رئيس رژيم عراق صريحاً اعلام مى‏كرد كه قرارداد قبلى‏اش با دولت ايران در سال 1975 معروف به قرارداد الجزائر، چون در هنگام ضعف عراق بوده اكنون لازم الاجرا نيست؛ قرارداد را پاره كرد و پس از روزهاى معدودى حمله را آغاز نمود. اين براى ملت ما درسى تلخ و آموزنده بود. از آن لحظه ملت بيدار و انقلابى ما تصميم خود را گرفت و هدفهاى خود را مشخص كرد.

اين هدف تنها بازپس گرفتن زمينهاى اشغالى يا گرفتن غرامت جنگى نبود هرچند كه اين هر دو حق مسلم ملت ايران بود و هرچند كه بسى خسارتها قابل جبران نبود بلكه هدف مهم‏تر تنبيه متجاوز و برچيدن بساط تجاوز بود. با طرح مسأله‏ى تنبيه متجاوز ما نه فقط تكيه‏گاه مطمئنى براى امنيت ملى خود جستجو مى‏كرديم، بلكه اين براى همه‏ى منطقه متضمن امنيت و ثبات بود و هست. اگر يكبار متجاوزى به دليل تجاوز از سوى خانواده‏ى بين‏المللى مجازات شود، مى‏توان مطمئن شد كه دست‏كم تا ساليانى اين انگيزه كه همواره در عناصر شرير و فرصت‏طلب قابل جستجو است فروخواهد نشست؛ و منطقه و يا شايد جهان مصيبتهاى يك جنگ متجاوزانه و بى‏دليل را تحمل نخواهد كرد. دادگاه نورنبرگ توانسته است بيش از چهل سال صلح و امنيت اروپاى جنگ‏خيز را تضمين كند. چرا نبايد از آن تجربه استفاده كرد؟ قدرتهاى بزرگ حتى در هنگامى كه هزاران كيلومتر مربع از خاك ما در زير چكمه‏هاى اشغالگران متجاوز بود، با استفاده از ابزار فوق‏العاده نيرومند تبليغات ما را زير فشار قرار بدهد.

اين بدان معنا بود كه ما بخشى از وجود خود را، بخشى از شرف خود را در زير دست و پاى دشمن رها كنيم و به اميد بازگرداندن آن به دريوزگى اين يا آن كميته‏ى بين‏المللى برويم. براى يك ملت بزرگ و پرافتخار انقلابى هيچ اهانتى از اين بالاتر نيست. بى‏هوش‏ترين انسانهاى عالم هم براى رد چنين پيشنهاد ظالمانه‏اى سرگذشت غم‏انگيز و خونبار ملت فلسطين را به عنوان دليلى بزرگ و زنده در پيش روى خود دارند. اگر آتش‏بس‏هاى تحميلى و وعده‏هاى فريبنده و پوچ توانسته است ملت فلسطين را به حق واضح و مسلم خود برساند، هر ملت ديگر را هم خواهد رساند.

ما امروز هم كه بيشترين بخش از سرزمينهاى اشغالى را با مجاهدت قهرمانانه‏ى ملت خود و با نثار هزاران جان عزيز آزاد كرده‏ايم، و البته هنوز بخشهايى از آن جمله نفت شهر در تصرف ارتش متجاوز است مهم‏ترين هدف خود را تنبيه متجاوز مى‏شماريم. و امروز با نگاه به سرمايه‏ى عظيم و غير قابل جبرانى كه جنگ تحميلى از ما گرفته، بيش از هميشه به آن اهميت مى‏دهيم؛ و هر دستاورد ديگرى را بدون آن براى ملت خود خسارت مى‏دانيم. ما كه بار سنگين جنگ تحميلى هفت‏ساله‏اى را بر دوش داريم از هركسى به صلح تشنه‏تريم. اما صلح را، صلح‏ پايدار را فقط در سايه‏ى مجازات تجاوزگرى كه گناه تجاوز را با گناهان فراوان ديگر در جنگ همراه كرده، قابل دسترسى مى‏دانيم و بس. امروز نيز مانند سال 1975 عراق در موضع ضعف است، و اين را همه‏ى دنيا مى‏داند. صلحى كه امروز از سوى آن رژيم قبول شود چند سال بعد، آنگاه كه وى به خود گمان قدرت ببرد در يك‏لحظه دود خواهد شد، و منطقه را دوباره آتش جنگ فراخواهد گرفت. تنها تضمين براى آينده آن است كه متجاوز مجازات شود.