آزادى، برابرى انسانها، عدل اجتماعى، خودآگاهى افراد جامعه، مبارزه با كژى و زشتى، ترجيح آرمان‏هاى انسانى بر آرزوهاى شخصى، توجه و ياد الهى، نفى سلطه‏هاى شيطانى و ديگر اصول اجتماعى نظام اسلامى و نيز اخلاق و رفتار شخصى و تقواى سياسى و شغلى، همه و همه ملهم و زائيده‏ى آن جهان‏بينى و برداشت كلى از جهان و انسان است. اسلام نظامهاى مبتنى بر زور و قلدرى و زاينده‏ى ظلم، جهل، اختناق، استبداد، تحقير انسان و تبعيض نژادها، ملتها، خونها و زبانها را رد مى‏كند و غلط مى‏شمرد، و با هرآن نظام و كس كه به ستيزه‏ى نظام اسلامى كمر بندد، با شدت و مقاومت مى‏ستيزد، و بجز آنان با همه‏ى انسانها چه هم كيش و چه ناهم‏كيش به محبت و مساعدت امر مى‏كند. بر چنين پايه‏ها و با چنين هدفهايى انقلاب اسلامى در ايران پديد آمد، و نظام جمهورى اسلامى را بنا نهاد. بسيارى پيدايش انقلاب اسلامى در بهمن 57 را ريشه‏جوئى كرده، و بسيارى به خطا در فهم درست اين مسئله دچار شده‏اند.

ما اين پديده‏ى عظيم را از جمله ناشى از نارسائى سيستم‏هاى موجود جهان و پوچ در آمدن شعارهاى آزادى، دموكراسى و برابرى در اين سيستم‏ها مى‏دانيم. اسلام در اين تاريكى دلهره‏آميز توانست از لابه‏لاى غبار توهم و تحريفى كه پيرامونش در طى چند قرن برانگيخته بودند برق بزند. در ايران اين برق به درخششى و سپس به طوفانى انجاميد، و در بسيارى از نقاط ديگر جهان هنوز بايد چشم به راه حوادث بود. نهضت بيدارى مسلمانان در بسيارى از كشورهاى اسلامى برخلاف آنچه تصور و تبليغ مى‏شود فرزند انقلاب اسلامى ايران نيست، برادر آن است. ايران در يكى از حساس‏ترين نقاط استراتژيك جهان قرار گرفته است؛ با تاريخى و پيشينه‏ى علمى و فرهنگى و نيز ذخائرى كم‏نظير، و انقلاب اسلامى ايران بر ضد رژيمى برپا شد كه آن همه را در خدمت منافع قدرتهاى سلطه‏گر جهانى و در بيست و پنج سال اخير بيش از همه در خدمت رژيم ايالات متحده‏ى امريكا گذاشته بود. هيچ‏كس از خود ملت ايران به دارائى‏هاى مادى و معنوى آن محتاج‏تر نبود، اما اين همه از او باز داشته مى‏شد. ادعاهاى دهان‏پركُن آنان دروغ و فريب بود، هرچند دستگاه‏هاى تبليغاتى غرب مخصوصاً آنچه به صهيونيست‏ها مربوط مى‏شود به آن آب و تاب زيادى مى‏دادند.

انقلاب اسلامى بر ضد چنين رژيمى و با هدفهايى بزرگ و استوار پديد آمد. از آن روز نزديك به نُه سال مى‏گذرد، اما همچنان مسائل زيادى براى گفتن هست.