سوره روم [30] - صفحه 3
صفحه 3 از 4 نخستنخست 1234 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 21 تا 30 , از مجموع 31

موضوع: سوره روم [30]

  1. #21
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    277

    RE: سوره روم [30]

    (آيه 38)- و از آنجا كه هر نعمت و موهبتى، وظايف و مسؤوليتهايى را همراه مى‏آورد، در اين آيه روى سخن را به پيامبر صلّى اللّه عليه و آله كرده، مى‏گويد: چون چنين است «پس حق بستگان و نزديكان را ادا كن، و همچنين (حق) مسكينان و در راه‏ماندگان را» (فَآتِ ذَا الْقُرْبى‏ حَقَّهُ وَ الْمِسْكِينَ وَ ابْنَ السَّبِيلِ).

    تعبير به «حَقَّهُ» بيانگر اين واقعيت است كه آنها در اموال انسان شريكند و اگر چيزى انسان مى‏پردازد حق خود آنها را ادا مى‏كند.

    و در پايان آيه براى تشويق نيكوكاران، و ضمنا بيان شرط قبولى انفاق مى‏فرمايد: «اين كار براى كسانى كه تنها رضاى خدا را مى‏طلبند بهتر است» (ذلِكَ خَيْرٌ لِلَّذِينَ يُرِيدُونَ وَجْهَ اللَّهِ).

    «و كسانى كه چنين كار نيكى را انجام مى‏دهند رستگارانند» (وَ أُولئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ).

    با توجه به اين كه «وجه اللّه» به معنى ذات پاك پروردگار است، اين آيه نشان مى‏دهد كه تنها مسأله انفاق و پرداختن حق خويشاوندان و ديگر صاحبان حقوق كافى نيست، مهم آن است كه با اخلاص و نيت پاك توأم بوده و از هر گونه ريا و خودنمايى و منت و تحقير و انتظار پاداش خالى باشد.

    (آيه 39)- در اين آيه به تناسب بحثى كه از انفاق خالص در ميان بود به دو نمونه از انفاقها كه يكى براى خداست، و ديگرى به منظور رسيدن به مال دنيا اشاره كرده، مى‏فرمايد: «آنچه به عنوان ربا مى‏پردازيد تا در اموال مردم فزونى يابد، نزد خدا فزونى نخواهد يافت، و آنچه را به عنوان زكات مى‏پردازيد و تنها رضاى خدا را مى‏طلبيد (مايه بركت است و) كسانى كه چنين مى‏كنند داراى پاداش مضاعفند» (وَ ما آتَيْتُمْ مِنْ رِباً لِيَرْبُوَا فِي أَمْوالِ النَّاسِ فَلا يَرْبُوا عِنْدَ اللَّهِ وَ ما آتَيْتُمْ مِنْ زَكاةٍ تُرِيدُونَ وَجْهَ اللَّهِ فَأُولئِكَ هُمُ الْمُضْعِفُونَ).

    «ربا» در اصل به معنى افزايش است و در اينجا منظور هدايايى است كه بعضى از افراد براى ديگران- مخصوصا صاحبان مال و ثروت- مى‏برند، به اين منظور كه پاداشى بيشتر و بهتر از آنها دريافت دارند.

    بديهى است در اين گونه هدايا نه استحقاق طرف در نظر گرفته مى‏شود، و نه شايستگيها و اولويتها، بلكه تمام توجه به اين است كه اين هديه به جايى داده شود كه بتواند مبلغ بيشترى را صيد كند! و طبيعى است اين چنين هدايا كه جنبه اخلاص در آن نيست از نظر اخلاقى و معنوى فاقد ارزش مى‏باشد.

  2. #22
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    277

    RE: سوره روم [30]

    (آيه 40)- در اين آيه بار ديگر به مسأله مبدأ و معاد كه موضوع اساسى در بسيارى از آيات اين سوره بود باز مى‏گردد، و خدا را با چهار وصف، توصيف مى‏كند تا هم اشاره‏اى به توحيد و مبارزه با شرك باشد، و هم دليلى بر معاد، مى‏فرمايد:

    «خداوند همان كسى است كه شما را آفريد، سپس روزى داد، بعد مى‏ميراند و بعد زنده مى‏كند» (اللَّهُ الَّذِي خَلَقَكُمْ ثُمَّ رَزَقَكُمْ ثُمَّ يُمِيتُكُمْ ثُمَّ يُحْيِيكُمْ).

