سوره بقره [2] - صفحه 14
صفحه 14 از 21 نخستنخست ... 41213141516 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 131 تا 140 , از مجموع 205

موضوع: سوره بقره [2]

  1. #131
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    277

    RE: سوره بقره

    (آيه 195)- اين آيه تكميلى است بر آيات جهاد، زيرا جهاد به همان اندازه كه به مردان با اخلاص و كار آزموده نيازمند است به اموال و ثروت نيز احتياج دارد.
    زيرا از سربازان كه عامل تعيين‏كننده سرنوشت جنگ هستند بدون وسائل و تجهيزات كافى (اعم از سلاح، مهمات، وسيله نقل و انتقال، مواد غذايى، وسائل درمانى) كارى ساخته نيست.

    لذا در اسلام تأمين وسائل جهاد با دشمنان از واجبات شمرده شده در اين آيه با صراحت دستور مى‏دهد و مى‏فرمايد: «در راه خدا انفاق كنيد و خود را به دست خود به هلاكت نيفكنيد» (وَ أَنْفِقُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَ لا تُلْقُوا بِأَيْدِيكُمْ إِلَى التَّهْلُكَةِ).
    در آخر آيه دستور به نيكوكارى داده، مى‏فرمايد: «نيكى كنيد كه خداوند نيكوكاران را دوست مى‏دارد» (وَ أَحْسِنُوا إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ).

    انفاق سبب پيشگيرى از هلاكت جامعه است!-
    اين آيه گر چه در ذيل آيات جهاد آمده است ولى بيانگر يك حقيقت كلى و اجتماعى است و آن اين كه انفاق بطور كلى سبب نجات جامعه‏ها از مفاسد كشنده است، زيرا هنگامى كه مسأله انفاق به فراموشى سپرده شود، و ثروتها در دست گروهى معدود جمع گردد و در برابر آنان اكثريتى محروم و بينوا وجود داشته باشد ديرى نخواهد گذشت كه انفجار عظيمى در جامعه بوجود مى‏آيد، كه نفوس و اموال ثروتمندان هم در آتش آن خواهد سوخت، بنابراين انفاق، قبل از آن كه به حال محرومان مفيد باشد به نفع ثروتمندان است، زيرا تعديل ثروت حافظ ثروت است.
    امير مؤمنان على عليه السّلام در يكى از كلمات قصارش مى‏فرمايد: حصّنوا اموالكم بالزّكاة: «اموال خويش را با دادن زكات حفظ كنيد».

  2. کاربر مقابل پست امیرحسین عزیز را پسندیده است:

    Soham 313 (03-29-2014)

  3. #132
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    277

    RE: سوره بقره

    (آيه 196)- قسمتى از احكام مهم حجّ! در اين آيه، احكام زيادى بيان شده است.
    1- در ابتدا يك دستور كلى براى انجام فريضه حجّ و عمره بطور كامل و براى اطاعت فرمان خدا داده، مى‏فرمايد: «حجّ و عمره را براى خدا به اتمام برسانيد» (وَ أَتِمُّوا الْحَجَّ وَ الْعُمْرَةَ لِلَّهِ).
    در واقع قبل از هر چيز به سراغ انگيزه‏هاى اين دو عبادت رفته و توصيه مى‏كند كه جز انگيزه الهى و قصد تقرب به ذات پاك او، چيز ديگرى در كار نبايد باشد.

    2- سپس به سراغ كسانى مى‏رود كه بعد از بستن احرام بخاطر وجود مانعى مانند بيمارى شديد و ترس از دشمن، موفق به انجام حجّ عمره نمى‏شوند، مى‏فرمايد: «اگر محصور شديد (و موانعى به شما اجازه نداد كه پس از احرام بستن وارد مكه شويد) آنچه از قربانى فراهم شود» ذبح كنيد و از احرام خارج شويد (فَإِنْ أُحْصِرْتُمْ فَمَا اسْتَيْسَرَ مِنَ الْهَدْيِ).

