نقد کتاب" خرافات وفور در زیارت قبور
صفحه 1 از 3 123 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 21

موضوع: نقد کتاب" خرافات وفور در زیارت قبور

  1. #1
    پاسخگوی مسائل مذهبی طاهره وحیدیان آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Sep 2011
    محل سکونت
    روی زمین خدا جایی در این غربتکده...جایی در همین نزدیکی...
    نوشته ها
    4,275
    می پسندم
    220
    مورد پسند : 2,271 بار در 1,502 پست
    نوشته های وبلاگ
    9
    میزان امتیاز
    157

    نقد کتاب" خرافات وفور در زیارت قبور

    نقد کتاب" خرافات وفور در زیارت قبور

    فَوَیْلٌ لِلَّذینَ یَکْتُبُونَ الْکِتابَ بِأَیْدیهِمْ ثُمَّ یَقُولُونَ هذا مِنْ عِنْدِ اللَّهِ لِیَشْتَرُوا بِهِ ثَمَناً قَلیلاً فَوَیْلٌ لَهُمْ مِمَّا کَتَبَتْ أَیْدیهِمْ وَ وَیْلٌ لَهُمْ مِمَّا یَکْسِبُونَ بقره ٧٩


    1 - مقدمه :
    کتاب" خرافات وفور در زیارت قبور" نوشته مرحوم سید ابوالفضل برقعی پر از ناسزاها و اتهامات رکیک بر مذهب تشیع می باشد . نمی دانم مردی درس خوانده، استاد دیده ، چگونه روا می دارد ، زبان خود را به کلماتی چون احمق، بیشعور، فاسد، حقه باز ، بی ایمان به خدا و قیامت، کافر و مشرک بیالاید و بی باکانه رودی عریض از زباله های سخن را به روی مسلمانان جاری سازد؟ راستی این مرحوم برقعی در قرآن کریم نخوانده بود که خداوند می فرماید:

    "وَ لا تَسُبُّوا الَّذینَ یَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّه‏ انعام 108

    به آنانکه غیر خدا را می خوانند دشنام ندهید."
    و نخوانده بود که خداوند در سوره نساء می فرماید:

    "لا تَقُولُوا لِمَنْ أَلْقى‏ إِلَیْکُمُ السَّلامَ لَسْتَ مُؤْمِناً نساء 94

    به آن کس که اظهار اسلام کند نسبت کفر ندهید."
    نمی دانم چه می توان گفت در باره آقای برقعی که به هر حال اکنون دستش از دنیا کوتاه است . امیدوارم خداوند با ما و او به فضل و کرامتش معامله کند نه با عدالتش.
    اما حق این است که آن مرحوم در تألیف کتاب خود انصاف نداده است. ایشان نسبت هایی به شیعه می دهند اما واقعیت ندارد. تفسیری از آیات می کنند که از حقیقت دور است ، به روایاتی متوسل می شوند که سند درستی ندارد. مردم را به معارف قرآن کریم می خوانند ولی خود از‌ آن دور می شوند ، بسیار مدعی می شوند که فلان حدیث و فلان زیارت و فلان سلوک خلاف قرآن است و بسیار در این ادعا خلاف می گویند. یک راوی را دروغگو می نامند و از همان دروغگو در اثبات عقاید خود روایت نقل می کنند. بر تفرقه مسلمین دل می سوزانند و آن گاه همه مسلمین را به تیر تهمت کفر بر هم می دوزند. و گاهی حتی در ترجمه فارسی کلام الله از پیش خود کلماتی با لاف و گزاف می بافند.

    اِلهی قَوِّ عَلی خِدمَتِکَ جَوارِحی.....

  2. 2 کاربر پست طاهره وحیدیان عزیز را پسندیده اند .