    «آيا هيچ يك از شريكانى كه شما براى خدا ساخته‏ايد توانايى بر چيزى از اين كارها دارد»؟ (هَلْ مِنْ شُرَكائِكُمْ مَنْ يَفْعَلُ مِنْ ذلِكُمْ مِنْ شَيْ‏ءٍ).

    «منزه است خدا، و برتر است از آنچه آنها شريك براى او قرار مى‏دهند» (سُبْحانَهُ وَ تَعالى‏ عَمَّا يُشْرِكُونَ).

    مسلم است هيچ يك از مشركان، معتقد نبودند كه آفرينش به وسيله بتها صورت گرفته، يا اين كه روزى آنها به دست بتهاست، و يا پايان عمرشان.

    بنا بر اين پاسخ اين سؤالات منفى است و استفهام، استفهام انكارى مى‏باشد.

    جمله «سُبْحانَهُ وَ تَعالى‏ عَمَّا يُشْرِكُونَ» اين حقيقت را بازگو مى‏كند كه آنها مقام پروردگار را فوق العاده پايين آوردند كه در كنار بتها و معبودان ساختگى قرار مى‏دهند.

    (آيه 41)- سر چشمه فساد، اعمال خود مردم است! در آيات گذشته، سخن از شرك در ميان بود و مى‏دانيم ريشه اصلى تمام مفاسد فراموش كردن اصلى توحيد و روى آوردن به شرك است، لذا در اينجا سخن از ظهور فساد در زمين به خاطر اعمال مردم به ميان آورده، مى‏گويد: «فساد در خشكى و دريا به خاطر كارهايى كه مردم انجام داده‏اند آشكار شده است» (ظَهَرَ الْفَسادُ فِي الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ بِما كَسَبَتْ أَيْدِي النَّاسِ). هر جا فسادى ظاهر شود بازتاب اعمال مردم است چرا كه هر كار نادرست عكس العمل نامطلوبى دارد.

    سپس مى‏فرمايد: «خدا مى‏خواهد نتيجه بعضى از اعمالشان را به آنان بچشاند، شايد به سوى حق باز گردند»! (لِيُذِيقَهُمْ بَعْضَ الَّذِي عَمِلُوا لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ).

  3. #23
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    277

    RE: سوره روم [30]

    (آيه 42)- در اين آيه براى اين كه مردم شواهد زنده‏اى را در مسأله ظهور فساد در زمين به خاطر گناه انسانها با چشم خود ببينند، دستور «سير در ارض» را مى‏دهد و به پيامبر صلّى اللّه عليه و آله مى‏فرمايد: «بگو: شما در روى زمين به گردش بپردازيد (حال امتهاى پيشين را جستجو كنيد، و اعمال و سر نوشت آنها را مورد بررسى قرار دهيد) ببينيد عاقبت كسانى كه قبل از شما بودند به كجا رسيد»؟! (قُلْ سِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَانْظُرُوا كَيْفَ كانَ عاقِبَةُ الَّذِينَ مِنْ قَبْلُ).

    قصرها و كاخهاى ويران شده آنها را بنگريد، خزائن به تاراج رفته آنها را تماشا كنيد، جمعيت نيرومند پراكنده شده آنها را مشاهده نماييد، و سر انجام قبرهاى در هم شكسته و استخوانهاى پوسيده آنها را بنگريد.

    آرى «بيشترشان مشرك بودند» (كانَ أَكْثَرُهُمْ مُشْرِكِينَ). و شرك ام الفساد و مايه تباهى آنها شد.