    3- سپس به دستور ديگرى اشاره كرده مى‏فرمايد: «سرهاى خود را نتراشيد تا قربانى به محلش برسد» و در قربانگاه ذبح شود (وَ لا تَحْلِقُوا رُؤُسَكُمْ حَتَّى يَبْلُغَ الْهَدْيُ مَحِلَّهُ).

    4- سپس مى‏فرمايد: «اگر كسى از شما بيمار بود و يا ناراحتى در سر داشت (و به هر حال ناچار بود سر خود را قبل از آن موقع بتراشد) بايد فديه (كفاره‏اى) از قبيل روزه يا صدقه يا گوسفندى بدهد» (فَمَنْ كانَ مِنْكُمْ مَرِيضاً) أَوْ بِهِ أَذىً مِنْ رَأْسِهِ فَفِدْيَةٌ مِنْ صِيامٍ أَوْ صَدَقَةٍ أَوْ نُسُكٍ).
    در واقع شخص مخير در ميان اين سه كفاره (روزه- صدقه- ذبح گوسفند) مى‏باشد.

    5- سپس مى‏افزايد: «و هنگامى كه (از بيمارى و دشمن در امان بوديد) از كسانى كه عمره را تمام كرده و حجّ را آغاز مى‏كنند، آنچه ميسر از قربانى است» ذبح كنند. (فَإِذا أَمِنْتُمْ فَمَنْ تَمَتَّعَ بِالْعُمْرَةِ إِلَى الْحَجِّ فَمَا اسْتَيْسَرَ مِنَ الْهَدْيِ).
    اشاره به اين كه در حجّ تمتع، قربانى كردن لازم است و فرق نمى‏كند اين قربانى شتر باشد يا گاو و يا گوسفند، و بدون آن از احرام خارج نمى‏شود.

    6- سپس به بيان حكم كسانى مى‏پردازد كه در حال حجّ تمتع قادر به قربانى‏ نيستند، مى‏فرمايد: «كسى كه (قربانى) ندارد، بايد سه روز در ايام حجّ، و هفت روز به هنگام بازگشت، روزه بدارد، اين ده روز كامل است» (فَمَنْ لَمْ يَجِدْ فَصِيامُ ثَلاثَةِ أَيَّامٍ فِي الْحَجِّ وَ سَبْعَةٍ إِذا رَجَعْتُمْ تِلْكَ عَشَرَةٌ كامِلَةٌ).
    بنابراين اگر قربانى پيدا نشود، يا وضع مالى انسان اجازه ندهد، جبران آن ده روز روزه است.

    7- بعد به بيان حكم ديگرى پرداخته، مى‏گويد: «اين برنامه حجّ تمتع براى كسى است كه خانواده او نزد مسجد الحرام نباشد» (ذلِكَ لِمَنْ لَمْ يَكُنْ أَهْلُهُ حاضِرِي الْمَسْجِدِ الْحَرامِ).
    بنابراين كسانى كه اهل مكه يا اطراف مكه باشند، حجّ تمتع ندارند و وظيفه آنها حجّ قران يا افراد است- كه شرح اين موضوع در كتب فقهى آمده است.

    بعد از بيان اين احكام هفتگانه در پايان آيه دستور به تقوا مى‏دهد و مى‏فرمايد: «از خدا بپرهيزيد و تقوا پيشه كنيد و بدانيد خداوند عقاب و كيفرش شديد است». (وَ اتَّقُوا اللَّهَ وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقابِ).
    اين تأكيد شايد به اين جهت است كه مسلمانان در هيچ يك از جزئيات اين عبادت مهم اسلامى كوتاهى نكنند چرا كه كوتاهى در آن گاهى سبب فساد حجّ و از بين رفتن بركات مهم آن مى‏شود.

