اگر کسي ادعا کند که خلافت پيامبر ارثي است و او اين امر را براي کسي به ارث مي گذارد حرف محالي زده است؛ زيرا پيامبر فرموده است: «ما پيامبران ارث نمي گذاريم و هر چه از ما بر جاي مي ماند صدقه است». [16] .
اگر کسي ادعا کند که خلافت جز براي يک نفر از بين مردم صلاحيت ندارد و منحصر در اوست و سزاوار ديگري نيست براي اين که پشت سر نبوت است؛ چنين کسي دروغ گفته است! زيرا پيامبر فرموده: «اصحاب من مانند ستارگانند، که به هر کدام اقتدا کنيد هدايت خواهيد شد». [17] .
اگر کسي ادعا کند که او مستحق خلافت و امامت بدليل خويشاوندي با پيامبر است و خلافت منحصر در او و فرزندانش مي باشد يعني فرزند از پدر خلافت را ارث مي برد و اين در هر زماني ادامه دارد و هيچ کس جز اينان صلاحيت ندارد و تا روز قيامت سزاوار آنهاست؛ چنين کسي هم دروغ گفته است هر چند که نسب خويشاوندي نزديکي با پيامبر داشته باشد! زيرا خداوند فرموده است- و کلام خدا بر همه حاکم است-: «اِنَّ اَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللهِ اَتْقاکُمْ»، [18]
پی نوشت:
16 . مي بينيم همان حديث جعلي که هنگام غصب فدک در برابر فاطمه عليه السلام مطرح کردند، در اينجا پيش بيني نموده اند و به خيال خود غصب خلافت را مستند به حديثي از مبلِّغ اعظم غدير کرده اند. بعدها در گير و دار سقيفه و فدک معلوم شد حتي احدي از دار و دسته ي خودشان هم حاضر به شهادت درباره ي صحت چنين حديثي نيستند و تنها مدعي آن ابوبکر و عمر و عايشه بودند، و اوس بن حدثان- که در همين حديث حذيفه بعنوان يکي از توطئه گران قتل پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم معرفي شده- به نفع آنان شهادت داد.
آنجا بود که اميرالمؤمنين عليه السلام فرمود: آيا يک نفر از اصحاب پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم پيدا نمي شود که در صحت اين حديث به نفع شما شهادت دهد که يک عرب بياباني بنام اوس بن حدثان که با بول خود تطهير مي کند بايد شاهد شما باشد؟!
کتاب سليم: حديث 4. بحارالانوار: ج 30 ص 317.
17 . باز هم مي بينيم حديث جعلي ديگري که در طول تاريخ ياران سقيفه بدان تمسک کرده اند، قبل از رحلت پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم در کارگاه سقيفه ساخته شده است. جالب اين است که در مقابل مستند صريح و محکمي مانند غدير، به چنين احاديث جعلي تمسک مي شود.
سخن اصلي پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم در طول عمر خود و بخصوص در غدير، انحصار امامان دوازده گانه است، و اينکه اين انحصار به خاطر لايق نبودن هيچ شخص ديگري بجز آنان است، چرا که مقام امامت مانند نبوت است و بايد قداست آن را داشته باشد و مجرد يک رياست نيست که هر بي سر و پايي بتواند آن را در دست بگيرد.
مي بينيم براي فرار از اين قداست که هيچگاه غاصبين خلافت- حتي به تظاهر- قادر بر نشان دادن آن نيستند چنين حديثي را جعل نموده اند تا با بالابردن مقام صحابه چنين قداستي را در آنان نشان دهند، در حالي که پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم بارها اين مطلب را فرموده است که روز قيامت عده اي اصحاب مرا بر سر حوض کوثر از من دور مي کنند چرا که بعد از من از دين برگشته اند و به قرآن و عترت من جسارت کرده اند.
18 . سوره ي حجرات: آيه ي 13.