
- آن مرد آسمانى
-
تحمل سختى ها
اندوهى در هجرت
فرزندى را كه در غربت باعث امن دل و رفع غم مى شد، تقدير الهى گرفت . محمد كوچك رفت تا علامه سختى راه علم را با گوشت و پيوست و استخوانش احساس كند. مهندس عبدالباقى طباطبايى ، فرزند ارشد علامه ، اين واقعه را اين گونه به تصوير مى كشد(11)
((علامه طباطبايى به همراه برادر كوچكترش ، سيد محمد حسن الهى طباطبايى ، و همسر و فرزند يك ساله اش به نام محمد وارد نجف اشرف شد و منزلى در محله ى عماره نزديك حرم مطهر حضرت على عليه السلام ، اجاره كرد. در نخستين روزهاى ورود به اين ديار مقدس به دليل دورى از وطن و تازگى محيط، تغيير زبان مردم و خشونت آب و هوا، اوقات را با مشقت زيادى سپرى كرد تا آن كه به تدريج با خصوصيات شهر و وضع زندگى و درس و بحث آن جا آشنا شد.))
((ليكن آب و هواى گرم و آب خمره كه با مشك از شريعه آورده مى شد، محله ى نا مناسب عماره و خانه اى تنگ و كوچك و بدون حتى يك آشنا، اين مسافران تازه وارد را در شرايط نامطلوب قرار داده بود.))
((تنها وسيله ى دلخوشى و دلگرمى علامه ، محمد كوچك بود كه در آن زمان هيجده ماه داشت اما به دليل گرمى هوا و شرايطى كه بدان اشاره شد، اين روشنى بخش محفل علامه ، بيمار شد و به كلى خيمه ى غم را بر اين خانواده افكند، طبيب مناسبى هم در شهر نجف نبود و والدين ناگزير شدند كودك بيمار را براى معالجه به بغداد ببرند، اما تلاش پزشكان به جايى نرسيد و طفل شيرخوار فوت كرد و پدر (علامه در اين زمان 23 سال و همسرش 18 سال داشت ) و خصوصا مادر جوان را كه اولين فرزندش را آن هم در ديار غربت از دست داده بود، به سوگ نشاند.))
((علامه كه براى تحصيل علم به نجف اشرف آمده بود، اين مصايب را تحمل كرد و به رغم چنين ناگوارى هايى ، تلاش در جهت كسب معارف و ارتقاى علمى را پى گرفت .))
-
کلمات کلیدی این موضوع
مجوز های ارسال و ویرایش
- شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
- شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
- شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
- شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
-
مشاهده قوانین
انجمن