    اهميت حجّ در ميان وظايف اسلامى!
    حجّ از مهمترين عباداتى است كه در اسلام تشريع شده و داراى آثار و بركات فراوان و بيشمارى است، حجّ مراسمى است كه پشت دشمنان را مى‏لرزاند و هر سال خون تازه‏اى در عروق مسلمانان جارى مى‏سازد.
    حجّ عبادتى است كه امير مؤمنان آن را «پرچم» و «شعار مهم» اسلام ناميده و در وصيت خويش در آخرين ساعت عمرش فرموده: «خدا را خدا را! در مورد خانه پروردگارتان تا آن هنگام كه هستيد آن را خالى نگذاريد كه اگر خالى گذارده شود مهلت داده نمى‏شويد». (و بلاى الهى شما را فرا خواهد گرفت).

    اقسام حجّ:
    فقهاى بزرگ ما با ابهام از آيات قرآن و سنت پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و ائمه‏ اهل بيت عليهم السّلام حجّ را به سه قسم تقسيم كرده‏اند: حجّ تمتع، حجّ قران و افراد.
    حجّ تمتع مخصوص كسانى است كه فاصله آنها از مكه 48 ميل يا بيشتر باشد (حدود 86 كيلومتر) و حجّ قران و افراد، مربوط به كسانى است كه در كمتر از اين فاصله زندگى مى‏كنند.

    در حجّ تمتع، نخست عمره را بجا مى‏آورند، سپس از احرام بيرون مى‏آيند، بعدا مراسم حجّ را در ايام مخصوصش انجام مى‏دهند، ولى در حجّ قران و افراد، اول مراسم حجّ بجا مى‏آورده مى‏شود، و بعد از پايان آن مراسم عمره، با اين تفاوت كه در حجّ قران، قربانى به همراه مى‏آورند و در حجّ افراد اين قربانى نيست.

  4. کاربر مقابل پست امیرحسین عزیز را پسندیده است:

    Soham 313 (03-29-2014)

  5. #133
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    277

    RE: سوره بقره

    (آيه 197)- قرآن در اين آيه احكام حجّ را تعقيب مى‏كند و دستورات جديدى مى‏دهد.
    1- نخست مى‏فرمايد: «حجّ در ماههاى معينى است» (الْحَجُّ أَشْهُرٌ مَعْلُوماتٌ). منظور از اين ماهها، ماههاى شوال، ذى القعده و ذى الحجه است.

    2- سپس به دستور ديگرى، در مورد كسانى كه با احرام بستن شروع به مناسك حجّ مى‏كنند، اشاره كرده مى‏فرمايد: «آنها كه حجّ را بر خود فرض كرده‏اند (و احرام بسته‏اند بايد بدانند) در حجّ آميزش جنسى، و گناه و جدال نيست» (فَمَنْ فَرَضَ فِيهِنَّ الْحَجَّ فَلا رَفَثَ وَ لا فُسُوقَ وَ لا جِدالَ فِي الْحَجِّ).

    به اين ترتيب محيط حجّ بايد از تمتعات جنسى و همچنين گناهان و گفتگوهاى بى‏فايده و جر و بحثها و كشمكشهاى بيهوده پاك باشد، زيرا محيطى است كه روح انسان بايد از آن نيرو بگيرد و يكباره از جهان ماده جدا شود، و به عالم ماوراء ماده راه يابد، و در عين حال رشته الفت و اتحاد و اتفاق و برادرى در ميان مسلمانان محكم گردد و هر كارى كه با اين امور منافات دارد ممنوع است.

    3- در مرحله بعد به مسائل معنوى حجّ، و آنچه مربوط به اخلاص است اشاره كرده، مى‏فرمايد: «آنچه را از كارهاى خير انجام مى‏دهيد خدا مى‏داند» (وَ ما تَفْعَلُوا مِنْ خَيْرٍ يَعْلَمْهُ اللَّهُ).
    و اين بسيار لذتبخش است كه اعمال خير در محضر او انجام مى‏شود.
    و در ادامه همين مطلب مى‏فرمايد: «زاد و توشه تهيه كنيد كه بهترين زاد و توشه‏ها پرهيزكارى است و از من بپرهيزيد اى صاحبان عقل» (وَ تَزَوَّدُوا فَإِنَّ خَيْرَ الزَّادِ التَّقْوى‏ وَ اتَّقُونِ يا أُولِي الْأَلْبابِ).

