(آيه 34)- و در اين آيه به مجازاتهاى دردناك آنها در دنيا و آخرت كه طبعا شامل شكست و ناكامى و سيه روزى و آبروريزى و غير آن مى‏شود، اشاره كرده چنين مى‏گويد: «براى آنها در زندگى دنيا مجازاتى است و مجازات آخرت سخت‏تر و شديدتر است» (لَهُمْ عَذابٌ فِي الْحَياةِ الدُّنْيا وَ لَعَذابُ الْآخِرَةِ أَشَقُّ).

چرا كه دائمى و هميشگى و جسمانى و روحانى و توأم با انواع ناراحتيها است: و اگر گمان كنند راه فرار و وسيله دفاعى در برابر آن دارند، سخت در اشتباهند چرا كه: «هيچ چيز در برابر خداوند نمى‏تواند از آنها دفاع كند» (وَ ما لَهُمْ مِنَ اللَّهِ مِنْ واقٍ).

(آيه 35)- بار ديگر در اين آيه سخن از معاد و مخصوصا از نعمتهاى بهشتى و كيفرهاى دوزخى به ميان آمده است.

نخست مى‏گويد: «توصيف بهشتى كه به پرهيزكاران وعده داده شده (اين است كه) نهرهاى آب از زير درختانش جارى است» (مَثَلُ الْجَنَّةِ الَّتِي وُعِدَ الْمُتَّقُونَ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ).

دومين وصف باغهاى بهشت اين است كه: «ميوه‏هاى آن دائمى و هميشگى است» (أُكُلُها دائِمٌ).

نه همچون ميوه‏هاى اين جهان كه فصلى است و هر كدام در فصل خاصى آشكار مى‏شود بلكه گاهى بر اثر آفت و بلا ممكن است در يك سال اصلا نباشد.

و همچنين «سايه آنها» نيز هميشگى است (وَ ظِلُّها).

از اين جمله روشن مى‏شود كه باغهاى بهشت خزان ندارند، و نيز از آن معلوم مى‏شود كه تابش نور آفتاب يا همانند آن در بهشت هست.

و در پايان آيه بعد از بيان اين اوصاف سه گانه بهشت مى‏گويد: «اين است سر انجام پرهيزكاران، ولى سر انجام كافران آتش است»! (تِلْكَ عُقْبَى الَّذِينَ اتَّقَوْا وَ عُقْبَى الْكافِرِينَ النَّارُ).

در اين تعبير زيبا، نعمتهاى بهشتى با لطافت و به تفصيل بيان شده، اما در مورد دوزخيان در يك جمله كوتاه، و خشك و خشن مى‏گويد: «عاقبت كارشان جهنم است»!