(آيه 10)- سپس به شرح اين مطلب پرداخته، مىگويد: «در بهشتى عالى جاى دارند» (فى جنة عالية).
آرى! آنها در طبقات عالى و مقامات بالاى بهشتند.
(آيه 11)- بعد به توصيف ديگرى از اين بهشت كه جنبه روحانى و معنوى دارد پرداخته، مىافزايد: «در آنجا هيچ سخن لغو و بيهودهاى نمىشنوند» (لا تسمع فيها لاغية).
و چه آرام بخش است محيطى كه از همه اين سخنان پاك باشد، و اگر درست بينديشيم قسمت عمده ناراحتيهاى زندگى دنيا از شنيدن اين گونه سخنان است كه آرامش روح و جان و نظامات اجتماعى را برهم مىزند و آتش فتنهها را شعلهور مىسازد.
(آيه 12)- بعد از ذكر اين نعمت روحانى و آرامش كه بر روح و جان بهشتيان به خاطر نبودن سخنان لغو و بيهوده حكم فرماست به بيان قسمتى از نعمتهاى مادى بهشت پرداخته، مىگويد: «در آن چشمهاى جارى است» (فيها عين جارية).
چشمهاى كه مطابق ميل بهشتيان به هر طرف كه بخواهند جريان پيدا مىكند، و نيازى به شكافتن نهر و ساختن بستر ندارد.
وجود چشمههاى متعدد علاوه بر افزودن بر زيبائى و طراوت، اين فايده را نيز دارد كه هر كدام نوشابه مخصوصى دارد و ذائقه بهشتيان را هر زمان با انواع شراب طهور شيرين و معطر مىكند.
(آيه 13)- بعد از ذكر چشمهها به سراغ تختهاى بهشتى مىرود، مىفرمايد:
«در آن (باغهاى بهشتى) تختهاى زيباى بلندى است» (فيها سرر مرفوعة).
بلند بودن اين تختها به خاطر آن است كه بهشتيان بر تمام مناظر و صحنههاى اطراف خود مسلط باشند، و از مشاهده آن لذت برند.