    پرواز (06-02-2012), امیرحسین (05-30-2012)

  3. #2
    پاسخگوی مسائل مذهبی طاهره وحیدیان آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Sep 2011
    محل سکونت
    روی زمین خدا جایی در این غربتکده...جایی در همین نزدیکی...
    نوشته ها
    4,275
    می پسندم
    220
    مورد پسند : 2,271 بار در 1,502 پست
    نوشته های وبلاگ
    9
    میزان امتیاز
    157
    پاسخ به یکایک تخلفات آقای برقعی از سلوک شرعی و علمی و قرآنی در این کتاب ، پاسخی دراز و حوصله سوز خواهد شد که چندان ضرورتی ، و در این زمان اولویتی ندارد. پس اجازه دهید از هر بابی دو سه مورد ذکرکنم که همین مقدار کافی خواهد بود ، تا ارزش تتبعات و تحقیقات ایشان را بر خوانندگان روشن کند . نکته ای رادر پایان با تفصیل نسبتا بیشتر اشاره خواهم کرد که ضرورت آن را بیشتر احساس می کنم . این نکته مرز میان شرک و توحید در قرآن کریم و تجاوز آقای برقعی از آن مرز و بد فهمی ایشان از آن‌ آیات شریفه در قرآن مجید است.

    راویان و روایات آنها و معیارهای چندگانه آقای برقعی :
    حق این است که در میان مذاهب اسلامی هیچ گروهی مانند شیعیان به وسواس و دقت به بررسی راویان حدیث نپرداخته اند . عالمان شیعی بدون ترحم و تعصب در جرح و تعدیل راویان اقدام کرده اند. این حقیقت بر کسی پوشیده نیست ، چنان که اعتراف و عمل شخص آقای برقعی نیز بر آن گواه است. آقای برقعی به کرات و از آن جمله در ص 135 کتاب «خرافات...» می فرمایند:
    «علامه مجلسی شرحی بر کتاب کافی کلینی نوشته به نام مرآت العقول و 9 هزار از 16 هزار اخبار کافی را ضعیف و مرسل و مجهول و مهمل می داند .
    پاورقی صفحه اول (خرافات وفور- صفحه بدون شماره بین صفحات 134 و 135 )
    البته بعید می دانم آقای برقعی در این اظهار نظر، تفاوت میان مشرب علماء متقدم و متاخر را در بررسی سند حدیث ، متذکر بوده باشند .
    اِلهی قَوِّ عَلی خِدمَتِکَ جَوارِحی.....

  4. کاربر مقابل پست طاهره وحیدیان عزیز را پسندیده است:

    امیرحسین (05-30-2012)

  5. #3
    پاسخگوی مسائل مذهبی طاهره وحیدیان آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Sep 2011
    محل سکونت
    روی زمین خدا جایی در این غربتکده...جایی در همین نزدیکی...
    نوشته ها
    4,275
    می پسندم
    220
    مورد پسند : 2,271 بار در 1,502 پست
    نوشته های وبلاگ
    9
    میزان امتیاز
    157
    چنین شجاعت علمی رادر میان علمای فرق دیگر بسیار کمتر می بینیم . بوده اند کسانی مانند ابن خلدون در میان علمای اهل سنت ، که جمیع احادیث صحیح بخاری را صحیح دانسته اند و بسیارند کسانی مانند ابن حجر که جمیع صحابه رسول الله و حتی عمروعاص را عادل می دانند. عملا آقای برقعی نیز ـ هر جا تحکم و زورگویی نفرموده و سخنی قابل تأمل دارند ، همه جا به رجال شناسان شیعه و منابعی نظیر اتقان المقال ، اختیار الرجال و الفهرست و رجال شیخ طوسی و تعلیقه آیت الله وحید بهبهانی ، خلاصه الرجال علامه حلی ، وجیزه الرجال علامه مجلسی ، رجال کشی.... استناد کرده اند.
    پاورقی صفحه 2 خرافات ... صفحه 131
    اگر علامه حلی، شیخ طوسی ، شیخ محمد طه ، علامه مجلسی ، شیخ بهائی، .... جمیع راویان را قابل اعتماد می دانستند و نقد رجال نمی نوشتند، آقای برقعی حرفی برای گفتن نداشتند . اما جناب علامه برقعی در تبلیغ گزافه های خود گویا دغدغه صحت و سقم روایات و نگرانی راستگویی و دروغگویی راویان را مطلقا نداشته اند ، ملاحظه فرمایید:

    در صفحات 252 و 253 «خرافات ....» مرقوم فرموده اند:
    " یونس بن ضبیان از غالیان و دروغگویان مشهور است و به القابی چون کذاب و خبیث از او بدرقه کرده اند. اما همین ،‌جاعل ، کذاب ، خبیث .. در صفحه 27 همان کتاب «خرافات....» به داد آقای برقعی می رسد ، چنان که از او روایت نقل می کنند که: رسول خدا (ص) نهی نمود از نمازخواندن روی قبر و نشستن بر روی آن و بنا کردن بر آن."
    اِلهی قَوِّ عَلی خِدمَتِکَ جَوارِحی.....

