(آيه 18)- و بعد از آن به آسمان پرداخته، مىفرمايد: «و (آيا) به آسمان نگاه نمىكنند كه چگونه برافراشته شده»؟! (و الى السماء كيف رفعت).
چگونه اين كرات عظيم هر يك در مدار خود ميخكوب شدهاند؟ و بدون ستونى در جاى خود قرار گرفتهاند؟ ميليونها سال بر كرات منظومه شمسى مىگذرد و محورهاى اصلى حركت اين كرات تغيير نمىيابد.
آيا نبايد در باره خالق و مدبر اين جهان بزرگ انديشيد و به اهداف بزرگ و والاى او نزديك شد؟!
(آيه 19)- سپس مىافزايد: «و (آيا) به كوهها نگاه نمىكنند كه چگونه در جاى خود نصب گرديده»؟! (و الى الجبال كيف نصبت).
كوههائى كه ريشههاى آن به يكديگر متصل است، و همچون حلقههاى زره گرداگرد زمين را فرا گرفته، و لرزشهاى ناشى از مواد مذاب درونى، و جذر و مد ناشى از جاذبههاى ماه و خورشيد را به حد اقل مىرساند.
«نصبت» از ماده «نصب» به معنى ثابت قرار دادن است، و ممكن است اين تعبير ضمنا اشارهاى به كيفيت خلقت كوهها در آغاز آفرينش نيز بوده باشد، همان چيزى كه علم امروز پرده از آن برداشته، و پيدايش كوهها را به عوامل متعددى نسبت مىدهد، و انواع و اقسامى براى آن قائل است:
كوههائى كه بر اثر چين خوردگى زمين پيدا شده.
كوههائى كه از آتشفشانها به وجود آمده.
كوههائى كه نتيجه آبرفتهاى ناشى از باران است.
و كوههائى كه در دل درياها تكوين مىيابد و مجموعهاى است از رسوبات دريا و باقى مانده حيوانات آن- مانند كوهها و جزائر مرجانى.
آرى! هر كدام از اين كوهها، و آثار و بركات آنها براى انسانهاى بيدار نشانههاى زندهاى است از قدرت پروردگار.