پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) تربیت شده خداوند
بعد حضرت در مقایسه بین خودشان و پیامبر میفرمایند:
«وَ لَقَدْ قَرَنَ اللَّهُ سُبْحَانَهُ بِهِ مِنْ لَدُنْ أَنْ کَانَ فَطِیماً أَعْظَمَ مَلَکٍ مِنْ مَلَائِکَتِه»، از آن موقعی که پیامبر را از شیر گرفتند، خداوند بزرگترین فرشتهاش را مُقارن و همنشین پیامبر قرار داد. این همان موقعی است که علی (علیه السلام) میفرمایند خودم در دامن پیامبر بودم،
«یَسْلُکُ بِهِ طَرِیقَ الْمَکَارِمِ وَ مَحَاسِنَ أَخْلَاقِ الْعَالَمِ لَیْلَهُ وَ نَهَارَهُ»، تا شب و روز او را به سوی اخلاق نیک و ملکات زیبا راهنمایی کند؛ یعنی همانطور که فرشته بزرگ خدا از موقعی که پیامبر را از شیر گرفتند همراه پیامبر بود، من هم از زمان نوزادی در خدمت پیامبر بودم؛ چرا؟
«یَسْلُکُ بِهِ طَرِیقَ الْمَکَارِمِ وَ مَحَاسِنَ أَخْلَاقِ الْعَالَمِ»، خوبیهای تمام جهان را به او بیاموزد، سِیرش بدهد.
ولی بالغ مانند رسول بالغ است
«وَ لَقَدْ کُنْتُ أَتَّبِعُهُ اتِّبَاعَ الْفَصِیلِ أَثَرَ أُمِّه»، من مثل بچّه شتری که به مادرش چسبیده است، دنبال پیامبر میرفتم، «یَرْفَعُ لِی فِی کُلِّ یَوْمٍ مِنْ أَخْلَاقِهِ عَلَماً»، هر روز از خُلق زیبای خودش پرچمی برمیافراشت و من هم از آنچه که میگفت پیروی میکردم؛ «وَ یَأْمُرُنِی بِالِاقْتِدَاءِ بِه»، به من فرمان میداد که از او پیروی کنم،
«وَ لَقَدْ کَانَ یُجَاوِرُ فِی کُلِّ سَنَةٍ بِحِرَاءَ»، پیامبر 7سال به غار حراء میرفت، «فَأَرَاهُ وَ لَا یَرَاهُ غَیْرِی»، فقط من او را میدیدم؛ غیر از امام کسی او را نمیدید؛
«وَ لَمْ یَجْمَعْ بَیْتٌ وَاحِدٌ یَوْمَئِذٍ فِی الْإِسْلَامِ غَیْرَِ غَیْرَ رَسُولِ اللَّهِ صلی الله علیه و آله و سلّم وَ خَدِیجَةَ وَ أَنَا ثَالِثُهُمَا»، جز پیامبر و خدیجه و من، در هیچ خانهای مسلمان نبود.
«أَرَى نُورَ الْوَحْیِ وَ الرِّسَالَةِ وَ أَشُمُّ رِیحَ النُّبُوَّةِ»،ّ من نور وحی و رسالت را میدیدم و بوی نبوّت را استشمام میکردم. اگر آن تربیت الهی و مکارم اخلاق و خُلقِ عظیم نبود، پیامبر رسولِ بالغ نمیشدند. اگر امیرالمؤمنین علی(علیه السلام) مکارم اخلاق را از پیامبر، نسخه برداری اصلی نمیکردند، ولیّ بالغی نبودند، چون ولیّ بالغ کسی است که تالیتلو رسول بالغ باشد؛ آن چه را رسول در پس پرده میبیند، او نیز ببیند و آنچه به رسول، وحی میشود را استشمام کند.
در ادامه حضرت میفرمایند: «وَ لَقَدْ سَمِعْتُ رَنَّةَ الشَّیْطَانِ حِینَ نَزَلَ الْوَحْیُ عَلَیْهِ»، موقعی که وحی به پیامبر نازل میشد صدای ناله شیطان را شنیدم. زیربنای اینها همان مکارم اخلاقی است که پیامبر به ایشان آموختند. «فَقُلْتُ یَا رَسُولَ اللَّهِ مَا هَذِهِ الرَّنَّةُ»، به پیامبر عرض کردم: این صدای چیست؟ «فَقَالَ هَذَا الشَّیْطَانُ قَدْ أَیِسَ مِنْ عِبَادَتِهِ»، حضرت فرمودند: شیطان از اینکه ابناء بشر او را پرستش کنند، مأیوس شده است، «إِنَّکَ تَسْمَعُ مَا أَسْمَعُ»؛ پیامبر فرمودند: تو نیز آنچه را می شنوم میشنوی، «وَ تَرَى مَا أَرَى»، و آنچه را میبینم میبینی، «إِلَّا أَنَّکَ لَسْتَ بِنَبِیٍّ»، تفاوت تو با من فقط این است که نبی نیستی و...