    (آيه 43)- و از آنجا كه پند گرفتن و بيدار شدن، و سپس بازگشتن به سوى خدا، هميشه مفيد و مؤثر نيست، در اين آيه روى سخن را به پيامبر صلّى اللّه عليه و آله كرده چنين مى‏گويد: «صورت خود را به سوى دين و آيين مستقيم و پا بر جا (آيين توحيد خالص) قرار ده، پيش از آن كه روزى فرار رسد كه هيچ كس قدرت ندارد آن روز را از خدا باز گرداند (و برنامه الهى را تعطيل كند) و در آن روز مردم گروه گروه مى‏شوند و صفوف از هم جدا مى‏گردد» گروهى در بهشت و گروهى در دوزخ (فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ الْقَيِّمِ مِنْ قَبْلِ أَنْ يَأْتِيَ يَوْمٌ لا مَرَدَّ لَهُ مِنَ اللَّهِ يَوْمَئِذٍ يَصَّدَّعُونَ).

    اين كه خطاب را متوجه پيامبر صلّى اللّه عليه و آله مى‏كند، براى اين است كه ديگران حساب كار خويش را برسند.

    (آيه 44)- اين آيه در حقيقت شرحى است براى اين جدايى صفوف در قيامت، مى‏فرمايد: «هر كسى كافر شد كفرش بر زيان خود اوست» و وبالش دامنگير او (مَنْ كَفَرَ فَعَلَيْهِ كُفْرُهُ).

    «و اما آنها كه عمل صالحى انجام دادند (پاداش الهى را) به سود خودشان آماده و مهيا مى‏سازند» (وَ مَنْ عَمِلَ صالِحاً فَلِأَنْفُسِهِمْ يَمْهَدُونَ).

  4. #24
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    277

    RE: سوره روم [30]

    (آيه 45)- در اين آيه در مورد مؤمنان توضيح مى‏دهد كه نه تنها اعمال خود را در آنجا مى‏بينند، بلكه خدا مواهب بيشترى كه شايسته فضل و كرم اوست به آنها مى‏بخشد، مى‏گويد: «هدف اين است كه (خداوند) كسانى را كه ايمان آورده‏اند، و عمل صالح انجام داده‏اند از فضلش پاداش دهد» (لِيَجْزِيَ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ مِنْ فَضْلِهِ).

    مسلما اين فضل الهى شامل حال كافران نمى‏شود، «چرا كه خدا كافران را دوست ندارد» (إِنَّهُ لا يُحِبُّ الْكافِرِينَ).

    (آيه 46)- در اين سوره، بخش قابل ملاحظه‏اى از دلائل توحيد و نشانه‏هاى پروردگار در هفت آيه بيان شده كه هر كدام با جمله «وَ مِنْ آياتِهِ» آغاز مى‏شود. شش قسمت آن را قبلا به صورت پى در پى خوانديم، و اين آيه آخرين آنها مى‏باشد.

    و از آن جا كه در آيه قبل سخن از ايمان و عمل صالح بود، بيان دلائل توحيدى تأكيدى نيز بر آن مى‏باشد.

    مى‏فرمايد: «و از آيات (عظمت و قدرت) خدا اين است كه بادها را به عنوان بشارتگرانى مى‏فرستد» (وَ مِنْ آياتِهِ أَنْ يُرْسِلَ الرِّياحَ مُبَشِّراتٍ).

    آنها در پيشاپيش باران حركت مى‏كنند، قطعات پراكنده ابر را با خود برداشته به هم مى‏پيوندند، و به سوى سرزمينهاى خشك و تشنه مى‏برند، صفحه آسمان را مى‏پوشانند و با دگرگون ساختن درجه حرارت جو، ابرها را آماده ريزش باران مى‏كنند.

    در دنباله آيه مى‏خوانيم: «خدا مى‏خواهد بدين سبب شما را از رحمت خود بچشاند، تا كشتيها به فرمانش حركت كنند، و شما از فضل و رحمت او بهره گيريد و شايد شكر گزارى كنيد» (وَ لِيُذِيقَكُمْ مِنْ رَحْمَتِهِ وَ لِتَجْرِيَ الْفُلْكُ بِأَمْرِهِ وَ لِتَبْتَغُوا مِنْ فَضْلِهِ وَ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ).

