کتاب رجال کشی، تنها کتاب رجالی میباشد که در بحث زراره، به شش روایت در مذمت زراره اشاره میکند که در، سه روایت زراره مورد لعن حضرت واقع شده است. اینکه چرا این روایات از حضرت صادر شده است، مورد بحث ما نیست، آنچه ما میخواهیم بگوییم این است که اگر غرض و مرضی در کار نباشد چرا احادیث مفصل دیگر که در کتب رجالی مختلف آمده است کنار گذاشته و فقط به این چند حدیث اکتفا کردهاند؟ از این جالبتر آنکه در رجال کشی، نزدیک به هفتاد روایت، در شأن زراره وارد شده است، که غیر از این شش حدیث، باقی احادیث به توصیف این راوی عظیم الشأن با تعبیرات عجیبی وارد شده است ولی چشمانی که به واسطه تعصب کور شدهاند، آن روایات را ندیده و به سه روایت که به نفع خود آنها بوده اکتفا کردهاند.
4 - غیرت مولا
کج فهمی دیگر این افراد از روایت «فرج غصبناه» باعث شده است که این افراد این روایت را دور از شأن و مقام حضرت علی (علیه السلام)، و یا هر انسان باغیرت دیگر بدانند. آنها گمان کردهاند منظور از ناوس غصب شده د راین روایت این است که نعوذ بالله کسی آمده است و به ناموس این خاندان تجاوز کرده است و مردان این قوم هیچگونه عکس العملی نسبت بدان نداشته بلکه راضی به این امر نیز بودهاند. در حالیکه این روایت فقط در صدد بیان این امر میباشد که این ازدواج – اگر صحت داشته باشد- در اثر زور و اجبار و تهدید صورت گرفته است و حضرت نیز به خاطر مصالح و شرائط خاص زمانی راضی به این امر شدهاند؛ نه اینکه این ازدواج صورت شرعی نداشته و فعل زنا صورت گرفته باشد تا بی غیرتی مردان آن قوم را در پی داشته باشد! اگر گفته شود آیا شرائطی هم هست که انسان راضی بشود ناموس خود را در اختیار دشمن خود قرار بدهد و در مقابل این امر مهم سکوت کند؟ خواهیم گفت: امری مهمتر از ایمان کفر که وجود ندارد، پس وقتی خداوند اجازه داده است که در برخی موارد انسان ایمان خویش را مخفی کرده و به کفر ظاهری اکتفا کند چرا جایز نباشد که به ازدواج صوری رضایت دهد در حالیکه قلباً بدان امر راضی نباشد؟ و باز کلام شیخ مفید را تکرا میکنیم که «قلنا إن الضرورة تشرع إظهار کلمة الکفر قال الله تعالی إِلَّا مَنْ أُکْرِهَ وَ قَلْبُهُ مُطْمَئِنٌّ بِالْإِیمان» 31)
پی نوشت:
31. (المسائل السرویة، شیخ مفید، ص 92)