    اين جمله ممكن است اشاره لطيفى به اين حقيقت بوده باشد كه در سفر حجّ موارد فراوانى براى تهيه زادهاى معنوى وجود دارد كه بايد از آن غفلت نكنيد، در آنجا تاريخ مجسم اسلام است و صحنه‏هاى زنده فداكارى ابراهيم (ع) و جلوه‏هاى خاصى از مظاهر قرب پروردگار ديده مى‏شود آنها كه روحى بيدار و انديشه‏اى زنده دارند مى‏توانند براى يك عمر از اين سفر بى‏نظير روحانى توشه معنوى فراهم سازند.

  6. کاربر مقابل پست امیرحسین عزیز را پسندیده است:

    Soham 313 (03-29-2014)

  7. #134
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    277

    RE: سوره بقره

    (آيه 198)- در اين آيه به رفع پاره‏اى از اشتباهات در زمينه مسأله حجّ پرداخته مى‏فرمايد: «گناهى بر شما نيست كه از فضل پروردگارتان (و منافع اقتصادى در ايام حجّ) بر خوردار شويد» (لَيْسَ عَلَيْكُمْ جُناحٌ أَنْ تَبْتَغُوا فَضْلًا مِنْ رَبِّكُمْ).

    در زمان جاهليت هنگام مراسم حجّ هر گونه معامله و تجارت و باركشى و مسافربرى را گناه مى‏دانستند و حجّ كسانى را كه چنين مى‏كردند باطل مى‏شمردند آيه فوق اين حكم جاهلى را بى‏ارزش و باطل اعلام كرد و فرمود هيچ مانعى ندارد كه در موسم حجّ از معامله و تجارت حلال كه بخشى از فضل خداوند بر بندگان است بهره گيريد و يا كار كنيد و از دست رنج خود استفاده كنيد، علاوه بر اين، مسافرت مسلمانان از نقاط مختلف به سوى خانه خدا مى‏تواند پايه و اساسى براى يك جهش اقتصادى عمومى در جوامع اسلامى گردد.

    سپس در ادامه همين آيه عطف توجه به مناسك حجّ كرده مى‏فرمايد:
    «هنگامى كه از عرفات كوچ كرديد خدا را در نزد مشعر الحرام ياد كنيد» (فَإِذا أَفَضْتُمْ مِنْ عَرَفاتٍ فَاذْكُرُوا اللَّهَ عِنْدَ الْمَشْعَرِ الْحَرامِ).
    «او را ياد كنيد همان گونه كه شما را هدايت كرد هر چند پيش از آن از گمراهان بوديد» (وَ اذْكُرُوهُ كَما هَداكُمْ وَ إِنْ كُنْتُمْ مِنْ قَبْلِهِ لَمِنَ الضَّالِّينَ).

  8. کاربر مقابل پست امیرحسین عزیز را پسندیده است:

    Soham 313 (03-29-2014)

  9. #135
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    277

    RE: سوره بقره

    (آيه 199)- باز در ادامه همين معنى مى‏فرمايد: «سپس از آنجا كه مردم كوچ مى‏كنند (از مشعر الحرام به سوى سرزمين منى) كوچ كنيد» (ثُمَّ أَفِيضُوا مِن‏ حَيْثُ أَفاضَ النَّاسُ).

    در روايات آمده است كه قبيله قريش در جاهليت امتيازات نادرستى براى خود قائل بودند از جمله اين كه مى‏گفتند: ما نبايد در مراسم حجّ به عرفات برويم زيرا عرفات از حرم مكه بيرون است. قرآن در آيه فوق خط بطلان بر اين اوهام كشيد و به مسلمانان دستور داد همه با هم در عرفات وقوف كنند و از آنجا همگى به سوى مشعر الحرام و از آنجا به سوى منى كوچ كنند.

