در زمان جاهليت بتپرستان سنگهايى در اطراف كعبه نصب كرده بودند كه شكل و صورت خاصى نداشت، آنها را «نصب» مىناميدند در مقابل آنها قربانى مىكردند و خون قربانى را به آنها مىماليدند، و فرق آنها با بت همان بود كه بتها همواره داراى اشكال و صور خاصى بودند اما «نصب» چنين نبودند، اسلام در آيه مورد بحث اين گونه گوشتها را تحريم كرده و مىگويد: «حيوانهايى كه روى بتها يا در برابر آنها ذبح شوند همگى بر شما حرام است» (وَ ما ذُبِحَ عَلَى النُّصُبِ).
روشن است كه تحريم اين نوع گوشت جنبه اخلاقى و معنوى دارد نه جنبه مادى و جسمانى.
نوع ديگرى از حيواناتى كه تحريم آن در آيه آمده آنهاست كه بصورت «بختآزمايى» ذبح و تقسيم مىگرديده و آن چنين بوده كه: ده نفر با هم شرط بندى مىكردند و حيوانى را خريدارى و ذبح نموده سپس ده چوبه تير، كه روى هفت عدد از آنها عنوان «برنده» و سه عدد عنوان «بازنده» ثبت شده بود در كيسه مخصوصى مىريختند و به صورت قرعه كشى آنها را به نام يك يك از آن ده نفر بيرون مىآوردند، هفت چوبه برنده به نام هر كس مىافتاد سهمى از گوشت برمىداشت، و چيزى در برابر آن نمىپرداخت، ولى آن سه نفر كه تيرهاى بازنده را دريافت داشته بودند، بايد هر كدام يك سوم قيمت حيوان را بپردازند، بدون اين كه سهمى از گوشت داشته باشند، اين چوبههاى تير را «ازلام» مىناميدند، اسلام خوردن اين گوشتها را تحريم كرد، نه به خاطر اين كه اصل گوشت حرام بوده باشد، بلكه به خاطر اين كه جنبه قمار و بختآزمايى دارد و مىفرمايد: «و (همچنين) قسمت كردن گوشت حيوان به وسيله چوبههاى تير مخصوص بختآزمايى» بر شما حرام شده است (وَ أَنْ تَسْتَقْسِمُوا بِالْأَزْلامِ).
روشن است كه تحريم قمار و مانند آن اختصاص به گوشت حيوانات ندارد، بلكه در هر چيز انجام گيرد ممنوع است و تمام زيانهاى «فعاليتهاى حساب نشده اجتماعى» و برنامههاى خرافى در آن جمع مىباشد.
و در پايان براى تأكيد بيشتر روى تحريم آنها مىفرمايد: «تمام اين اعمال فسق است و خروج از اطاعت پروردگار» (ذلِكُمْ فِسْقٌ).