    آرى! بادها هم وسيله توليد نعمتهاى فراوان در زمينه كشاورزى و دامدارى هستند، و هم وسيله حمل و نقل، و سر انجام سبب رونق امر تجارت است.

    آرى! آنها بشارت دهندگانى هستند در جهات مختلف.

  5. #25
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    277

    RE: سوره روم [30]

    (آيه 47)- در اين آيه سخن از فرستادن پيامبران الهى است، در حالى كه آيه بعد از آن بار ديگر به نعمت وزش بادها بر مى‏گردد، ممكن است قرار گرفتن اين آيه در ميان دو آيه كه در باره نعمت وجود بادها سخن مى‏گويد جنبه معترضه داشته باشد. و ممكن است ذكر مسأله نبوّت در كنار اين بحثها براى تكميل مسائل مربوط به مبدأ و معاد باشد.

    به هر حال آيه چنين مى‏گويد: «ما قبل از تو پيامبرانى را به سوى قومشان فرستاديم»َ لَقَدْ أَرْسَلْنا مِنْ قَبْلِكَ رُسُلًا إِلى‏ قَوْمِهِمْ).

    «آنها دلائل روشن و آشكار (از معجزات و منطق عقل) براى اين اقوام آوردند»َجاؤُهُمْ بِالْبَيِّناتِ).

    گروهى ايمان آوردند، و گروهى به مخالفت بر خاستند اما هنگامى كه اندرزها و هشدارها سودى نداد «ما از مجرمان انتقام گرفتيم»!َانْتَقَمْنا مِنَ الَّذِينَ أَجْرَمُوا).

    و مؤمنان را يارى كرديم «و همواره اين حق بر ما بوده است كه مؤمنان را يارى كنيم»َ كانَ حَقًّا عَلَيْنا نَصْرُ الْمُؤْمِنِينَ).

    (آيه 48)- اين آيه بار ديگر به توضيح نعمت وزش بادها پرداخته، چنين مى‏گويد: «خداوند همان كسى است كه بادها را مى‏فرستد تا ابرهايى را به حركت در آورند» (اللَّهُ الَّذِي يُرْسِلُ الرِّياحَ فَتُثِيرُ سَحاباً).

    «سپس ابرها را در پهنه آسمان آن گونه كه بخواهد مى‏گستراند» (فَيَبْسُطُهُ فِي السَّماءِ كَيْفَ يَشاءُ).

    آنها را به صورت قطعاتى در آورده «و متراكم مى‏سازد» (وَ يَجْعَلُهُ كِسَفاً).
    «اينجاست كه دانه‏هاى باران را مى‏بينى كه از لابلاى آنها خارج مى‏شوند» (فَتَرَى الْوَدْقَ يَخْرُجُ مِنْ خِلالِهِ).

    آرى! يكى از نقشهاى مهم، هنگام نزول باران بر عهده بادها گذاشته شده است.

    و در پايان آيه مى‏افزايد: «پس هنگامى كه اين باران حياتبخش را به هر كس از بندگانش بخواهد برساند، ناگهان آنها خوشحال و مسرور مى‏شوند» (فَإِذا أَصابَ بِهِ مَنْ يَشاءُ مِنْ عِبادِهِ إِذا هُمْ يَسْتَبْشِرُونَ).

  6. #26
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    277

    RE: سوره روم [30]

    (آيه 49)- «و قطعا پيش از آن كه بر آنان نازل شود، مأيوس بودند» (وَ إِنْ كانُوا مِنْ قَبْلِ أَنْ يُنَزَّلَ عَلَيْهِمْ مِنْ قَبْلِهِ لَمُبْلِسِينَ).

    اين يأس و آن بشارت را كسانى به خوبى درك مى‏كنند كه همچون عربهاى بيابانگرد حيات و زندگيشان پيوند بسيار نزديكى با همين قطره‏هاى باران دارد.

    (آيه 50)- در اين آيه روى سخن را به پيامبر اسلام صلّى اللّه عليه و آله كرده، مى‏گويد: «به آثار رحمت الهى بنگر كه چگونه زمين را بعد از مردنش زنده مى‏كند» (فَانْظُرْ إِلى‏ آثارِ رَحْمَتِ اللَّهِ كَيْفَ يُحْيِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها).