    و در پايان دستور به استغفار و توبه مى‏دهد مى‏فرمايد: «از خدا طلب آمرزش كنيد كه خداوند آمرزنده و مهربان است» (وَ اسْتَغْفِرُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ).
    و طلب آمرزش كنيد از آن افكار و خيالات جاهلى كه مخالف روح مساوات و برابرى حجّ است.
    در اين بخش از آيات به سه موقف حجّ اشاره شده، عرفات كه محلى در 20 كيلومترى مكه است سپس وقوف در مشعر الحرام- يا مزدلفه- و سوم سرزمين منى كه محل قربانى و رمى جمرات و پايان داده به احرام و انجام مراسم عيد است.

    نكته‏ها:

    1- نخستين موقف حجّ-
    زائران خانه خدا بعد از انجام مراسم عمره راهى مراسم حجّ مى‏شوند و نخستين مرحله همان وقوف در عرفات است- در نامگذارى سرزمين عرفات به اين نام ممكن است اشاره به اين حقيقت باشد كه اين سرزمين محيط بسيار آماده‏اى براى معرفت پروردگار و شناسايى ذات پاك اوست و به راستى آن جذبه معنوى و روحانى كه انسان به هنگام ورود در عرفات پيدا مى‏كند با هيچ بيان و سخنى قابل توصيف نيست تنها بايد رفت و مشاهده كرد- همه يكنواخت، همه بيابان نشين، همه از هياهوى دنياى مادى و زرق و برقش فرار كرده در زير آن آسمان نيلى و در آن هواى پاك از آلودگى گناه، در آنجا كه از لابلاى نسيمش صداى زمزمه جبرئيل و آهنگ مردانه ابراهيم خليل و طنين حياتبخش صداى پيامبر اسلام صلّى اللّه عليه و آله شنيده مى‏شود در اين سرزمين خاطره‏انگيز كه گويا دريچه‏اى به جهان ماوراى طبيعت در آن گشوده شده انسان نه تنها از نشئه عرفان‏ پروردگار سرمست مى‏شود و لحظه‏اى با زمزمه تسبيح عمومى خلقت هماهنگ مى‏گردد بلكه در درون وجود خود، خودش را هم كه عمرى است گم كرده و به دنبالش مى‏گردد پيدا مى‏كند و به حال خويشتن نيز عارف مى‏گردد. آرى! اين سرزمين را «عرفات» مى‏نامند چه اسم جالب و مناسبى!

    2- مشعر الحرام: دوّمين موقف حجّ-
    «مشعر» از ماده «شعور» است در آن شب تاريخى (شب دهم ذى الحجه) كه زائران خانه خدا پس از طى دوران تربيت خود در عرفات به آنجا كوچ مى‏كنند و شبى را تا به صبح روى ماسه‏هاى نرم در زير آسمان پرستاره در سرزمينى كه نمونه كوچكى از محشر كبرى و پرده‏اى از رستاخيز بزرگ قيامت است. آرى! در چنان محيط بى‏آلايش و با صفا و تكان دهنده در درون جامه معصومانه احرام و روى آن ماسه‏هاى نرم انسان جوشش چشمه‏هاى تازه‏اى از انديشه و فكر و شعور در درون خود احساس مى‏كند و صداى ريزش آن را در اعماق قلب خود به روشنى مى‏شنود آنجا را «مشعر» مى‏نامند!

  10. کاربر مقابل پست امیرحسین عزیز را پسندیده است:

    Soham 313 (03-29-2014)

  11. #136
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    277

    RE: سوره بقره

    آيه 200-

    شأن نزول:
    در حديثى از امام باقر عليه السّلام مى‏خوانيم كه: در ايام جاهليت هنگامى كه از مراسم حجّ فارغ مى‏شدند در آنجا اجتماع مى‏كردند و افتخارات نياكان خود را بر مى‏شمردند (و افتخارات موهومى براى خود بر مى‏شمردند) آيه نازل شد و به آنها دستور داد كه به جاى اين كار (نادرست) ذكر خدا گويند و از نعمتهاى بى‏دريغ خداوند و مواهب او ياد كنند.

