(آيه 20)- سپس به زمين پرداخته، مىگويد: «و (آيا) به زمين (نگاه نمىكنند) كه چگونه گسترده و هموار گشته است»؟ (و الى الارض كيف سطحت).
چگونه بارانهاى مداوم كوهها را شسته، و ذرات خاك را به وجود آورده، سپس در گودالها پهن كرده و زمينهاى صافى كه هم آماده كشاورزى است و هم قابل هرگونه ساختمان، در اختيار انسان قرار داده است؟
اگر به راستى كره زمين تماما كوه و دره بود زندگى كردن بر آن چقدر مشكل و طاقت فرسا بود؟ چه كسى آن را پيش از تولد ما مسطح و قابل استفاده ساخت؟
امور چهارگانهاى كه در آيات فوق آمده- شتر، آسمان، كوهها، زمين- زير بناى زندگى انسان را تشكيل مىدهد:
آسمان كانون نور است و باران و هوا، و زمين مركز پرورش انواع مواد غذائى، كوهها رمز آرامش و ذخيره آب و مواد معدنى، و شتر نمونه روشنى از چهارپايان اهلى كه در اختيار بشر قرار دارد.
به اين ترتيب هم مسائل كشاورزى، هم دامدارى و هم صنعتى در اين امور چهارگانه نهفته شده است، و انديشه در اين نعمتهاى گوناگون، خواه ناخواه انسان را به شكر منعم وا مىدارد، و شكر منعم او را به معرفت اللّه و شناخت خالق نعمت دعوت مىكند.
(آيه 21)- و به دنبال اين بحث توحيدى روى سخن را به پيامبر كرده، مىگويد: «پس اكنون كه چنين است آنها را) تذكر ده كه تو فقط تذكر دهندهاى» (فذكر انما انت مذكر).
(آيه 22)- «تو سلطهگر بر آنان نيستى كه (بر ايمان) مجبورشان كنى» (لست عليهم بمصيطر).
آرى! آفرينش آسمان و زمين و كوهها و حيوانات نشان مىدهد كه اين عالم بىحساب نيست، و آفرينش انسان نيز هدفى داشته، اكنون كه چنين است آنها را با تذكرات خويش به اهداف خلقت و آفرينش آشنا ساز، و راه قرب خدا را به آنها نشان ده، و در مسير تكامل رهبر و راهنمايشان باش.
البته راه كمال در صورتى پيموده مىشود كه با ميل و اراده و اختيار همراه باشد، تو هرگز نمىتوانى آنها را مجبور سازى، و اگر هم مىتوانستى فايدهاى نداشت.