البته هم مرحوم آقای طباطبایی و هم حضرت آقای مصباح این امر را دلیلی بر رد و بطلان فلسفه نمی دانند و حتی آقای مصباح این امر را عاملی در رشد فرهنگ اسلامی می دانند.! آقای طباطبایی هم در ادامه نکته فوق می افزایند: «هر چند ترجمه فلسفه‌ یونان‌ در بدو امر به‌ منظور بستن‌ در خانه‌ اهل‌ بیت علیهم السلام بوده‌ است‌ اما آیا منظور ناموجه‌ حکومت‌های‌ وقت‌ و سوء استفاده‌شان‌ از ترجمه‌ و ترویج‌ الهیات‌، ما را از بحث‌های‌ الهیات‌ مستغنی‌ می‌کند؟»(۳)

فعلا مقصود ما ذکر اعتراف این بزرگان به انگیزه شیطانی بنی امیه و بنی عباس در ایجاد نهضت ترجمه متون فلسفی یونانی در عالم اسلام است و نیز توجه به این نکته که آنها چه مایه هایی را در فلسفه یونانی برای مقابله با معارف اهل بیت علیهم السلام یافته بودند و نه بحث پیرامون این مطلب که آیا صرف این امر موجب بطلان فلسفه هست یا نه.

همچنین به‌ نوشته‌ کتاب‌ تاریخ‌ فلسفه‌ در اسلام‌، در دوران‌ پیش‌ از اسلام‌ نیز از حربه‌ فلسفه‌ و الهیات‌ فلسفی‌ برای‌ مقابله‌ با آیین‌ مسیحیت‌ استفاده‌ شده‌ بود‌:
«پس‌ از افلوطین‌، نوافلاطونیان‌ در برابر فعالیت‌ روزافزون‌ مسیحیان‌ قیام‌کردند و برای‌ این‌که‌ مسیحیت‌ را ریشه‌ کن‌ کنند، سعی‌ کردند الهیات‌ کاملی‌ براساس‌ مکالمات‌ افلاطون‌ و کاهنان‌ کلدانی‌ و اسطوره‌های‌ قدیم‌، یعنی‌اسطوره‌های‌ یونانی‌ و مصری‌ و شرق‌ نزدیک‌، بنا نهند و نیز سعی‌ کردند، فلسفه افلوطین‌ را بسط‌ داده‌، آن‌ را تکمیل‌ کنند.»

افلوطین صاحب کتاب اثولوجیا است که ملاصدرا به اشتباه مولف این کتاب را ارسطو می دانسته است و از مطالب افلوطین استفاده های فراوانی در پیوند بین فلسفه و عرفان یونانی در آثار خود برده و با عظمت از نویسنده آن یاد کرده است.

—————
[3] م‌.م‌ شریف‌، تاریخ‌ فلسفه‌ در اسلام‌، مرکز نشر دانشگاهی‌، تهران‌، ۱۳۶۲ش‌، ۱/ ۱۷۱