    تفسير:
    اين آيه همچنان ادامه بحثهاى مربوط به حجّ است نخست مى‏گويد:
    «هنگامى كه مناسك (حجّ) خود را انجام داديد ذكر خدا گوييد همان گونه كه پدران و نياكانتان را ياد مى‏كرديد بلكه از آن بيشتر و برتر» (فَإِذا قَضَيْتُمْ مَناسِكَكُمْ فَاذْكُرُوا اللَّهَ كَذِكْرِكُمْ آباءَكُمْ أَوْ أَشَدَّ ذِكْراً).

    منظور از اين تعبير اين نيست كه هم نياكانتان را ذكر كنيد و هم خدا را، بلكه اشاره‏اى است به اين واقعيت كه اگر آنها بخاطر پاره‏اى از مواهب لايق يادآورى هستند پس چرا به سراغ خدا نمى‏رويد كه تمام عالم هستى و تمام نعمتهاى جهان از ناحيه اوست صاحب صفات جلال و جمال و ولى نعمت همگان است.

    «ذكر خدا» در اين جا تمام اذكار الهى بعد از مراسم را شامل مى‏شود.
    در اينجا مردم را به دو گروه تقسيم مى‏كند مى‏فرمايد: «گروهى از مردم مى‏گويند خداوندا! در دنيا به ما نيكى عطا فرما ولى در آخرت بهره‏اى ندارند» (فَمِنَ النَّاسِ مَنْ يَقُولُ رَبَّنا آتِنا فِي الدُّنْيا وَ ما لَهُ فِي الْآخِرَةِ مِنْ خَلاقٍ).

  12. کاربر مقابل پست امیرحسین عزیز را پسندیده است:

    Soham 313 (03-29-2014)

  13. #137
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    277

    RE: سوره بقره

    (آيه 201)- «و گروهى مى‏گويند پروردگارا! به ما نيكى عطا كن و در آخرت نيكى مرحمت فرما و ما را از عذاب آتش نگاهدار» (وَ مِنْهُمْ مَنْ يَقُولُ رَبَّنا آتِنا فِي الدُّنْيا حَسَنَةً وَ فِي الْآخِرَةِ حَسَنَةً وَ قِنا عَذابَ النَّارِ).

    در حقيقت اين قسمت از آيات اشاره به خواسته‏هاى مردم و اهداف آنها در اين عبادت بزرگ است، زيرا گروهى هم مواهب مادى دنيا را مى‏خواهند و هم مواهب معنوى را بلكه زندگى دنيا را نيز به عنوان مقدمه تكامل معنوى مى‏طلبند! در اين كه منظور از «حَسَنَةً» در آيه چيست؟ در حديثى از پيامبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله مى‏خوانيم: «كسى كه خدا به او قلبى شاكر و زبان مشغول به ذكر حق، و همسرى با ايمان كه او را در امور دنيا و آخرت يارى كند ببخشد، نيكى دنيا و آخرت را به او داده و از عذاب آتش باز داشته شده».

    البته «حسنه» به معنى هر گونه خير و خوبى است و مفهوم وسيع و گسترده‏اى دارد كه تمام مواهب مادى و معنوى را شامل مى‏شود، بنابراين آنچه در روايت فوق آمده بيان مصداق روشن آن است.

    (آيه 202)- در اين آيه اشاره به گروه دوم كرده (همان گروهى كه حسنه دنيا و آخرت را از خدا مى‏طلبند) مى‏فرمايد: «آنها نصيب و بهره‏اى از كسب خود دارند و خداوند سريع الحساب است» (أُولئِكَ لَهُمْ نَصِيبٌ مِمَّا كَسَبُوا وَ اللَّهُ سَرِيعُ الْحِسابِ).
    در حقيقت اين آيه نقطه مقابل جمله‏اى است كه در آيات قبل در باره گروه اول آمد كه مى‏فرمايد: «آنها نصيبى در آخرت ندارند».

