« وَبِجَبَرُوتِكَ الَّتِى غَلَبْتَ بِهَا كُلَّ شَىْء »

« و از تو درخواست مى كنم به جبروتت كه به آن بر همه چيز غلبه كردى » .

« جبروت » از جهت لغت صيغه ى مبالغه است ; يعنى : كمبودها و نقايص همه ى موجودات و ممكنات عرصه ى هستى را با رساندن انواع خيرات و نعمت ها و ابزار و وسائل به آنها جبران مى كند ، جبرانى در حدّ عالى و جبرانى فراوان و كثير .

همه ى موجودات و ممكنات در ابتداى آفرينش اشيايى غيرقابل ذكرند ، صورت اوليه ى آنها يا يك اتم است ، يا يك حبّه و دانه ، يا نطفه اى ناچيز و بى مقدار . هر موجودى آنچه را كم دارد يا آنچه را دارد ، ناقص است . صفت بى نهايت جبروتى او كمبودها و نواقصش را جبران مى كند تا به صورتى كامل و شكلى جامع و هويتى باارزش و حيثيتى كريمانه در عرصه ى هستى جلوه كند و در جايگاه اصلى خودش قرار بگيرد .

--- مثالی کوچک از جبران : جبران انرژى مصرف شده ى خورشيد

حرارت خورشيد چنان زياد است كه سوزان ترين آتشها در برابر آن سرد است . حرارت سطح خورشيد معادل 6093 درجه سانتى گراد و گرماى درون آن خيلى بيش از اين مقدار است .

خورشيد در هر ثانيه بيش از 12 ميليون و چهار صد هزار تن انرژى در فضا پخش مى كند ، به طورى كه اگر خواسته باشيم آن اندازه حرارت را كه خورشيد در يك دقيقه مصرف مى كند توسط ذغال سنگ بدست آوريم بايد مقدار 679 ميليون ميليارد تن از آن را بسوزانيم .

وزن مقدار انرژى كه در هر يك ثانيه به وسيله ى خورشيد مصرف مى شود بالغ بر 4 ميليون تن است و اين رقم براى يكسال معادل 126,144,000,000,000 تن است . مسلماً اگر آتشى بى مايه بماند ، خاموش مى شود ; بنابراين اگر خورشيد از خارج چيزى نمى گيرد و در هر سال اين مقدار انرژى مصرف مى كند ، چرا به خاموشى و سردى نمى گرايد ؟ در حالى كه اگر خورشيد از ذغال خالص درست شده بود ، بيش از شصت قرن سوخت نداشت .

پاسخ اين پرسش را فقط صفت « جبروت » مى دهد ; او خورشيد را توده اى عظيم از گاز قرار داده ، گاز ، ضمن عمل تراكم و انقباض ، انرژى از دست داده را باز مى گيرد . اين نكته نتيجه ى مطالعات و پى گيرى دانشمندان بسيارى در شرق و غرب و نوشتن هزاران صفحه كتاب است كه امروز در اين زمينه به صورت ساده ترين جمله به دست ما رسيده است .

آرى ، اوست كه انرژى هاى مصرف شده ى اشيا را به صورت هاى گوناگون جبران مى كند و جبران انرژى مصرف شده ى خورشيد يكى از نشانه ها و آيات جبروتى اوست .