(آيه 43)- سپس براى روشن ساختن حاكميت او در امر ربوبيت، و منتهى شدن همه امور اين جهان به ذات پاك او، مىافزايد: و نيز آمده است «اوست كه خنداند و گرياند» (وَ أَنَّهُ هُوَ أَضْحَكَ وَ أَبْكى).
(آيه 44)- «و اوست كه ميراند و زنده كرد» (وَ أَنَّهُ هُوَ أَماتَ وَ أَحْيا).
(آيه 45)- «و اوست كه دو زوج نر و ماده را آفريد» (وَ أَنَّهُ خَلَقَ الزَّوْجَيْنِ الذَّكَرَ وَ الْأُنْثى).
(آيه 46)- «از نطفهاى هنگامى كه خارج مىشود» و در رحم مىريزد (مِنْ نُطْفَةٍ إِذا تُمْنى).
چند آيه فوق در حقيقت بيان جامع و توضيح جالبى است براى مسأله انتهاى همه امور به ربوبيت و تدبير پروردگار، زيرا مىگويد: مرگ و حيات شما به دست اوست، تداوم نسلها از طريق آفرينش زوجين نيز به تدبير اوست همچنين تمام حوادثى كه در طول زندگى انسان رخ مىدهد از ناحيه اوست، او مىگرياند يا مىخنداند، مىميراند يا زنده مىكند، و به اين ترتيب سر رشته زندگى از آغاز تا انجام، همه به ذات پاكش منتهى مىگردد.
در حديثى مفهوم خنده و گريه در اين آيه توسعه داده شده و در تفسير آن چنين مىگويد: «خداوند آسمان را با باران مىگرياند، و زمين را با گياهان مىخنداند»!
(آيه 47)- بعد از ذكر امورى كه مربوط به ربوبيت و تدبير پروردگار است به امر معاد پرداخته مىگويد: آيا انسان خبر ندارد كه در كتب پيشين آمده «كه بر خداست ايجاد عالم ديگر» تا عدالت اجرا گردد! (وَ أَنَّ عَلَيْهِ النَّشْأَةَ الْأُخْرى).
(آيه 48)- سپس مىافزايد: «و اين كه اوست كه (بندگان را) بىنياز كرد و سرمايه باقى بخشيد» (وَ أَنَّهُ هُوَ أَغْنى وَ أَقْنى).
خداوند نه تنها در جنبههاى مادى نيازمنديهاى انسان را با لطف عميمش بر طرف ساخته، سرمايههاى مستمرى در اختيار او گذارده، كه در زندگى معنوى نيز احتياجات انسانها را در امر تعليم و تربيت و تكامل از طريق اعزام رسولان، و انزال كتب آسمانى، و عطاى مواهب معنوى مرتفع ساخته است.