و يا آن را در چهارچوب سياست به مفهوم ويژه آن ارزيابى نمايد. اکنون پس از اين مقدمه کوتاه به اصل مبحث مى پردازيم.