توی این پست مطالبی برای وصف گوشه کوچکی از عظمت خدا اومده که به ظاهر دعای کمیل ربطی نداره و صرفا برای درک عظمت خدا گفته شده است .
« وَبِعَظَمَتِكَ الَّتِى مَلاََتْ كُلَّ شَىْء »
« و از تو درخواست مى كنم به عظمت و بزرگيت كه همه چيز را پر كرده » .
--- شناخت فاعل به وسيله ى فعل او
مى دانيم كه عظمت و بزرگى هر فاعلى را تا حدّى مى توان از فعل او بدست آورد . مهندسى كه آسمان خراش صد و ده طبقه اى يا بيشتر ساخته از دقت در آسمان خراشش به عظمت فكرى و علمى و روحى او پى مى بريم .
مؤلف بزرگوارى چون صدر المتألهين كه كتاب كم نظير « اسفار » و « عرشيه » و « حكمت متعاليه » و « اسرار الآيات » را تأليف كرده ، عظمت فكرى و بزرگى عقل و انديشه ى والاى او را از دقت در كتابهايش درمى يابيم .
مخترعى كه كارخانه ى عظيم توليد الكتريسيته را بنا نهاده و شب كره ى زمين را با برق دادن چون روز روشن جلوه مى دهد ، عظمتش را از دقت در كارش درك مى كنيم .
عظمت و بزرگى خدا به خاطر ازلى بودن و ابدى بودنش و به سبب اين كه بى نهايت است ، براى ما كه وجودى بسيار بسيار محدود هستيم قابل فهم نيست ; ولى شعاعى از آن عظمت را مى توان با دقت در جهان هستى و تأمل در موجودات و توجه به عظمت آفرينش با عمق باطن خود لمس كنيم ، زيرا جلوه ى عظمتش همه چيز را پر كرده .
در اين زمينه فقط به دو روايت ، سپس به يك قطعه ى علمى اشاره مى شود ، كه يقيناً اين اشاره تا اندازه اى روشن كننده ى حقيقتى است كه دنبال توضيح و تفسيرش هستيم .
--- آفرينش جهانهاى متعدد
كتاب كم نظير « اسلام و هيئت » اثر علامه ى بزرگ، سيد هبة الدين شهرستانى از حضرت صادق (عليه السلام) روايت مى كند :
إِنَّ لِلّهِ عَزَّ وَجَلَّ إِثْنَىْ عَشَرَ أَلْفَ عَالَم كُل عَالَم مِنْهُم أَكبَرُ مِنْ سَبعِ سَماوات وَ سَبعِ أَرَضِينَ مَا يُرى عَالَمٌ مِنْهُمْ أنَّ لِلّهِ عَزَّ وَجَلَّ عَالَماً غَيْرَهُم.
« خداى عز و جل را دوازده هزار جهان است كه هر يك از همه ى هفت آسمان و زمين بزرگتر است و هيچ كدام از آنها از وجود جهانى غير از خود خبر ندارد !! »
دانشمندان كيهان شناس معاصر مى گويند : جهان هستى مركب از هزاران جهان است و هر جهانى داراى آسمانها و زمين هايى بزرگتر از آسمان و زمين ما.
--- قنديل هاى معلق در عرش و منظومه ى شمسى
در « شرح صحيفه ى » سيد نعمت اللّه جزائرى از رسول خدا و ائمه ى طاهرين (عليهم السلام)روايت شده : خدا صد هزار قنديل آفريده و همه را به عرش معلّق ساخته و تمام آسمانها و زمين و آنچه در آنهاست حتى بهشت و دوزخ در يك قنديل است و جز خدا كسى نمى داند كه در ساير قنديل ها چيست !!
این نوع روایات صريحاً بر وجود هزاران جهان و منظومه ى شمسى كه هركدام جداگانه مشتمل بر اراضى سياره و اقمار و بلاد و امصار و ديار و بهشت و دوزخ و غيره دلالت دارد ; و اين كه هر يك از جهان هاى اين قناديل يك نظام شمسى و به پهناى آسمان و زمين است !!
