1 - توجه و ياد قلبى و باطنى
ياد و توجه و ذكر و تذكر ، ضد غفلت است . غافل از خدا ، از اين كه عمرش تباه شود و دچار محرمات و معاصى گردد و حقوق مردم را پايمال كند و از عبادت و بندگى محروم ماند و به حرام خوارى دچار آيد و دست شقاوت و محروميت و بدبختى گريبانش را بگيرد ، باك نخواهد داشت .

ولى كسى كه ياد خداست و دلش خانه ى ذكر محبوب است و قلبش براى او مى تپد. در همه امور جز خوشنودى حق و پاداش الهى را نمى طلبد .
اين ذكر و توجه ، كه امرى باطنى و قلبى است ، آن چنان قدرتى براى آراسته شدن به حسنات به انسان مى دهد ، كه انسان پس از مدتى اندك به عرصه گاه قرب دوست مى رسد و شاهد وصال را به آغوش جان مى گيرد و لذت مناجات و عبادت و خدمت به بندگان را مى چشد .

قوم يونس كه دچار غفلت سنگين بودند ، با راهنمايى مردى عالم و عاشقى عارف ، متذكر حق شدند و به ياد خدا افتادند و با كمك گيرى از ياد دوست پرده ى غفلت را از برابر ديده ى قلب كنار زدند و سر به بيابان گذاشتند و صورت بر خاك ذلت نهادند و با آب ديدگان ، غبار از چهره ى جان شستند و وجودشان را به توبه ى واقعى آراستند و با اين واقعيات ، ابر صاعقه زا و مرگبار را از ديار خود راندند و به عرصه گاه قرب دوست نشستند و باقيمانده ى عمر را در درستى و راستى و عبادت و بندگى سپرى كردند و سپس در آغوش خوشنودى و كرامت و رحمت حق جان دادند و قدم به سراى آخرت گذاشتند ، تا در آنجا براى ابد در بهشت رضوان جاى گيرند .

گناهكاران و فاسقان و فاجرانى كه عاقبت به خير شدند و دست از گناه شستند و از وادى ضلالت ، به بوستان هدايت ، هجرت كردند و از شيطنت و حيلت دست باز داشته ، به عرصه ى سلامت و امنيت آمدند و با عبادت و بندگى همه ى گذشته ى تاريك خود را جبران كردند ، از بركت ياد و توجه قلبى به اين مقامات رسيدند و با توبه و بازگشت خود به خدا ، براى آيندگان اسوه و سرمشق شدند و حجت حق را بر همگان تمام كردند .