وارد حوزه های خطرناکی شدید آقای دکتر ...

ما می خواهیم مشکل مملکت را حل کنیم. زمانی که یک اندیشمندی می خواهد در زمینه نظریه پردازی برای حل مسئله ای در جامعه حرف بزند، نه زن است نه مرد و نه مجرد است نه متأهل. یک اندیشمند است. این اندیشمند باید ببیند ازداج موقت جایش کجاست. آیا این درست است که ما حتی در حوزه پژوهشی هزینه نمی کنیم؟ از جهت دیگر آیا درست است که چون در اسلام ازدواج موقت داریم، از همین فردا آن را تبلیغ کنیم؟ من می گویم نه.

اين در حالي است كه خیلی ها به این شکل فکر می کنند و به حکم اینکه در اسلام ازدواج موقت هست، مبلغ ازدواج موقت شده اند؛ البته من این را صحیح نمی دانم؛ زیرا ممکن است نتوانيم آن را در جای خودش قرار دهیم و در واقع از آن موضعی که شارع مقدس داشته، خارجش کنیم. در اينجا مقتضیات زمان و مکان به درد ما می خورد؛ يعني اینکه انگار کر هستیم و ازدواج موقتی در اسلام نیست و سکوت اختیار کنیم، هم درست نیست.

علمای ما نیز نگران همین امر هستند که ازدواج موقت از جایگاه خودش خارج شود.

پس بايد علما کار پژوهشی کنند؛ البته اینکه تمام علمای ما فکر کنند تمام فعالیت های پژوهشی را خودشان باید انجام دهند نیز درست نیست؛ زیرا بسیاری از علمای ما در موضع حاکمیتی قرار ندارند. مثلاً علمایی که در قم، مشهد، تبریز، اصفهان و نجف زندگی می کند، در موضع حاکمیتی نیستند، ولي فعالیت پژوهشی می تواند او را در موضع حاکمیتی قرار دهد؛ یعنی علمای ما یک نگرانی دارند که این نگرانی در خلوت است، در حالي كه بايد تحقیق و پژوهش کنند.

بخشی از این تحقیق، پژوهش بنیادین است تا ببینند شارع مقدس به چه دلیلی این حکم را قرار داده است، بخش دیگر نیز در حوزه میدانی است يعني اينكه كجا زندگی می کنیم، بگوییم یا نگوییم و در چه فرایندی بگوییم.

گاهی ما یک سوال شرعی داریم و به فکر 20 سال آینده نیستیم، اما ازدواج موقت از آن مباحثی است که باید در فکر 30 سال آینده باشیم؛ یعنی ما در یک فرایندی باید به ازدواج موقت برسیم، بنابراين نمی توانیم در رابطه با این امر، دستور دهیم؛ چون اگر هم دستور دهیم کسی گوش نمی کند؛ مگر آقای هاشمی رفسنجانی که سال 61 – 62 گفت، کسی گوش کرد؟ مگر آقای پورمحمدی که وزیر کشور بود، گفت، کسی گوش کرد؟ مگر شهید مطهری که قبل از انقلاب این بحث را مطرح کرد، کسی اعتنا کرد؟