«ابو حنيفه‏»رئيس يكى از چهار مذهب اهل تسنن به زندان منصور رفت (5) و شكنجه‏ ها ديد و«ابن حنبل‏»رئيس يكى از چهار مذهب،تازيانه خورد (6) و امام ششم شيعه اماميه پس از آزار و شكنجه بسيار،با سم درگذشت (7) و علويين را دسته دسته گردن مى ‏زدند يا زنده زنده دفن مى‏ كردند يا لاى ديوار يا زير ابنيه دولتى مى ‏گذاشتند.

«هارون‏»خليفه عباسى كه در زمان وى امپراطورى اسلامى به اوج قدرت و وسعت‏ خود رسيده بود و گاهى خليفه به خورشيد نگاه مى ‏كرد و آن را مخاطب ساخته مى ‏گفت‏ به هر كجا مى‏ خواهى بتاب كه به جايى كه از ملك من بيرون است نخواهى تابيد!از طرفى لشكريان وى در خاور و باختر جهان پيش مى‏ رفتند ولى از طرفى در جسر بغداد كه در چند قدمى قصر خليفه بود، بى ‏اطلاع و بى اجازه خليفه،مامور گذاشته از عابرين حق عبور مى ‏گرفتند،حتى روزى خود خليفه كه مى ‏خواست از جسر عبور كند،جلويش را گرفته حق العبور مطالبه كردند! (8) يك مغنى با خواندن دو بيت‏ شهوت انگيز،«امين‏»خليفه عباسى را سر شهوت آورد،امين سه ميليون درهم نقره به وى بخشيد،مغنى از شادى خود را به قدم خليفه انداخته گفت:يا امير المؤمنين!اين همه پول را به من مى ‏بخشى؟خليفه در پاسخ گفت اهميتى ندارد ما اين پول را از يك ناحيه ناشناخته كشور مى ‏گيريم!! (9) ثروت سرسام آورى كه همه ساله از اقطار كشورهاى اسلامى به عنوان بيت المال مسلمين به دار الخلافه سرازير مى ‏شد،به مصرف هوسرانى و حقكشى خليفه وقت مى ‏رسيد، شماره كنيزان پريوش ودختران و پسران زيبا در دربار خلفاى عباسى به هزاران مى ‏رسيد!!

وضع شيعه از انقراض دولت اموى و روى كار آمدن بنى عباس،كوچكترين تغييرى پيدا نكرد جز اينكه دشمنان بيدادگرى وى تغيير اسم دادند.




پى ‏نوشت:
5-تاريخ ابى الفداء،ج 2،ص 6. 6-تاريخ يعقوبى،ج 3،ص 198.تاريخ ابى الفداء،ج 2،ص 33.
7-بحار،ج 12،احوالات حضرت صادق (ع) .
8-قصه جسر بغداد.
9-آغانى ابى الفرج،قصه امين.
شيعه در اسلام صفحه 55
تاليف: علامه سيد محمد حسين طباطبايى