برخورد شديد پيامبر با توطئه گران
هنگام طلوع فجر با پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم از کوه سرازير شديم. آن حضرت در پاي کوه پياده شده وضو گرفت و منتظر اصحاب ماند. [2] آن عده که بالاي کوه بودند نيز پايين آمدند و در يک جا جمع شدند.
هنگام برپايي نماز همان عده را ديدم که بين مردم رفته و پشت سر پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم نماز خواندند. پس از نماز، پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم نگاهي به پشت سر خود کرد و ابوبکر و عمر و ابوعبيده را در حال نجوي ديد. اين بود که دستور داد تا منادي بين مردم ندا کند: «بيش از دو نفر خصوصي صحبت نکنند». [3] .
نخستين پيمان نامه بر ضد غدير [4]
پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم مردم را از توقفگاه «عقبه» گذراند و در منزل بعدي توقف نمود. سالم مولي ابي حذيفه در آنجا ابوبکر و عمر و ابوعبيده را در حال نجوي و گفتگوي خصوصي ديد. او نزد آنان رفت و گفت: آيا رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم دستور نداده که بيش از دو نفر با هم خصوصي صحبت نکنند؟ بخدا قسم بايد مرا به آنچه صحبت مي کرديد خبر دهيد، وگرنه نزد پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم مي روم و اين کار شما را به او خبر مي دهم.
ابوبکر گفت: اي سالم، عهد و پيمان خدايي مي بندي که اگر به تو خبر دهيم درباره ي چه اين جا جمع شده ايم، اگر دوست داشتي با ما باشي و اگر دوست نداشتي لب فرو بندي و آن را کتمان کني؟
سالم- که با علي بن ابي طالب عليه السلام بغض و عداوت شديدي داشت و آنان اين جهت او را مي دانستند- پيمان بست تا با آنان باشد.
پی نوشت:
1 . مردم به دليل صعب العبور بودن کوه هرشي آن را دور زده و بالاي کوه نمي آمدند. اما پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم قصد داشت از بالاي کوه برود و آن عده نيز براي انجام مقاصد شومشان بالاي کوه رفتند.
2 . زيرا اکثريت مردم در حال دور زدن کوه بودند و ديرتر به سمت ديگر کوه مي رسيدند.
3 . اين دستور حاکي از اوج فتنه انگيزي منافقين است.
4 . در روايت ديگر حذيفه مي گويد: آن عده جمع شدند و گفتند: محمد مي خواهد امامت را در اهل بيت خود قرار دهد! چهار نفر از آنان جدا شدند و به مکه رفتند. آنها وارد کعبه شدند و درباره ي آنچه بينشان گذشته بود پيمان نامه اي نوشتند که متن آن چنين بود: «اگر خداوند محمد را از دنيا برد و يا او کشته شد امر خلافت به اهل بيت او نرسد».
پس از اين اقدامِ آنان، خداوند اين آيه را نازل فرمود: «أَمْ أَبْرَمُوا أَمْراً فَاًِّنّا مُبْرِمُونَ، أَمْ يَحْسَبُونَ أَنّا لانَسْمَعُ سِرَّهُمْ وَ نَجْواهُمْ، بَلي وَ رُسُلُنا لَدَيْهِمْ يَکْتُبُونَ»، يعني: «کاري را بين خود محکم کرده اند در حالي که ما هم کارها را محکم مي کنيم. يا گمان کرده اند ما کارهاي پنهاني و سخنان سري آنان را نمي شنويم؟ بلي فرستادگان ما نزد آنانند و مي نويسند».
(سوره ي زخرف: آيه ي 80 -79).
بحارالانوار: ج 37 ص 129. عوالم العلوم: ج 3:15 ص 298.