معاويه با بيان گذشته خود اشاره مى كرد كه نخواهد گذاشت حسن عليه السلام پس از وى به خلافت برسد،يعنى در خصوص خلافت بعد از خود،فكرى ديگر دارد و آن همان بود كه حسن عليه السلام را با سم شهيد كرد (7) و راه را براى فرزند خود يزيد هموار ساخت.معاويه با الغاى پيمان نامبرده مى فهمانيد كه هرگز نخواهد گذاشت شيعيان اهل بيت در محيط امن و آسايش بسر برند و كما فى السابق به فعاليتهاى دينى خود ادامه دهند و همين معنا را نيز جامه عمل پوشانيد (8) .
وى اعلام نمود كه هر كس در مناقب اهل بيت حديثى نقل كند هيچگونه مصونيتى در جان و مال و عرض خود نخواهد (9) داشت و دستور داد هر كه در مدح و منقبت ساير صحابه و خلفا حديثى بياورد،جايزه كافى بگيرد و در نتيجه اخبار بسيارى در مناقب صحابه جعل شد (10) و دستور داد در همه بلاد اسلامى در منابر به على عليه السلام ناسزا گفته شود (و اين دستور تا زمان عمر بن عبد العزيز خليفه اموى«99-101»اجرا مىشد) وى به دستيارى عمال و كارگردانان خود كه جمعى از ايشان صحابى بودند،خواص شيعه على عليه السلام را كشت و سر برخى از آنان را به نيزه زده در شهرها گردانيدند و عموم شيعيان را در هر جا بودند به ناسزا و بيزارى از على تكليف مىكرد و هر كه خود دارى مى كرد به قتل مى رسيد (11) .
پی نوشت:
7-مروج الذهب،ج 3،ص 5.تاريخ ابى الفداء،ج 1،ص 183.
8-النصايح الكافيه،ص 72،نقل از كتاب الاحداث.
9-روى ابو الحسن المدائنى فى كتاب الاحداث قال:كتب معاوية نسخة واحدة الى عماله بعد عام الجماعة:انى برئت الذمة ممن روى شيئا من فضل ابى تراب و اهل بيته النصايح الكافيه،تاليف محمد بن عقيل،چاپ نجف،سال 1386 هجرى،ص 87 و 194.
10-النصايح الكافيه،ص 72 و 73.
11-النصايح الكافيه،ص 58،64،77 و 78.