RE: چهلودومين مجمع عمومى سازمان ملل، نيويورك
من از ايران مىآيم، كه زادگاه پرآوازهترين و درعينحال ناشناختهترين انقلابهاى دوران معاصر است. انقلابى بر پايهى دين خدا و در امتداد راه پيامبران و مصلحان بزرگ الهى؛ راهى به درازاى همهى تاريخ بشر. ريشهى استوار و انديشهى زيربنائى اين انقلاب جهانبينى توحيدى اسلام است. تفسير انسان، تفسير تاريخ، تحليل حوادث حال و گذشته و آينده، تفسير طبيعت، تبيين همهى علائقى كه انسان را با دنياى بيرون از وجود او جهان، انسانها، اشياء مرتبط مىكند، و نيز فهم و درك آدمى از وجود خود و خلاصه همهى چيزهايى كه نظام ارزشى جامعه را مىسازد، و آن را بر ادارهى مطلوب خود قادر مىكند، همه و همه از اين جهانبينى الهى ريشه و مايه مىگيرد و منشعب مىشود. در انديشهى الهى اسلام همهى هستى آفريدهى خداست و جلوهگاه علم و قدرت او و پوينده بسوى اوست، و انسان برترين آفريده و جانشين اوست.
انسان مىتواند با استخراج گنجينههاى استعداد كه در نهاد اوست خود را و جهان را كه براى او آفريده شده به زيباترين وجهى بسازد و بيارايد، و با دو بال علم و ايمان به عروج معنوى و مادى نائل آيد، و مىتواند با تضييع يا به انحراف كشاندن اين استعدادها جهنمى از ظلم و فساد در جهان بيافريند. چراغ هدايت بشر ايمان او به خدا و تسليم او در برابر امر و نهى الهى است. دنيا كشتزار آخرت است، و مرگ نه پايان زندگى كه دروازهى ابديت و سرآغاز نشئهاى جديد. در انديشهى الهى اسلام افراد بشر، برادران و خواهران يكديگر و همه بندگان خدايند.