جايگاه نبوّت از منظر قرآن و عترت

آخرين فردي كه (در پايان دنيا) ميميرد امام است، تا احدي نتواند با خداوند احتجاج كند كه او را بدون حجت و راهنما رها كرده است.
11. الامام الباقر عليه السلام: والله ما ترك الله ارضا منذ قبض آدم عليه السلام الا وفيها امام يهتدي به الي الله وهو حجته علي عباده، ولا تبقي الارض بغير امام حجة لله علي عباده[61]
ـ به خدا سوگند، زمين از عصر آدم تاكنون بدون راهبر و حجت معصوم الهي كه هدايتگر مردم به سوي خدا و حجت او بر بندگانش باشد، نبوده است و هرگز نيز بدون حجت معصوم عليه السلام نخواهد ماند.
12. الامام رضا عليه السلام: ان الحجة لا تقوم لله علي خلقه الا بامام حتي يعرف[62]
ـ حجت خدا بر مردم جز با تعيين امامي كه شناخته شود، تمام نميشود.
13. الامام علي عليه السلام: يا كميل! لو لم يظهر نبي و كان في الأرض مؤمن تقي لكان دعائه الي الله مخطئا او مصيبا بل والله مخطئا، حتي ينصه الله لذلك و يؤهله له[63]
ـ اي كميل! اگر پيامبري از جانب خداوند مبعوث نشده بود و در زمين مؤمني پرهيزكار وجود داشت كه مردم را به سوي خداوند دعوت مينمود، آيا خطاكار بود يا درستكار؟ به خدا سوگند كه خطاكار بود مگر آنكه خداوند او را شايسته نبوت و مبعوثش مينمود.
و اما درباره تبيين فلسفه از مسأله وحي و نبوّت و تقليل آن به يك پديده عادي، بايد اشاره كنيم كه نبوّت از منظر قرآن و عترت چند ويژگي دارد:
1. نبوّت با انتخاب و گزينش حضرت حق ـ جل و علا ـ صورت ميگيرد:
انّ اللّه اصطفي ادَمَ و نوحاً و آل ابراهيم و آل عمران عَلَي العالَمين، ذرّيَة بعضُها من بعض والله سميعٌ عليم[64]
ـ خداوند آدم و نوح و خاندان ابراهيم و خاندان عمران را بر جهانيان برگزيد، نسل بعضي از بعض ديگر است؛ خداوند شنواي دانا است.
**************************************
61]- بحارالانوار47/ 408
[62]- همان/ 177
[63]- تحف العقول/ 175
[64]- آل عمران/ 33، و نيز ابراهيم/ 11