سکوت مجلس را فرا گرفته بود، ناگاه علی(علیهالسلام) برخاست و سکوت را شکست و گفت: «ای پیامبر خدا! من تو را یاری میکنم» سپس دستش را به سوی پیامبر(صلی الله علیه و آله) دراز کرد تا به عنوان بیعت فداکاری و وفاداری بفشرد. پیامبر(صلی الله علیه و آله) به علی(علیهالسلام) فرمود: بنشین، علی(علیهالسلام) نشست. پیامبر(صلی الله علیه و آله) برای بار دوم سؤال خود را تکرار کرد، باز علی(علیه السلام) برخاست و همان سخنانش را تکرار نمود، این بار نیز پیامبر(صلی الله علیه و آله) به او فرمود: بنشین، بار سوم نیز هیچ کس جز علی(علیهالسلام) اعلام آمادگی نکرد، در این هنگام پیامبر(صلی الله علیه و آله) دست خود را بر دست علی(علیهالسلام) زد و مطابق بعضی از روایات، گردن علی(علیهالسلام) را گرفت و در شأن علی(علیهالسلام) در آن مجلس استثنایی بنی هاشم چنین فرمود: «اِنَّ هذا اَخِی وَ وَصِیّی وَ خَلیفَتی فیکُم فَاسمَعوُا لَه وَ اَطیعوُه؛ این برادر و وصی و جانشین من در میان شما است، سخن او را بشنوید و فرمانش را اطاعت کنید.»[۱۴]
و در سیره حلبی این جمله نیز افزوده شده که پیامبر(صلی الله علیه و آله) فرمود: «وَ وَزِیرِی وَ وارِثِی؛ و وزیر و وارث من باشد.»
به این ترتیب میبینیم در همان آغاز ظهور اسلام، ولایت و امامت حضرت علی(علیهالسلام)، از زبان پیامبر(صلی الله علیه و آله) مشخص شده است.
پی نوشت:
[۱۴] - احقاق الحق: ج ۴، ص ۶۲ به بعد – تاریخ طبری: ج ۲، ص ۱۱۷.