    تعبير به «رحمت الهى» در مورد باران، اشاره به آثار پر بركت آن از جهات مختلف است.

    سپس با توجه به پيوندى كه مبدأ و معاد در مسائل مختلف دارند در پايان آيه مى‏افزايد: «چنين كسى (كه زمين مرده را با نزول باران زنده كرد) زنده كننده مردگانى (در قيامت) است، و او بر همه چيز تواناست» (إِنَّ ذلِكَ لَمُحْيِ الْمَوْتى‏ وَ هُوَ عَلى‏ كُلِّ شَيْ‏ءٍ قَدِيرٌ).

  7. #27
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    277

    RE: سوره روم [30]

    (آيه 51)- از آنجا كه در آيات گذشته، سخن از بادهاى پربركتى در ميان بود كه پيشقراولان بارانهاى رحمت‏زا هستند، در اين آيه اشاره به بادهاى زيانبار كرده، مى‏گويد: «و اگر ما بادى بفرستيم (داغ و سوزان يا سرد و خشك و يا توأم با سموم) و بر اثر آن، زراعت و باغ خود را زرد و پژمرده ببينند (مأيوس شده و) پس از آن راه كفران پيش مى‏گيرند» و به اين راه همچنان ادامه مى‏دهند (وَ لَئِنْ أَرْسَلْنا رِيحاً فَرَأَوْهُ مُصْفَرًّا لَظَلُّوا مِنْ بَعْدِهِ يَكْفُرُونَ).

    آنها افراد ضعيف و كم ظرفيتى هستند و آن چنانند كه قبل از آمدن باران مأيوس و بعد از نزول آن، بسيار شادند، و اگر روزى باد سمومى بوزد و زندگى آنان موقتا گرفتار مشكلاتى گردد، فريادشان بلند مى‏شود و زبان به كفر مى‏گشايند.

    به عكس مؤمنان راستين كه از نعمت خدا شادند و شكرگزار و در مصائب و مشكلات صبورند و شكيبا، دگرگونيهاى زندگى مادى هرگز در ايمان آنها، كمترين خللى وارد نمى‏كند، و همچون كوردلان ضعيف الايمان با وزش يك باد مؤمن و با وزش باد ديگر كافر نمى‏شوند.

    (آيه 52)- در اين آيه و آيه بعد به تناسب بحثى كه در آيه قبل آمد، مردم را به چهار گروه تقسيم مى‏كند:
    گروه مردگان، يعنى آنها كه هيچ حقيقتى را درك نمى‏كنند هر چند ظاهرا زنده‏اند.

    و گروه ناشنوايان كه آمادگى براى شنيدن سخن حق ندارند.

    و گروهى كه از ديدن چهره حق محرومند.

    و سر انجام گروه مؤمنان راستين كه دلهايى دانا، و گوشهايى شنوا، و چشمهايى بينا دارند.

    نخست مى‏گويد: «تو نمى‏توانى سخنان حق خود را به گوش مردگان برسانى» و اندرزهاى تو در دل آنان كه دلمرده‏اند اثر ندارد (فَإِنَّكَ لا تُسْمِعُ الْمَوْتى‏).

    و نيز «تو نمى‏توانى سخنت را به گوش كران برسانى مخصوصا هنگامى كه روى مى‏گردانند و پشت مى‏كنند» (وَ لا تُسْمِعُ الصُّمَّ الدُّعاءَ إِذا وَلَّوْا مُدْبِرِينَ).

  8. #28
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    277

    RE: سوره روم [30]

    (آيه 53)- و همچنين «تو نمى‏توانى نابينايان را از گمراهيشان هدايت كنى» (وَ ما أَنْتَ بِهادِ الْعُمْيِ عَنْ ضَلالَتِهِمْ).

    «تنها سخنان حقت را مى‏توانى به گوش كسانى برسانى كه به آيات ما ايمان مى‏آورند و در برابر حق تسليمند» (إِنْ تُسْمِعُ إِلَّا مَنْ يُؤْمِنُ بِآياتِنا فَهُمْ مُسْلِمُونَ).