  6. کاربر مقابل پست طاهره وحیدیان عزیز را پسندیده است:

    امیرحسین (05-30-2012)

  7. #4
    پاسخگوی مسائل مذهبی طاهره وحیدیان آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Sep 2011
    محل سکونت
    روی زمین خدا جایی در این غربتکده...جایی در همین نزدیکی...
    نوشته ها
    4,275
    می پسندم
    220
    مورد پسند : 2,271 بار در 1,502 پست
    نوشته های وبلاگ
    9
    میزان امتیاز
    157

    2- آقای علامه برقعی خود کتابی در معرفی رجال شیعه تألیف فرموده اند و جلد اول آن را به نام « تراجم الرجال » منتشر کرده اند . این کتاب نه در روزگار جوانی بلکه در سن کمال و پیری ایشان در شصت سالگی تحریر و منتشر شده است. چنان که در شرح احوال خود در صفحه 168 مرقوم فرموده اند:

    دو سی سال است گویم کردگار را تو بر قائم رسان خود عمر ما را
    مگراز عدل او امنی ببینیم زجور و کفروغم راحت گزینیم "

    نمی دانم چرا بین آن چه ایشان در تراجم الرجال در شرح حال راویان نوشته اند با آن چه در « خرافات. وفور.. .» مدعی شده اند از زمین تا آسمان فاصله است . ذکر چند نمونه برای آشنایی با قضاوت آقای برقعی بی فایده نیست.

    1-2- در صفحه 76 تراجم الرجال در شرح حال ابن قولویه مرقوم فرموده اند: " ابن قولویه ابوالقاسم ، نام او جعفر بن محمد بن موسی بن قولویه قمی، شیخ اجل اقدم، اعظم، ثقه جلیل القدر صاحب کتاب کامل الزیاره و استاد شیخ مفید ، تصنیفات بسیاری داشته و در تمام ابواب فقه و حدیث چنان چه (چنان که) شیخ نجاشی فرموده اند ، او از بزرگان اصحاب ما بوده و آن چه از وصف خوبی برای مردم گویند او فوق آن است. . . و از شاگردان اویند .

    " تلعکبری و شیخ مفید و حسین بن عبدالله غضائری و احمدبن عبدون و ابن ورقا " و باز هم در صفحه 84 همان کتاب ذیل ترجمه ابن هشام مرقوم فرموده اند:
    " ابن هشام معتمد است چون امام زمان را در وقتی که خواص شیعه هم کمتر می دیدند دیده، دیگر آن که محل اعتماد ابن قولویه بوده که یکی از علمای بزرگ است. "
    معلوم نیست چگونه این " شیخ اجل اقدم اعظم، و ثقه جلیل القدر و عالم بزرگ و استاد شیخ مفید" ناگهان در کتاب « خرافات وفور » استحاله می شوند و از آسمان شیخیت ، و اعظمیت و استادیت و جلیل القدری فرو می افتند و همین آقای علامه برقعی در صفحه 263 «خرافات....» مدعی می شوند که:
    "روایات زیارات که شیخ طوسی و ابن طاوس و شیخ مفید و شیخ عباس قمی و مجلسی نوشته اند ، اکثرش در کتاب کامل الزیاره و از آن کتاب گرفته و نقل کرده اند ، که مؤلف آن ابن قولویه یک نفر کاسب ساده خوش باوری بوده و هر چه دیده جمع کرده ".
    اِلهی قَوِّ عَلی خِدمَتِکَ جَوارِحی.....

  8. #5
    پاسخگوی مسائل مذهبی طاهره وحیدیان آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Sep 2011
    محل سکونت
    روی زمین خدا جایی در این غربتکده...جایی در همین نزدیکی...
    نوشته ها
    4,275
    می پسندم
    220
    مورد پسند : 2,271 بار در 1,502 پست
    نوشته های وبلاگ
    9
    میزان امتیاز
    157

    2-2- در صفحه 28 تراجم الرجال در ترجمه ابراهیم بن عقبه مرقوم فرموده اند :
    " از اصحاب حضرت جواد (علیه السلام) و حضرت هادی (علیه السلام) است و بزرگان امامیه از او روایت کرده اند و حسن الحال و ثقه است . "
    و در صفحه 139 «خرافات....» فرموده اند:
    " ابراهیم بن عقبه، این شخص نامش در رجال هست ولی از مدح او یا قدح او چیزی وارد نشده و معلوم نیست چه عقیده و عملی داشته ".
    3-2- در صفحه 225 تراجم الرجال درترجمه احمد بن محمد بن داود مرقوم فرموده اند :
    "از مشایخ و اجلاء است. روایت می کنداز والد خود و حسن الحال است "
    و در صفحه 150 «خرافات....» می فرمایند :
    "احمد بن محمد بن داود، علمای رجال او را مجهول دانسته اند ولی در ابواب مزار از این شخص مجهول بسیار روایت آورده اند "! ! !
    4-2- در صفحه 248 تراجم الرجال ذیل ترجمه اسماعیل بن ابان مرقوم فرموده اند:
    "اسماعیل بن ابان از اصحاب حضرت صادق ع و دارای و حسن الحال است ".
    و در صفحه 155 «خرافات....» می گویند :
    " اسماعیل بن ابان . . . مجهول الحال ولی در ابواب مزار از {او} روایت کرده اند زیرا ابواب مزار پایه محکمی ندارد. "
    5-2- در صفحه 223 تراجم الرجال ذیل ترجمه احمد بن محمد بن خالد برقی مرقوم فرموده اند :
    " . . واین احمد از ثقات علما و اصحاب امامیه به شمار رفته و کتاب محاسن برقی معروف از اوست که به تازگی به چاپ رسیده و بعضی آن را خامس کتب اربعه { شیعه } شمرده اند . "
    و در صفحه 154 «خرافات....» فرموده اند :
    "احمدبن محمدبن خالد برقی که به تصدیق علمای رجال مدتی از عمرش را در دین و مذهب خود حیران و شاک بوده . . . چنین اشخاصی که خود حیرانند پایه دین سایرین شده اند. کور دگر عصاکش کور دگر بود"
    اِلهی قَوِّ عَلی خِدمَتِکَ جَوارِحی.....

  9. #6
    پاسخگوی مسائل مذهبی طاهره وحیدیان آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Sep 2011
    محل سکونت
    روی زمین خدا جایی در این غربتکده...جایی در همین نزدیکی...
    نوشته ها
    4,275
    می پسندم
    220
    مورد پسند : 2,271 بار در 1,502 پست
    نوشته های وبلاگ
    9
    میزان امتیاز
    157

    و شگفتا از کتاب همین " کور ، حیران " یعنی محاسن برقی همین علامه برقعی در صفحه 37 همین «خرافات وفور» حدیثی - و لابد حدیث درست- نقل کرده اند که " بر قبور بنا نکنید. "
    7-2- در صفحه 243 تراجم الرجال ذیل ترجمه اسحاق بن عمار مرقوم فرموده اند:
    " بزرگ اصحاب امامیه و خود و برادرانش یونس و قیس و اسماعیل و برادرزادگان او علی بن اسماعیل از خانواده بزرگ شیعه و از وجوه روات و اصحاب حضرت صادق (علیه السلام) و حضرت کاظم (علیه السلام) و ثقه است . "
    و در صفحه 154 «خرافات....» مرقوم فرموده اند :
    " اسحاق بن عمار، فطحی مذهب است یعنی عبدالله افطح را امام میدانسته و موسی بن جعفر را قبول نداشته {است} . "
    ملاحظه می فرمایید از یک کتاب ، از قلم علامه برقعی ، یک نفر از " مشایخ اعظم و استاد شیخ مفید " است ، و در کتاب دیگر باز هم از قلم علامه برقعی همان شخص ، " کاسب ساده و خوش باور" است . در یک جا ازاین قلم کسی "حسن الحال و ثقه" معرفی می شود و در جای دیگر از همین قلم "مجهول" . در یک جا ازاین قلم کسی از " ثقات علما و اصحاب امامیه " است و در جای دیگر " کوری است عصا کش کوران دیگر" و بالاخره همان کسی که در کتاب تراجم الرجال از " اصحاب حضرت کاظم (علیه السلام) و ثقه " است در کتاب خرافات " موسی بن جعفر را قبول ندارد."
    برادر عزیز! مسلم است علامه برقعی در قرون دوم و سوم و چهارم هجری حیات نداشته‌اند. پس آن چه در تراجم الرجال در شرح حال راویان نوشته اند یا جعلی است و یا پس از تحقیق و تفحص در کتب رجال بر روی کاغذ آمده و برای هدایت خلق منتشر شده است .
    من نسبت جعل به آن مرحوم نمی دهم و گمان می کنم علامه برقعی آن چه در سن شصت سالگی در تراجم الرجال نوشته اند ، پس از تحقیق و تفحص در کتب تراجم و بررسی احوال راویان بر روی کاغذ آورده اند. اما چگونه احوال راویان حدیث به یکباره در کتاب دیگر ایشان یعنی «خرافات....» واژگون می شود؟ این سؤالی است که پاسخ دقیق آن را نمی دانم ، شاید حال شخصی ایشان تغییر می کرده و این تغییر حال بر قلمشان موثر بوده است؟
    اِلهی قَوِّ عَلی خِدمَتِکَ جَوارِحی.....

  10. #7
    پاسخگوی مسائل مذهبی طاهره وحیدیان آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Sep 2011
    محل سکونت
    روی زمین خدا جایی در این غربتکده...جایی در همین نزدیکی...
    نوشته ها
    4,275
    می پسندم
    220
    مورد پسند : 2,271 بار در 1,502 پست
    نوشته های وبلاگ
    9
    میزان امتیاز
    157
    اما سخنانی که در «خرافات وفور» در معرفی رجال فرموده‌اند، نه علمی است نه منصفانه و نه با آن چه خود ایشان در کتاب دیگری تحقیق و تثبیت کرده اند ، مطابقت می کند.
    آدمی حیران می ماند که کدام نظر ایشان را در رجال شناسی جدی بگیرد، آن چه در سن شصت سالگی در « تراجم الرجال » نوشته اند و یا آن چه در هشتاد سالگی در « خرافات....» فرموده اند؟ گویا مرحوم برقعی مسئولیت بسیار سنگین قلمزنی را جدی نمی گرفته اند ، چنان که نمی توان تمام نوشته های آن مرحوم را جدی گرفت . زیرا یکی ، دیگری را نقض می کند و آن چه در جایی بافته اند، در جای دیگر بر می درند. حقیقت این است که هر کس نوشته های آقای برقعی را علم کند ، با نوشته های دیگر آقای برقعی علمش سرنگون خواهد شد.

    قول و فعل بی تناقض بایدت تا قبول اندرزمان پیش آیدت
    سعیکم شتی تناقض اندرید روزمی دوزید و شب برمی درید
    (مولوی)

    چنان که ملاحظه فرمودید ، مرحوم برقعی خود می دوزند و خود می درند. می بافند و سپس پنبه می کنند، می سازند و پهن می کنند و علیرغم تناقضات عظیم ، ابدا دغدغه صحت و سقم روایات و جرح و تعدیل علمی راویان را نیز نداشته اند. چنان که در جایی از کتاب خرافات وفور یونس بن ظبیان را دروغگو و کذاب و خبیث و ملعون می نامند و در جای دیگر از همان کتاب روایتی از یونس که به نفع عقیده خودشان است نقل می کنند. بررسی رجال یکی از احادیث مورد استناد – که در مقاله بعدی آنرا مشاهده خواهید فرمود - به خوبی ملاک رجال شناسی تو برتو و رنگارنگ و چند وجهی آن مرحوم را مشخص خواهد کرد .
    اِلهی قَوِّ عَلی خِدمَتِکَ جَوارِحی.....

  11. #8
    پاسخگوی مسائل مذهبی طاهره وحیدیان آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Sep 2011
    محل سکونت
    روی زمین خدا جایی در این غربتکده...جایی در همین نزدیکی...
    نوشته ها
    4,275
    می پسندم
    220
    مورد پسند : 2,271 بار در 1,502 پست
    نوشته های وبلاگ
    9
    میزان امتیاز
    157

    3 - بررسی رجال سخن نقل شده از ابی الهیاج :
    در صفحه 26 «خرافات....» مرقوم فرموده اند:
    " امیرالمؤمنین به ابی الهیاج فرمود تورا می فرستم برای همان کاری که رسول خدا (صلی الله علیه وآله) مرا فرستاد : هیچ قبر مشرف بر قبور دیگر را مگذار مگر آن که آن را مساوی زمین نما و مجسمه ای مگذار مگر آن که محو نما. " آقای برقعی می گویند:
    " این حدیث را بسیاری از کتب خاصه و عامه روایت کرده اند. "
    چنین روایتی در کتب شیعه و سنی وجود دارد و از آن جمله در صحیح مسلم نقل شده است . ما دراینجا قضاوت رجال شناسان شیعه را رها می کنیم و در باره صحت و سقم این روایت از رجال شناسان اهل سنت که گمان می کنم برای علاقمندان مرحوم برقعی مطمئن تر باشد سود می بریم :
    الف - در رأس راویان حدیث ، ابی الهیاج قرار دارد که سیوطی در شرح سنن نسائی می‌نویسد:
    " ابی الهیاج ، در کتب روایتی جز این حدیث را نقل نکرده است . "
    پاورقی شرح سنن نسائی ج 4 صفحه 362 در اینجابه نقل از کشف الارتیاب
    ب ـ در سند حدیث وکیع قرار دارد که احمد بن حنبل می گوید :
    " او در پانصد مورد اشتباه کرده است . "
    ابن حجر در پایان ترجمه او می نویسد :
    " حدیث را از حفظ می خوانده و الفاظ آن را تغییر می داده و اصولا اهل زبان نبوده است . " تهذیب التهذیب ابن حجر ج 11 ص 125ـ131
    ج ـ از رجال دیگر حدیث "سفیان ثوری" است . ابن حجر در باره او از ابن مبارک نقل می کند :
    " سفیان حدیثی را بازگو میکرد ، نزد او آمدم در حالی که به حدیث دستبرد زده بود و تا مرا دید خجالت کشید تهذیب التهذیب ج 4 صفحه 115 "
    اِلهی قَوِّ عَلی خِدمَتِکَ جَوارِحی.....

  12. #9
    پاسخگوی مسائل مذهبی طاهره وحیدیان آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Sep 2011
    محل سکونت
    روی زمین خدا جایی در این غربتکده...جایی در همین نزدیکی...
    نوشته ها
    4,275
    می پسندم
    220
    مورد پسند : 2,271 بار در 1,502 پست
    نوشته های وبلاگ
    9
    میزان امتیاز
    157
    د ـ از راویان دیگر حبیب بن ثابت است . ابن حجر به نقل از ابن حبان می نویسد: او تدلیس می کرده .
    عقیلی می گوید : ابن عون او را مورد حمله قرار داده است. قطان می گوید: " بیش از یک حدیث از عطا روایت کرده ولی هیچ کدام قابل اعتماد نیست و درست حفظ و ضبط نشده است. "
    ه - راوی دیگر "ابووائل" است که به قرینه روایتش از حبیب بن ثابت همان شقیق بن سلمه کوفی است. او از طرفداران عثمان بود و به علی (علیه السلام) بد می گفت . ابن حجر به نقل از عاصم بن بهدله می نویسد :‌
    " از ابی وائل پرسیدند علی را دوست داری یا عثمان را ؟ گفت : ‌اول علی را دوست داشتم و سپس به عثمان علاقمند شدم . "
    شکی نیست که ابووائل از گروه خوارج بوده و مذهب آنان را داشته ، اما از کسانی است که بر اثر سخنان علی (علیه السلام) از معرکه نهروان بیرون رفته اند . ابن ابی الحدید در شرح نهج می نویسد :
    " از جمله کسانی که در باره علی کج فکر می کردند ابووائل شقیق بن سلمه بود و او از دوستداران عثمان و بدگویان به علی (علیه السلام) بود . شرح نهج البلاغه ج 3 صفحه 370 . "
    بله آن آب و تاب آقای برقعی در باره احادیث زیارت است و این مسلک ایشان در نقل روایاتی که متن آن را به نفع خود دیده اند . راستی ایشان نگران صحت و سقم روایات وراستی و ناراستی روایان بوده اند؟ شما قضاوت فرمایید.

    4 - قرآن شناسی و قرآن دانی علامه برقعی
    مرحوم برقعی در «خرافات وفور» فرموده اند:
    " ما نمی دانیم چرا آیت الله های زمان ما به قرآن آشنا نیستند . خرافات وفور ....ص 154 "
    اِلهی قَوِّ عَلی خِدمَتِکَ جَوارِحی.....

  13. #10
    پاسخگوی مسائل مذهبی طاهره وحیدیان آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Sep 2011
    محل سکونت
    روی زمین خدا جایی در این غربتکده...جایی در همین نزدیکی...
    نوشته ها
    4,275
    می پسندم
    220
    مورد پسند : 2,271 بار در 1,502 پست
    نوشته های وبلاگ
    9
    میزان امتیاز
    157
    و فرموده اند :
    " یک عده مرثیه خوان و روضه خوان کارشان این است که شب و روز مردم را ترغیب کنند به گریه کردن و بر سر زدن و به زیارت رفتن... دیگر نه از معارف اسلام خبر و نه از حقایق قرآن اثری است خرافات ص 98"
    و فرموده اند:
    " کافی یک باب اخباری آورده ضد قرآن از قول همین کذابان و غالیان".
    عرض می شود : این بنده نه مدعی صحت همه احادیث کافی هستم، نه مدافع قرآن شناسی همه آیت الله زمان خودمان. اما از این علامه مرحوم توقع می رفت که با این همه اتهام " قرآن ناشناسی، بی خبری از کتاب خدا، ضدیت با کلام الله ... " حداقل سخنانی خلاف قرآن مجید نگویند و در فهم آیات کلام الله مجید در ظلمات شبهات گام نزنند و بدون جهت هر زیارت نامه ای را خلاف قرآن ندانند و در ترجمه آیات ، جعلیات نیافرینند .
    فقط چند نمونه ذکر می کنم :

    1- در صفحه 63 خرافات مرقوم فرموده اند:
    " این جعالان زیارات به نماز و راه مستقیم الهی که دین اوست معتقد نبوده اند لذا این جملات را بافته اند: . . . السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا صَفْوَةَ اللَّه‏ یا عَمُودُ الدِّین‏ و امام را صفی الله خوانده در حالی که" اصطفاء" مخصوص انبیاء است ".
    آقای علامه برقعی خلاف می گویند : چنان که خداوند در آیه شریفه چهل ودوم از سوره ال عمران می فرماید :

    وَ إِذْ قالَتِ الْمَلائِکَةُ یا مَرْیَمُ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفاکِ وَ طَهَّرَکِ وَ اصْطَفاکِ عَلى‏ نِساءِ الْعالَمینَ (42)آل عمران .
    چنان که ملاحظه می فرمایید در آیه شریفه خداوند دو بار مقام "اصطفاء" را به حضرت مریم نسبت داده است و گویا همه غیر از آقای برقعی می‌دانند که حضرت مریم از انبیاء نبوده است .
    اِلهی قَوِّ عَلی خِدمَتِکَ جَوارِحی.....

صفحه 1 از 3 123 آخرینآخرین

موضوعات مشابه

  1. "لیله الرغائب" شبی به بلندای آرزو‌ها
    توسط امیرحسین در انجمن زیارت محبوب
    پاسخ ها: 4
    آخرين نوشته: 05-24-2012, 09:58 PM
  2. پوستر: آيت‌الله جنتي "پيرمرد آسماني انقلاب"
    توسط محمد حسین در انجمن عکس و گرافیک
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 02-22-2012, 11:17 PM
  3. خواسته‌های مردم از"ایمیل" و "اینترنت"
    توسط امیرحسین در انجمن موضوعات روز
    پاسخ ها: 1
    آخرين نوشته: 02-12-2012, 08:03 PM
  4. پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 02-10-2012, 07:41 PM
  5. وقتی "شهاب3" قلب جوانان مسلمان را شاد کرد
    توسط طاهره وحیدیان در انجمن موضوعات روز
    پاسخ ها: 3
    آخرين نوشته: 02-07-2012, 02:15 PM

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •