مذهب زنده

استاد حسينى تهرانى ، درباره ى ديدگاه علامه نسبت به جايگاه شيعه در فهم غربى ها از اسلام مى گويد(123):
((علامه طباطبايى معتقد بودند كه اسلام راستين در اروپا و آمريكا نرفته است ، زيرا تمام مستشرقينى كه از آن جا براى تحقيق در اسلام به سرزمين هاى اسلامى آمده اند، همگى با اهل تسنن و در ممالك عامه نشين چه در آفريقا و مصر و چه در سوريه و لبنان و حجاز و پاكستان و افغانستان رفت و آمد داشته ، و بالاخص در كتابخانه هاى معتبر از تواريخ اهل تسنن چون تاريخ طبرى و تاريخ ابن كثير و سيره ى ابن هشام و تفاسير آنان ، و كتاب هاى حديث چون صحيح بخارى و ترمذى و نسائى و ابن ماجه و ابن داوود و موطاء مالك و غيرها استفاده كرده ، و آنان را مصادر اسلام شناسى خود قرار داده اند، و به دنيا اسلام را از دريچه و ديدگاه عامه به طور كلى معرفى كرده اند، و بر اين اساس شيعه را يك فرقه ى منشعب از اسلام مى دانند، و بنابراين به مصادر تحقيقى از تفاسير و تواريخ و كتب شيعه در حديث و فلسفه و كلام ، عطف نظرى نكرده اند.))
((روى اين زمينه ها، شيعه در دنيا معرفى نشده است ، در حالى كه شيعه تنها فرقه ايست كه تجلى گاه اسلام راستين است ؛ و تشيع ، حقيقت پيروى از سنت رسول خدا كه در ولايت متجلى است مى باشد؛ شيعه يگانه فرقه ايست كه به دنبال رسول خدا حركت كرده ، و قولا و عملا اسلام را در خود تحقق بخشيده است .))
((اما اگر آن ها بدانند و بفهمند كه اين سيره برخلاف سنت رسول خداست ، و اسلام واقعى براى هدم (124) اساس اين گونه حكومت ها آمده است ، به اسلام حتما مى گروند. ملاقات علامه ى طباطبايى و مصاحبات ايشان با كربن با لزوم مشقات بسيار براى ايشان كه مجبور بودند براى اين منظور از قم به تهران مسافرت كنند، آن هم با اتوبوس هاى معمولى ، همه براى شناسانيدن واقعيت شيعه و معرفى چهره ى واقعى ولايت ؛ و به دست آوردن حقيقت تشيع و علايم شيعه بودن و غير ذلك صورت گرفت . و اين عمل حقيقتا خدمتى بزرگ بود؛ هانرى كربن علاوه بر آن كه مطالب را كاملا ضبط و ثبت مى كرد، و در اروپا انتشار مى داد، و حقيقت تشيع را معرفى مى كرد، خودش در سخنرانى ها و كنفرانس ها جدا {از اين حقيقت } دفاع و پشتيبانى مى كرد؛ و در پاريس كاملا در صدد معرفى بود. كربن معتقد بود كه در دنيا يگانه مذهب زنده و اصيل كه نمرده است ، مذهب شيعه است ؛ چون قايل به وجود امام حى و زنده است و اساس اعتقاد خود را بر اين مبنى مى گذارد؛ و با اتكا و اعتماد به حضرت مهدى ، قائم آل محمد (محمد بن الحسن العسكرى )، پيوسته زنده است .))

عاشق قرآن

دكتر احمدى به خاطر مى آورد(125):
((وقتى در لندن خدمتشان بودم ، اواخر شب كه مى خواستند بخوابند، يك مقدار قابل ملاحظه اى قرآن مى خواندند و اين معلوم بود كه يكى از عادات ايشان در موقع خواب ، خواندن قرآن است و بعد هم از ياد خدا غافل نبود و انسان توجه مى كرد كه آن موقعى كه صحبت و بحث مى كند، خب ضرورت حال اقتضا مى كند {كه ذهن را به موضوع متمركز كند}، ولى تا اين نبود، آن حالت حضور و توجه شان هيچ گاه ترك نمى شد.))
على اكبر حسنى مى گويد(126):
((علاوه بر واجبات ، به نوافل يوميه ، قرائت قرآن و تهجد و دعاها و عبادات ديگر فوق العاده مقيد بود؛ اگر ضرورتى پيش مى آمد، قرائت قرآن و برخى از نوافل را در راه يا حتى سوار بر اتومبيل انجام مى داد. هشت جزء آخر قرآن را حفظ بود و معمولا روزها مى خواند. حتى در اين اواخر كه بيمارى رعشه ، ايشان را گرفتار ساخته بود و واقعا رنجشان مى داد و مرتب داروى اعصاب مصرف مى كرد، تلاوت قرآن را ترك نمى كرد.))