    قرآن غير از «حيات» و «مرگ» مادى و جسمانى و همچنين «شنوايى» و «بينايى» ظاهرى، نوع برترى از حيات و مرگ و ديد و شنود، قائل است كه ريشه اصلى سعادت يا بدبختى انسان در آن است. و اين آيات از آن سخن مى‏گويد.

    (آيه 54)- در اين آيه به يكى ديگر از دلائل توحيد كه دليل فقر و غنا است اشاره مى‏كند و بحثهايى را كه در سر تا سر اين سوره، پيرامون توحيد آمده تكميل مى‏نمايد، مى‏گويد: «خداوند همان كسى است كه شما را (در حالى كه ضعيف و ناتوان بوديد) آفريد، سپس بعد از ناتوانى، سپس بعد از ناتوانى، قوت بخشيد (و دوران جوانى و شكوفايى نيروها آمد) و باز بعد از قدرت ضعف و پيرى قرار داد» (اللَّهُ الَّذِي خَلَقَكُمْ مِنْ ضَعْفٍ ثُمَّ جَعَلَ مِنْ بَعْدِ ضَعْفٍ قُوَّةً ثُمَّ جَعَلَ مِنْ بَعْدِ قُوَّةٍ ضَعْفاً وَ شَيْبَةً).

    آرى «او هر چه بخواهد مى‏آفريند و دانا و تواناست» (يَخْلُقُ ما يَشاءُ وَ هُوَ الْعَلِيمُ الْقَدِيرُ).

    در آغاز آن چنان ضعيف و ناتوان بوديد كه حتى قدرت نداشتيد مگسى را از خود دور كنيد يا آب دهان خويش را نگه داريد، اين از نظر جسمانى، و از نظر فكرى به مصداق «لا تَعْلَمُونَ شَيْئاً هيچ چيز نمى‏دانستيد» حتى پدر و مادر مهربانى را كه دائما مراقب شما بودند نمى‏شناختيد.

    ولى كم كم داراى رشد و قدرت شديد، اندامى نيرومند و فكرى قوى و عقلى توانا و دركى وسيع پيدا كرديد.

    و با اين حال نمى‏توانستيد اين قدرت را نگه داريد و درست همانند انسانى كه از دامنه كوه بلندى به فراز قلّه رسيده از طرف ديگر سراشيبى را شروع كرديد، و باز به قعر درّه ضعف و ناتوانى جسمى و روحى رسيديد.

    اين دگرگونيها و فراز و نشيبها، بهترين دليل بر اين حقيقت است كه نه آن قوت از شما بود، و نه آن ضعف، بلكه هر دو از ناحيه ديگرى بود.

    آخرين جمله آيه كه اشاره به علم و قدرت خداست، هم بشارت است و هم انذار كه خدا از همه اعمال و نيّات شما آگاه است و نيز توانايى بر پاداش و كيفر شما دارد.

  9. #29
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    277

    RE: سوره روم [30]

    (آيه 55)- در اينجا بار ديگر به مسأله رستاخيز باز مى‏گردد و صحنه دردناك ديگرى از حال مجرمان را در آن روز مجسّم مى‏سازد.

    مى‏گويد: «و روزى كه قيامت بر پا شود، مجرمان سوگند ياد مى‏كنند كه جز ساعتى (در عالم برزخ) درنگ نكردند»! (وَ يَوْمَ تَقُومُ السَّاعَةُ يُقْسِمُ الْمُجْرِمُونَ ما لَبِثُوا غَيْرَ ساعَةٍ).

    آرى «اين چنين از درك حقيقت باز گردانده مى‏شوند» (كَذلِكَ كانُوا يُؤْفَكُونَ).

    (آيه 56)- اين آيه پاسخ مؤمنان آگاه را به سخنان مجرمان ناآگاهى كه از وضع برزخ و قيامت اطلاع درستى ندارند بازگو مى‏كند.