--- خورشيدهاى ستارگان غير قابل شمارش
در آغاز قرن بيستم وقتى مردم شنيدند كه در كهكشان ما ، كه شب ها در آسمان به وضوح ديده مى شود ، سى ميليون خورشيد وجود دارد ، از شدت حيرت انگشت به دهان مى بردند . ولى امروز معلوم شده كه فقط در كهكشان ما ده هزار ميليون ستاره يعنى خورشيد وجود دارد .
ما وقتى هنگام شب بدون دوربين ، كهكشان را از نظر مى گذرانيم حقير و كوچك جلوه مى كند و حتى جلوه ى ابرهاى انبوه يك روز زمستان يا بهار را ندارد ; ولى اگر به وسيله ى يك دوربين بزرگ فلكى مثل دوربين رصدخانه ى كوه « ويلسون » ، يا دوربين بزرگ فلكى مثل دوربين رصدخانه ى كوه « پالومر » كه وسعت دهانه ى آن پنج متر است ، كهكشان را از نظر بگذرانيم مى فهميم چقدر عظمت دارد .
قوى ترين دوربين فلكى امروز جهان دوربين رصدخانه ى كوه « پالومر » در آمريكاست . آن دوربين مى تواند طيف كهكشان هايى كه در فاصله ى هزار ميليون سال نورى است ببيند . ولى گاهى از ماوراى هزار ميليون سال نورى روشنايى هايى به چشم مى رسد كه به منجمان مى فهماند در آنجا هم كهكشان هايى وجود دارد !!
وزن خورشيد دو بليون بليون تن است و كهكشان ما كه ولايت كوچكى از مملكت جهان عظيم است در حدود 165 هزار ميليون برابر خورشيد وزن دارد !!
با وجود اين همه مادّه و عنصر كه با همه ى بزرگى و عظمتشان در سراسر جهان پراكنده است ، بيشتر جهان خالى يا تقريباً خالى است. فاصله ى ميان ما و نزديك ترين ستاره ى ثابت قريب 40 ميليون ميليون كيلومتر است !!
اين گوشه اى از جهان عظيم است ، كه دوربين هاى بسيار محدود نجومى توانسته اند به ما نشان دهند . شما با مطالعه ى همين ارقام و اعداد كه نمايشگر گوشه اى محدود از جهان ، و طول و عرض و حجم و وزن آن است آيا مى توانيد بزرگى و عظمت حضرت حق را ـ آن هم عظمتى كه بى نهايت است و همه چيز را پر كرده ـ درك كنيد ؟!
جهان عظيم ، فعل و صنعت و كارخانه و كارگاه و كتاب خداست . كتاب تكوينى از فعل عظيم حق ، و از كتاب باعظمت او تا حدى بسيار بسيار محدود مى توان به عظمت حضرت عظيم پى برد و از عمق جان و با همه ى وجود فريادى خالصانه برآورد كه :
اللّهُ أَكْبَرُ مِنْ أَنْ يُوصَفَ
« خدا بزرگ تر از آنست كه وصف شود »
زيرا نيرومندترين واصفان از وصفش عاجزند و بليغ ترين زبانها از تعريفش لالند و پاى قوى ترين انديشه ها از رسيدن به گوشه اى از عظمتش لنگ است !
آرى ، در حد استعداد و فهم خود همان را در پيشگاهش بايد بگوييم كه از پيامبر بزرگ اسلام تعليم گرفته ايم : مَا عَرَفْنَاكَ حَقَّ مَعْرِفَتِكَ.
گر كسى وصف او ز من پرسد *** بى دل از بى نشان چه گويد باز
عاشقان كشتگان معشوقند *** بر نيايد ز كشتگان آواز
حال ... ما خدا را به این عظمت عظیمش که فقط گوشه کوچک آن برای ما قابل فهم است، قسم میدهیم که ...