گفتم: بفرمایید.
گفت شما؟
نه اینكه ما را نمیشناخت، گفتند، تو چه كارهای یعنی؟ گفتیم: صاحبخانه غش
كرده.
گفت: كس دیگری نیست؟
یاد آن افتادیم كه دو تا دخترها هم میتوانند به آقا بگویند بفرمایید.
گفتیم آقا شما بفرمایید داخل.
گفت: من بدون اذن صاحبخانه به داخل نمیآیم.
معنی و مفهوم حفاظت، خودش را اینجا از دست نمیدهد. مهمتر از حفاظت این
است. بدون اذن وارد خانه كسی نمیشود. رهبر نظام است باشد، ارمنی است باشد،
ضدحفاظتترین
شكل ممكن این است كه مقام معظم رهبری توی خیابان اصلی توی چهارراه، با لباس
روحانیت با آن عظمت رهبری خودشان بایستند، همة مردم هم ایشان را ببینند و
ایشان بدون
اذن وارد خانه كسی نشوند.
من دویدم رفتم توی آشپزخانه. به یكی از این دخترها گفتم آقا دم در است بیایید
تعارف كنید بیایند داخل.
لباس مناسبی تنشان نبود. گفتند: پس ما لباسمان را عوض كنیم.
به آقا گفتیم: كه رفتهاند لباس مناسب بپوشند، شما بفرمایید داخل.
گفتند: نه میایستم تا بیایند.