با سلام

حجاب در قرآن
نویسنده : سيد احمد فقيهي

مقدمه

لباس پوشيدن شانى از شؤون انسانى است، كه عمرى به قدمت‏خود انسان دارد. تا جايى‏كه مطالعات مردم شناسانه قد مى‏دهد،تلبس، دست كم سه نياز متفاوت، حفاظت در مقابل سرما،گرماو برخى ديگر از عوارض طبيعى نياز طبيعى، حفظ عفت نيازاجتماعى و بالاخره آراستگى و زيبايى نيازروانى را در عرض‏هم تامين مى‏كرده است.

نوع پوشش در هر جامعه، علاوه برخصوصيات جغرافيايى وطبيعى، موفقيت جنسى، سنى، شغلى‏و ديگر عوامل اقتصادى و اجتماعى تابعى از فرهنگ وجهان‏بينى حاكم برآن جامعه است. تن‏پوش يك جامعه بيش ازآنكه تبلور سليقه ورزيها و تنوع طلب‏هاى بى‏حد و حصرانسانى‏باشد،آئينه تمام‏نماى جهان‏بينى و ارزش‏هاى حاكم بر فرهنگ‏يك جامعه است.

البته نمى‏توان منكر شد كه عوامل شناخته وناشناخته ديگرى نيز همواره وجود دارد كه افراد را به نقض‏ارزش‏ها و عدم تمكين الگوهاى فرهنگى حاكم سوق مى‏دهد.اسلام به‏عنوان يك مكتب جامع، ارزش‏هايى را متناسب بابينش‏هاى خود بر رفتارها و آداب فردى و اجتماعى دينداران، ازجمله پوشش آنها حاكم كرده و با توجه به ضرورتهاى طبيعى،اجتماعى و روانى معيارهايى را در كم و كيف لباس مدنظر قرارداده است كه برخى واجب وبرخى مستحب مى‏باشند.

طبيعى‏است عينيت‏يابى اين‏الگوها نيز همچون سايرين رهين علم وآگاهى به مطالبات دين و ميزان دغدغه خاطر در اجراى فرامين‏الهى است. در اين مقاله سعى ما برآن است تا در حد بضاعت‏مزجاة خود، ديدگاه اسلام را با استناد به آيات و رواياتى چندمطرح سازيم.اميد آنكه مقبول اهل نظرافتد.

ادامه دارد ...