    مى‏فرمايد: «ولى كسانى كه علم و ايمان به آنها داده شده، مى‏گويند: شما به فرمان خدا تا روز قيامت (در عالم برزخ) درنگ كرديد، و اكنون روز رستاخيز است، اما شما نمى‏دانستيد» (وَ قالَ الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ وَ الْإِيمانَ لَقَدْ لَبِثْتُمْ فِي كِتابِ اللَّهِ إِلى‏ يَوْمِ الْبَعْثِ فَهذا يَوْمُ الْبَعْثِ وَ لكِنَّكُمْ كُنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ).
    مقدم داشتن «علم» بر «ايمان» به خاطر آن است كه علم پايه ايمان است.

    (آيه 57)- به هر حال هنگامى كه مجرمان خود را با واقعيات دردناك روز قيامت رو برو مى‏بينند در مقام عذر خواهى و توبه بر مى‏آيند، ولى قرآن مى‏گويد:
    «در آن روز عذر خواهى ظالمان سودى به حالشان ندارد و توبه آنان نيز پذيرفته نيست» (فَيَوْمَئِذٍ لا يَنْفَعُ الَّذِينَ ظَلَمُوا مَعْذِرَتُهُمْ وَ لا هُمْ يُسْتَعْتَبُونَ).

    يكى از عذرهاى آنها اين است كه گناهان خود را به گردن سردمداران كفر و نفاق بيندازند.

    و گاه در مقام عذر خواهى سعى مى‏كنند انحراف خود را به گردن شيطان بيندازند و او را بر وسوسه‏هايش ملامت كنند.

  10. #30
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    277

    RE: سوره روم [30]

    (آيه 58)- اين آيه در حقيقت اشاره‏اى است به كل مطالبى كه در اين سوره بيان شد مى‏فرمايد: «ما براى مردم در اين قرآن از هر گونه مثال و مطلبى بيان كرديم» (وَ لَقَدْ ضَرَبْنا لِلنَّاسِ فِي هذَا الْقُرْآنِ مِنْ كُلِّ مَثَلٍ).

    وعد و وعيد، امر و نهى، بشارت و انذار، آيات آفاقى و انفسى، دلائل مبدأ و معاد و اخبار غيبى، و خلاصه از هر چيز كه در نفوس انسانها ممكن است اثر مثبت بگذارد بيانى داشتيم.

    در حقيقت، قرآن بطور كلى، و سوره روم كه اكنون در مراحل پايان آن هستيم بالخصوص مجموعه‏اى است از مسائل بيدار كننده براى هر قشر و گروه و براى هر طرز فكر و عقيده.

    ولى با اين حال گروهى هستند كه هيچ يك از اين امور در قلوب تاريك و سياهشان اثرى نمى‏گذارد، «و اگر آيه‏اى براى آنها بياورى كافران مى‏گويند: شما اهل باطل هستيد» و اينها سحر و جادوست! (وَ لَئِنْ جِئْتَهُمْ بِآيَةٍ لَيَقُولَنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا إِنْ أَنْتُمْ إِلَّا مُبْطِلُونَ).

    تعبير به «مبطلون» تعبير جامعى است كه همه برچسبها و نسبتهاى نارواى مشركان به انبيا و طرفداران حق را در بر مى‏گيرد.

    (آيه 59)- اين آيه دليل مخالفت اين گروه را به روشنى بيان مى‏كند، مى‏گويد: اين نفوذناپذيرى و لجاجت بى‏حد و حساب و دشمنى با هر حقيقت، به خاطر آن است كه آنها حس تشخيص و درك خود را بر اثر كثرت گناه و لجاجت از دست داده‏اند، و ابدا چيزى درك نمى‏كنند، آرى «اين چنين خداوند بر دلهاى كسانى كه علم و آگاهى ندارند مهر مى‏نهد» (كَذلِكَ يَطْبَعُ اللَّهُ عَلى‏ قُلُوبِ الَّذِينَ لا يَعْلَمُونَ).

    قابل توجه اين كه در آيات گذشته، علم پايه ايمان شناخته شده، و در اين آيه جهل پايه كفر و عدم تسليم در برابر حق.

صفحه 3 از 4 نخستنخست 1234 آخرینآخرین

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •