فصل دوّم: زمينه‏هاى گناه - صفحه 6
صفحه 6 از 9 نخستنخست ... 45678 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 51 تا 60 , از مجموع 90

موضوع: فصل دوّم: زمينه‏هاى گناه

  1. #51
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    276

    RE: فصل دوّم: زمينه‏هاى گناه

    در قرآن 26 بار سخن از هجرت به ميان آمده و در بعضى از آيات پاداش بسيار براى مهاجران ذكر شده است. و يكى از مصاديق هجرت، هجرت از گناه (هجرت درونى) است.

    و در احاديث نيز درباره اهميت هجرت سخن بسيار آمده از جمله رسول اكرم صلى الله عليه و آله فرمود:
    «من فر بدينه من ارض الى ارض و ان كان شبراً من الارض استوجب الجنة و كان رفيق محمّد صلى الله عليه و آله و ابراهيم عليه السلام» «1»

    «كسى كه براى حفظ دينش از سرزمينى به سرزمين ديگر گرچه به اندازه يك وجب هجرت كند استحقاق بهشت مى‏يابد و (در بهشت) يار و همنشين محمّد صلى الله عليه و آله و ابراهيم عليه السلام خواهد شد.»
    همانگونه كه حضرت محمّد صلى الله عليه و آله و ابراهيم عليه السلام مهاجران بزرگ جهان بودند او نيز در اين صف قرار مى‏گيرد.

    در روايتى آمده: در محضر امام صادق عليه السلام از محيط فاسد يكى از بلاد كه در آخر الزمان سراسر آن را گناه و فساد و انحراف فرا مى‏گيرد سخن به ميان آمد، امام به يكى از شاگردان خود به نام مفضل فرمود:
    اگر تو مى‏خواهى دينت را حفظ كنى آنجا را محل سكونت خود قرار نده زيرا آنجا محل فتنه و آشوب است.

    «و فرّ منها الى قلّة الجبال و من الحجر الى الحجر» «2»
    «واز آنجا از سنگى به سنگ ديگر (يا از بيشه‏اى به بيشه ديگر) فرار كن.»

    اين حديث نيز پيام آور آن است كه محيط فاسد نقش بسزايى در انحراف و آلودگى انسان به گناه دارد و انسان براى حفظ دين خود بايد از اين‏گونه محيطها دورى كند.

    به عبارت روشنتر اگر توانست دينش را حفظ نمايد و به پاكسازى محيط بپردازد براى او ماندن در چنان محيطى جايز، بلكه گاهى واجب است و گرنه از آنجا دور گردد.

    __________________________________________________
    (1). نورالثقلين، ج 1 ص 541
    (2). منتخب التواريخ، ص 875

  2. #52
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    276

    RE: فصل دوّم: زمينه‏هاى گناه

    مردم‏زدگى يا جوّزدگى‏

    يكى عوامل زمينه‏ساز محيط فاسد، (مردم زدگى) است كه از آن گاهى به عنوان عوام زدگى و جوّزدگى تعبير مى‏شود دين اسلام به انسان‏ها مى‏آموزد كه فكر و ذكر و كارشان در راستاى اطاعت و رضايت خداى بزرگ قرار گيرد و اخلاص را هرگز فراموش نكنند، آنچه را كه خشنودى خدا در آن است دوست بدارند و آنچه را كه خشم خدا در آن است دشمن بدارند و معيار و ميزان تصميم‏گيرى و انتخابشان بر اساس فرمان خدا باشد نه محيط، نه مردم محيط و نه عوام.

    ولى اگر معيار كارها جوّ عمومى جامعه باشد و همرنگ جماعت شدن ملاك انتخاب‏ها و رفتارها گردد مسلماً محيط از حال و هواى الهى بيرون آمده و آلوده به هوس‏هاى مردم مى‏شود.
    اسلام اكثريت را معيار حق و باطل قرار نداده، بلكه گاهى حاكميت اكثريت را رد كرده است.

    امام كاظم عليه السلام به شاگرد عالم و برجسته‏اش هشام‏بن حكم فرمود:
    «يا هشام! لو كان فى يدك جوزة و قال الناس لؤلؤة ما كان ينفعك و انت تعلم انها جوزة و لو كان فى يدك لؤلؤة و قال الناس انها جوزة ما ضرك و انت تعلم انها لؤلؤة» «1»

    «اى هشام! اگر در دست تو گردويى باشد ولى مردم بگويند مرواريد
    __________________________________________________
    (1). سفينة البحار، ج 2 ص 528

    است به حال تو سودى ندارد با اينكه مى‏دانى گردو است، و اگر در دست تو مرواريدى باشد و مردم بگويند گردو است زيانى به تو نمى‏رسد با اينكه مى‏دانى مرواريد است.»

    و در وصيت معروف حضرت لقمان عليه السلام به پسرش آمده كه فرمود:
    «لا تعلّق قلبك برضى النّاس فان ذلك لا يحصل»
    «قلب خود را به خشنودى مردم وابسته مكن زيرا (هر كار كنى) رضايت همه مردم بدست نمى‏آيد.»

    سپس براى اينكه اين مطلب را نشان بدهد، به همراه پسرش از خانه بيرون آمد و الاغ خود را نيز از طويله بيرون كرد لقمان سوار بر الاغ شد و پسرش پياده به دنبال او حركت كرد، به جمعى رسيدند. آنها گفتند: اين پيرمرد قسى القلب و بى‏رَحم است. خودش سوار شده و اين كودك را پياده به دنبال خود مى‏برد.

    سپس پسر سوار شد و پدر پياده براه افتاد، به جمعى رسيدند. گفتند: اين پدر و پسر، پدر و پسر بدى هستند، بدى پدر از اين رو كه فرزندش را تربيت نكرده، و بدى پسر از اين رو كه به پدرش احترام و رحم نمى‏كند. سپس با هم سوار شدند و به راه افتادند به جمعى رسيدند و آن جمع گفتند: اين دو نفر، عجب آدم‏هاى بى‏رَحمى هستند با هم سوار بر اين حيوان زبان بسته شده‏اند، سپس لقمان و پسرش هر دو پياده شدند و الاغ را جلو انداختند و به دنبال آن حركت نمودند و اين بار به جمعى رسيدند و آن جمع گفتند: كار اين دو نفر عجيب است كه مركب به اين خوبى را رها كرده و پياده به دنبالش حركت مى‏كنند!!

  3. #53
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    276

    RE: فصل دوّم: زمينه‏هاى گناه

    آنگاه لقمان عليه السلام به پسرش گفت:
    ديدى كه بدست آوردن رضايت همه‏ى مردم محال است.
    «فلا تلتفت اليهم و اشتغل برضى اللّه جل جلاله» «1»

    «پس به رضايت آنها دل مبند، و به خشنودى خداى بزرگ اشتغال داشته باش.»
    امام باقر عليه السلام فرمودند:
    «كسى كه خشنودى مردم را به چيزى كه موجب خشم خدا مى‏شود طلب كند، همان ستايش كننده او از مردم، سرزنشگر او خواهد شد و كسى كه اطاعت خدا را به چيزى كه باعث خشم مردم مى‏شود طلب كند، خداوند او را از دشمنى هر دشمن و از حسادت هر حسود و از ظلم هر ستمگر، كفايت مى‏كند، و قطعاً خداوند يار و ياور او خواهد بود.» «2»

    عوامل تباهى محيط

    در اسلام از امورى مانند تجاهر به فسق، شايع كردن گناه، كمك به گناه، راضى شدن به گناه و غيبت و ترك امر به معروف و نهى از منكر و انتخاب رهبران فاسد و ترك اجراى حدود الهى و ... كه هر كدام نقشى در فاسد كردن محيط دارند، شديداً نهى شده.

    همچنين از گناهانى كه رابطه مستقيم با فاسد سازى محيط دارند مانند، بى حجابى، برنامه‏هاى گمراه كننده مانند فيلم‏هاى ضد اخلاق و اعتياد به مواد مخدر و ... نه تنها نهى شده بلكه بر حكومت اسلامى لازم است كه شديداً جلوگيرى نمايد، و از اين بالاتر بر عموم مردم واجب است كه‏ نظارت عمومى بر اوضاع داشته باشند و امر به معروف و نهى از منكر نمايند، كه اگر با دقت اين دو وظيفه بزرگ را مورد بررسى قرار دهيم مى‏بينيم اجراى اين دو وظيفه‏ى بزرگ و وسيع نقش اساسى در پاكسازى محيط خواهند داشت.

    به عبارت روشنتر: انسان يك موجود اجتماعى است، جامعه بزرگى كه در آن زندگى مى‏كند، از يك نظر همچون خانه‏ى او است و حريم آن همچون حريم خانه‏ى او به حساب مى‏آيد، پاكى جامعه و محيط، به پاكى او كمك مى‏كند، و ناپاكى جامعه به ناپاكى او كمك مى‏نمايد.
    __________________________________________________
    (1). سفينة البحار، ج 2 ص 511
    (2). فروع كافى، ج 5 ص 63

  4. #54
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    276

    RE: فصل دوّم: زمينه‏هاى گناه

    روى همين اصل هر كارى كه جوّ جامعه را آلوده سازد در اسلام شديداً از آن نهى شده است.
    گناه اجتماعى به مراتب بدتر از گناه فردى است، زيرا موجب عادى شدن گناه گرديده و بذر گناه را در همه‏جا مى‏پاشد.

    به عنوان مثال: اگر در نقطه‏اى از جامعه آتشى روشن گردد، بايد آن را خاموش يا محاصره نمود و گرنه شعله‏هاى آن فراگير شده و همه‏ى جامعه را مى‏سوزاند.

    پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله گناه اجتماعى را چنين مثال زدند و فرمودند:
    جمعى سوار بر كشتى شدند و هر كس در جاى خود نشست و كشتى در دريا به حركت درآمد. در اين ميان مردى تيشه‏اى برداشت و به سوراخ كردن آن محلى كه نشسته بود پرداخت، به او گفتند: چه كار مى‏كنى؟ در پاسخ گفت اينجا جاى خودم مى‏باشد هر كار دلم بخواهد آزادم كه انجام دهم.

    اگر تيشه را از دست او بگيرند هم او و هم ساير سرنشينان كشتى نجات مى‏يابند وگرنه او و ديگران غرق شده و به هلاكت مى‏رسند.

    اينك گناهانى را كه موجب تباهى محيط مى‏گردند بطور فشرده مورد بررسى قرار مى‏دهيم در ضمن با درجه زشتى اين گناهان آشنا مى‏شويم:

    الف- آشكار نمودن گناه‏

    در آيه 19 سوره‏ى نور مى‏خوانيم:
    «إنّ الّذِينَ يُحبُّون أن تَشيع الفاحِشة فى الّذينَ آمنوا لَهم عَذاب أليمٌ فى الدّنيا والآخرة»
    «كسانى كه دوست دارند زشتى‏ها در ميان مردم با ايمان شيوع يابد عذاب دردناكى براى آنها در دنيا و آخرت است.»

    جالب اينكه آيه مى‏گويد: اين دوست داشتن گرچه به مرحله‏ى عمل نرسد موجب عذاب دردناك خواهد بود، اين تعبير بيانگر نهايت تاكيد در پرهيز از شيوع گناه است. به هر حال اگر خواهان جامعه سالم هستيم، يكى از راه‏هاى آن پوشانيدن گناه است تا گناهان بزرگ شمرده شوند و عادى نگردند، براى روشن شدن مطلب به روايات زير توجه فرماييد:

    1- رسول اكرم صلى الله عليه و آله مى‏فرمايد:
    «مَن أذاع فاحِشة كان كَمُبتدئها»
    «كسى كه كار زشتى را شيوع دهد، همانند كسى است كه خودش آن را انجام داده است.»

    2- نيز فرمودند:
    «المُستَتر بالْحسنة يعدل سَبعين حَسنة و المُذيع بالسّيّئة مَخذول و المستتر بها مغفور له» «1»
    «پاداش پنهان كننده كار نيك (بخاطر دورى از ريا) برابر هفتاد حسنه است و آنكس كه گناه را نشر دهد مخذول و مطرود است و آنكس كه گناه را پنهان مى‏دارد مشمول آمرزش الهى است.»

    __________________________________________________
    (1). كافى، ج 2 ص 356 (باب التعيير)

  5. #55
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    276

    RE: فصل دوّم: زمينه‏هاى گناه

    3- امام باقر عليه السلام مى‏فرمايد:
    «يجب للمؤمن ان يستر عليه سبعين كبيرة» «1»
    «بر مؤمن واجب است كه گناهان مؤمن ديگر را تا هفتاد گناه كبيره بپوشاند.»

    4- امام صادق عليه السلام فرمودند:
    «من در مورد (نجات و عفو) اين امت در شخصى كه حق ما را شناخت اميد دارم، جز در مورد يكى از سه كس:
    1- سلطان ستمگر 2- همنواى هوس‏هاى نفسانى 3- گنهكارى كه گناه خود را آشكارا انجام مى‏دهد.» «2»

    5- نيز فرمودند:
    «اذا جاهر الفاسق بفسقه فلا حرمة له و لا غيبة» «3»
    «هنگامى كه گنهكار گناه خود را آشكارا انجام دهد احترامى ندارد و غيبت او نيز حرام نيست.»
    البته منظور در همان موردى است كه گناه آشكار نموده است.

    6- رسول خدا صلى الله عليه و آله مى‏فرمايد:
    «الّلهم إنّى أعوذُ بكَ من خَليل ماكِر ... إن راى‏ حسنة دفنها وإن راى‏ سيّئة أذاعها» «4»
    «خدايا! از دوست حيله‏گر به تو پياه مى‏برم ... كه هرگاه كار نيكى ديد، آن را بپوشاند، و اگر كار بدى ديد آن را فاش مى‏سازد.»
    __________________________________________________
    (1). سفينة البحار، ج 1 ص 598
    (2). بحار، ج 73 ص 355
    (3). سفينة البحار، ج 2 ص 361. و براستى اگر مؤمن به گناهكار متجاهر احترام نكند، نقش بسزايى در تأديب و تنبيه او خواهد داشت‏
    (4). نهج الفصاحه، ص 101

  6. #56
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    276

    RE: فصل دوّم: زمينه‏هاى گناه

    7- اميرمؤمنان على عليه السلام فرمودند:
    «ذو العيوب يحبون اشاعة معايب الناس ليتسع لهم العذر» «گنهكاران دوست دارند كه گناه ديگران را منتشر كنند، تا راه بهانه براى گناه خودشان بازتر گردد.» «1»
    در موارد متعدد در احكام فقهى بين گنهكارى كه مخفيانه گناه مى‏كند با گنهكارى كه آشكارا گناه مى‏كند فرق است.

    به عنوان نمونه، حضرت امام قدس سره در مصرف سهم سادات مى‏فرمايد:
    «الاحوط عدم الدفع الى المتهتك المتجاهر بالكبائر بل يقوى عدم الجواز ان كان فى الدفع اعانة على الاثم و العدوان و الاغراء بالقبيح» «2»

    «احتياط آن است كه سهم سادات را به سيدى كه گستاخ است و آشكارا گناه كبيره مى‏كند ندهند بلكه اقوى اين است كه جايز نيست هرگاه در دادن سهم سادات به او كمك بر گناه و تجاوز و افكندن به كار زشت باشد.»

    و در مورد اهل كتاب (مسيحيان و يهود و ...) مى‏فرمايد:
    «يكى از شرايط ذمّه آن است كه آنها در حضور مسلمين تظاهر به گناه مانند شرابخوارى آشكارا، زنا و خوردن گوشت خوك، ازدواج با زنان محرم ننمايد.» «3»
    __________________________________________________
    (1). فهرست غرر، ص 288
    (2). تحرير الوسيله، ج 1 ص 365
    (3). تحرير الوسيله، ج 2 ص 501

    شخصى از امام كاظم عليه السلام پرسيد: يهودى يا مسيحى يا مجوسى كه زنا كرده يا شراب خورده دستگير كرده‏اند، حكمش چيست؟. فرمود:
    «يقام عليه حدود المسلمين اذا فعلوا ذلك فى مصر من امصار المسلمين او فى غير امصار المسلمين اذا رفعوا الى حكام المسلمين» «1»

    «حدود اسلام را بر او جارى مى‏سازند، در صورتى كه او اين گناهان را در شهرى از شهرهاى مسلمين انجام داده و يا در غير شهر آنها انجام داده ولى آن‏ها را نزد قاضى‏هاى مسلمين آورده‏اند.»

    اين احكام و روايت بيانگر آنست كه تظاهر به گناهانى كه داراى حد هستند حتى از اهل كتاب هم موجب اجراى حد خواهد شد و اجراى حد مربوط به گناهانى است كه آشكارا انجام مى‏شود.

    در پايان به اين كلام حضرت على عليه السلام توجه كنيد:
    «شرالناس من لا يعفو عن الهفوة و لا يستر العورة» «2»
    «بدترين مردم كسى است كه از لغزش نمى‏گذرد و عيب را نمى‏پوشاند.»
    بايد توجه داشت كه ايجاد مراكز فساد و فحشا و تشويق مردم به گناه و بى‏حجابى، زمينه‏اى براى ارتكاب گناه علنى است.
    __________________________________________________
    (1). وسائل الشيعه، ج 18 ص 338
    (2). غرر الحكم، ج 1 ص 446. (قبلًا در بررسى تبديل گناه صغيره به كبيره، چند روايت در سرزنش گناه آشكار، ذكر شد و گفتيم يكى از مواردى كه گناه صغيره را تبديل به كبيره مى‏كند تجاهر به گناه است.)

  7. #57
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    276

    RE: فصل دوّم: زمينه‏هاى گناه

    ب- بى‏حيايى و پرده‏درى‏

    يكى از عوامل تباهى محيط بى‏شرمى و پاره كردن پرده حيا است، لذا براى پاكسازى و پاك نگهداشتن محيط بايد حياى اسلامى را حفظ كرد.

    حيا در برابر خدا، حيا در برابر مردم، حيا در نزد خود، هر كدام نقش موثرى در سالم سازى محيط دارند.
    رسول اكرم صلى الله عليه و آله فرمودند:
    «إستحيوا من اللّه حقّ الحياء» «1»
    «به طور كامل از خدا حيا كنيد.»

    اميرمؤمنان على عليه السلام مى‏فرمايد:
    «من لا يستحيى من النّاس لم يستحيى من اللّه» «2»
    «كسى كه از مردم حيا نمى‏كند از خدا حيا نمى‏كند.»

    و نيز فرمودند:
    «أحسن الحياء استحيائك من نفسك» «3»
    «نيكوترين حيا، حياى از خودت مى‏باشد.»

    قرآن و مساله حيا

    در قرآن با تعبيرات گوناگون در مورد حيا سخن به ميان آمده مانند:
    1- حيا در زبان، (انعام 108).
    2- حيا در طرز سخن گفتن، (احزاب 32).
    3- حيا در راه رفتن، (قصص 25).
    4- حيا در شركت در مجالس مهمانى، (احزاب 53).
    5- حيا در نگاه كردن، (نور 30 و 31).
    6- حيا در امور اقتصادى، (بقره 273).
    7- حيا در ورود به منازل، (نور 59 و 58).

    كوتاه سخن آنكه: اگر آنگونه كه اسلام فرموده به صفت نيك حيا در تمام ابعادش توجه شود و عملًا رعايت گردد موجب پاكسازى محيط مى‏گردد، چنانكه شكستن مرز حيا زمينه‏ساز و گسترش دهنده‏ى فساد محيط خواهد بود.

    __________________________________________________
    (1). مصباح الشريعه، ص 86
    (2). ميزان الحكمة، ج 2 ص 566
    (3). ميزان الحكمة، ج 2 ص 566

  8. #58
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    276

    RE: فصل دوّم: زمينه‏هاى گناه

    ج- بى‏تفاوتى و تماشاچى بودن‏

    يكى ديگر از عواملى كه به فساد محيط دامن مى‏زند، و موجب تشويق گناه در جامعه مى‏شود، اين است كه مردم در برابر گناهانى كه در محيط انجام مى‏شود بى‏تفاوت و تماشاچى باشند.

    اسلام با دستور دقيق و گسترده دو فريضه‏ى مهم «امر به معروف و نهى از منكر» و دو وظيفه عميق «تولّى و تبرّى» و جهاد و دفاع به پيروان خود دستور مى‏دهد كه نسبت به جامعه و رويدادهاى آن تماشاچى و بى‏تفاوت نباشند، بلكه با نظارت دقيق در صحنه حضور يابند و از هر گونه فساد جلوگيرى نمايند و به گسترش نيكى‏ها همت گماردند. «1» و در عقيده و عمل به يارى دوستان خدا «تولّى» بپردازند. و از دشمنان خدا بيزارى «تبّرى» جويند.

    تولّى يعنى عشق به خوبان ورزيدن و تاييد عملى راه آنان، كه در راستاى پاكى محيط در دراز مدت بسيار عميق و گسترده و نتيجه بخش خواهد بود.

    تبرّى يعنى قهر و بى‏اعتنايى با فاسقان و ستمگران.
    __________________________________________________
    (1). در فصل‏هاى اين كتاب درباره امر به معروف و نهى از منكر سخن گفته‏ايم‏


    اين دستورات بزرگ اسلامى هر فرد مسلمان را از بى‏تفاوتى و تماشاچى بودن نهى مى‏كند و با تاكيد از آنها مى‏خواهد كه در برابر گناه‏ ايستادگى كنند و براى جلوگيرى از آن در صحنه حضور يابند و تا آخرين حد امكان در راستاى پاكسازى محيط كوشا و جدى باشند.

    د- رضايت به گناه‏

    رضايت به گناهِ گنهكار و خاموشى در برابر گناه نيز از عوامل زمينه‏ساز اجتماعى گناه است و نقش به سزايى در پيدايش و استمرار گناه دارد.

    خداوند به يهوديان زمان پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله كه به پيامبر كُشى اجدادشان راضى بودند مى‏فرمايد، «شما قاتل هستيد!» چنانكه اين مطلب در آيه 183 آل عمران آمده است.

    امام صادق عليه السلام آنانرا كه در عصر ايشان به قتل امام حسين عليه السلام در كربلا خشنود بودند قاتل معرفى كرد و با استناد به آيه مذكور فرمود: رضايت به قتل، انسان را در صف قاتلين قرار مى‏دهد. «1»

    در جريان كشتن ناقه‏ى صالح با اينكه قاتل يك نفر بود خداوند همه قوم ثمود را مشمول عذاب نمود و كشتن ناقه را به همه‏ى آنها نسبت داده و فرمود: «فَعَقَروها» «2»

    اميرمؤمنان على عليه السلام در تبيين اين موضوع مى‏فرمايد:
    «و انّما عَقَر ناقَةَ ثمودَ رجلٌ واحد فعَمَّهم اللّه بالعذاب لَمّا عَمّوه بالرِّضا»
    «ناقه‏ى صالح را يك نفر از پاى درآورد اما خداوند همه‏ى آن قوم را مجازات كرد چرا كه همه به آن راضى بودند.»
    __________________________________________________
    (1). وسائل الشيعه، ج 11 ص 412 و 509
    (2). هود/ 65، شعراء/ 157 و شمس/ 14

  9. #59
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    276

    RE: فصل دوّم: زمينه‏هاى گناه

    روايات در اين باره بسيار است به عنوان نمونه به ذكر سه روايت مى‏پردازيم:

    1- اميرمؤمنان على عليه السلام فرمودند:
    «الراضى بفعل قوم كالداخل فيه معهم و على كل داخل فى باطل اثمان اثم العمل به و اثم الرضا به» «1»
    «آنكس كه به كار جمعيتى راضى باشد همچون كسى است كه در كار آن قوم دخالت و شركت دارد و آنكس كه در كار باطل دخالت دارد دو گناه مى‏كند: يكى گناه عمل و يكى گناه رضايت به گناه.»

    2- رسول اكرم صلى الله عليه و آله فرمودند:
    «هرگاه گناهى در زمين پديدار شود آنكس كه در كنار گناه ناظر و حاضر است ولى از آن متنفر مى‏باشد مانند كسى است كه از آن گناه غايب است. و كسى كه از گناه غايب (و دور) است ولى به آن خشنود و راضى است مانند كسى است كه در انجام آن گناه حاضر و شريك است.» «2»

    3- در بعضى از زيارتنامه‏ها از جمله در زيارت اربعين مى‏خوانيم:
    «لَعن اللّه امّة سَمِعت بذلك فَرضيَتْ به»
    «خدا لعنت كند امتى را كه جريان قتل تو را شنيد و به آن راضى شد.»
    __________________________________________________
    (1). نهج البلاغه، حكمت 154، وسائل الشيعه، ج 11 ص 411
    (2). نهج الفصاحه، حديث 223، وسائل الشيعه، ج 11 ص 410

  10. #60
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    276

    RE: فصل دوّم: زمينه‏هاى گناه

    ه- كمك به گناه و ظلم‏

    يكى از زمينه‏هاى اجتماعى كه باعث گسترش گناه مى‏گردد اعانت بر ظلم است چرا كه كمك به ظالم و گنهكار در جهت گناهش او را نيرومندتر و گستاخ‏تر مى‏نمايد و همين اساس گسترش گناه و پيدايش گناهان ديگر خواهد شد، مثلًا بى‏حجابى يكى از گناهان اجتماعى است كه اگر افراد ديگر كمك به موضوع بى‏حجابى كنند، هرگونه كمك باشد، باعث گسترش آن شده و به صورت عادى در همه جا رخنه خواهد كرد، خود اين گناه نيز باعث كمك به گناهان ديگر است.

    اسلام شديداً از كمك به گناه و بخصوص اعانت ظالم نهى كرده است و در اين زمينه هشدارهاى موكد نموده است.

    اينك به آيات قرآن در اين رابطه توجه كنيد:
    «تَعاونوا علىَ البِرّ و التّقوى‏ وَ لا تَعاونوا عَلى الاثمِ و العُدوان» «1»
    «در كارهاى نيك و تقوى يكديگر را يارى كنيد و هرگز در راه گناه و تعدى همكارى نكيند.»

    براستى اگر در جامعه، همكارى در كارهاى نيك و مثبت و سازنده باشد و از همكارى در گناه و ستم خوددارى شود بخش بسيار مهمى از نابسامانى‏ها، سامان مى‏يابد واز گناهان بسيارى جلوگيرى به عمل مى‏آيد.

    «و لا تَركَنوا الَى الّذينَ ظلموا فتَمسّكم النّار» «2»
    «بر ظالمان تكيه نكنيد كه موجب مى‏شود آتش دوزخ شما را فراگيرد»

    يعنى هرگونه تمايل، همكارى، دوستى و اظهار رضايت به ظالمان جرم است و از آن برحذر باشيد و هرگونه پيوند خود را با آنها قطع كنيد.

    «فلا تَقْعُد بعد الذِّكرى‏ مع القَوم الظّالِمين» «3»
    «بعد از توجه با قوم ستمگر منشين.»
    __________________________________________________
    (1). مائده/ 2
    (2). هود/ 113
    (3). انعام/ 68

صفحه 6 از 9 نخستنخست ... 45678 ... آخرینآخرین

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •