در آخرين لحظات چند پادگان اندكى مقاومت كردند، اما بيهوده. در آنجا هم مردم حضور داشتند، و معجزه‏ى اين انقلاب پيروزى مردم بود. تنها پس از سقوط پادگانها بود كه مردم به اسلحه دست يافتند، اما آن روز ديگر نظام پادشاهى سقوط كرده بود؛ اين سلاحها براى مراقبت از نهال نورس انقلاب به كار گرفته شد. مردم جوانان و پيران، زنان و مردان تنها كسانى بودند كه رژيم پهلوى را كه به نظر قوى و كاملًا مسلح مى‏رسيد، و از پشتيبانى بزرگترين قدرتها برخوردار بود شكستند، و نظام جمهورى اسلامى را بر سر كار آوردند. سلاح آنان ايمانشان، اراده‏ى نيرومندشان و خونشان بود، و خون بر شمشير پيروز شد. سياست پيروزى خون بر شمشير همان سياست مقاومت مظلومانه است. رهبر ما پيش از پيروزى انقلاب آن را اعلام كرد، و اولين معجزه‏ى آن پيروزى بر رژيم سرتاپا مسلح شاه بود، كه كاملًا حمايت امريكا و غرب را نيز با خود داشت؛ و پس از آن نيز پيروزيهايى داشت كه برخى حتى از غلبه بر رژيم شاه نيز بزرگتر بوده‏اند.

اين تجربه‏اى بى‏نظير لااقل در يك قرن اخير بود و خوب است مورد تأمل و دقت قرار گيرد، هم از سوى كشورهاى زير سلطه و هم نيز از سوى قدرتهاى سلطه‏گر جهانى. دوم؛ اين انقلاب متكى به دين بود، به اسلام. بسيارند انقلاب‏هايى كه ريشه‏هاى مبارزاتى آن از ايمان دينى تغذيه كرده است، هرچند در ساختار انقلاب اين ايمان چندان يا هيچ به حساب نيامده است. اما انقلاب ما همه‏چيزش را، هدفها را، اصول را، و حتى روشهاى مبارزاتى را و نيز شكل نظام نوين و نوع اداره‏ى آن را از اسلام گرفت. اين ابعاد شگفت‏آورى به انقلاب مى‏بخشد، و تعريف تازه‏اى از پيروزى آن ارائه مى‏دهد.

چه اسلام به خاطر دارا بودن اين ظرفيت عظيم انقلابى و سازندگى اكنون حد اقل صد و پنجاه سال است كه مورد تهاجم قدرتهاى استعمارگر و عوامل مرتجع و زبون آنان بوده است. به علاوه اسلام در بيش از پنجاه كشور و ميان يك ميليارد انسان يك ايمان مقدس، يك دين الهى است. پيروزى انقلابى كه روح و محتوايش اسلام است در حقيقت پيروزى بر همه‏ى آن مهاجمان و در عرصه‏ى زندگى همه‏ى اين يك ميليارد است. صدها ميليون مرد و زن مرد و زن مسلمان در دهها كشور از پيروزى انقلاب ما احساس پيروزى كردند. اين خصوصيت همچنين راه عقب‏نشينى، شكست، ضعف و ترس را بر مردم و رهبر انقلاب و مديران آن مى‏بندد. در راه خدا شكست نيست، تا ضعف و ترس و عقب‏نشينى باشد.