  14. کاربر مقابل پست امیرحسین عزیز را پسندیده است:

    Soham 313 (03-29-2014)

  15. #138
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    277

    RE: سوره بقره

    (آيه 203)- اين آيه آخرين آيه است كه در اينجا در باره مراسم حجّ، سخن مى‏گويد و سنتهاى جاهلى را در رابطه با تفاخرهاى موهوم نسبت به نياكان و گذشتگان در هم مى‏شكند و به آنها توصيه مى‏كند كه (بعد از مراسم عيد) به ياد خدا باشند مى‏فرمايد: «خدا را در روزهاى معينى ياد كنيد» (وَ اذْكُرُوا اللَّهَ فِي أَيَّامٍ مَعْدُوداتٍ).

    در اين كه منظور از اين اذكار چيست؟ در احاديث اسلامى به اين صورت تعيين شده كه بعد از پانزده نماز كه آغازش نماز ظهر روز عيد قربان، و پايانش نماز روز سيزدهم است، جمله‏هاى الهام‏بخش زير تكرار گردد: اللّه اكبر اللّه اكبر لا اله الّا اللّه و اللّه اكبر و للّه الحمد اللّه اكبر على ما هدانا اللّه اكبر على ما رزقنا من بهيمة الانعام.

    سپس در دنبال اين دستور مى‏افزايد: «كسانى كه تعجيل كنند و (ذكر خدا را) در دو روز انجام دهند گناهى بر آنان نيست، و كسانى كه تأخير كنند (و سه روز انجام دهند نيز) گناهى بر آنها نيست، براى كسانى كه تقوا پيشه كنند» (فَمَنْ تَعَجَّلَ فِي يَوْمَيْنِ فَلا إِثْمَ عَلَيْهِ وَ مَنْ تَأَخَّرَ فَلا إِثْمَ عَلَيْهِ لِمَنِ اتَّقى‏).

    اين تعبير در حقيقت، اشاره به نوعى تخيير در اداء ذكر خدا، ميان دو روز و سه روز مى‏باشد.
    و در پايان آيه، يك دستور كلى به تقوا داده مى‏فرمايد: «تقواى الهى پيشه كنيد و بدانيد شما به سوى او محشور خواهيد شد» (وَ اتَّقُوا اللَّهَ وَ اعْلَمُوا أَنَّكُمْ إِلَيْهِ تُحْشَرُونَ).

    اين جمله مى‏تواند اشاره به اين باشد كه مراسم روحانى حجّ، گناهان گذشته شما را پاك كرده، و همچون فرزندى كه از مادر متولد شده است پاك از اين مراسم باز مى‏گرديد، اما مراقب باشيد بعدا خود را آلوده نكنيد.

  16. کاربر مقابل پست امیرحسین عزیز را پسندیده است:

    Soham 313 (03-29-2014)

  17. #139
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    277

    RE: سوره بقره

    آيه 204-

    شأن نزول:
    در مورد نزول اين آيه و دو آيه بعد گفته‏اند: اين آيات در باره «اخنس بن شريق» نازل شده كه مردى زيبا و خوش زبان بود و تظاهر به دوستى پيامبر صلّى اللّه عليه و آله مى‏كرد و خود را مسلمان جلوه مى‏داد، و سوگند مى‏خورد كه آن حضرت را دوست دارد و به خدا ايمان آورده، پيامبر هم كه مأمور به ظاهر بود با او گرم مى‏گرفت، ولى او در باطن مرد منافقى بود، در يك ماجرا زراعت بعضى از مسلمانان را آتش زد و چهارپايان آنان را كشت.
    اين سه آيه نازل شد و به اين ترتيب پرده از روى كار او برداشته شد.

    تفسير:
    در اين آيه، اشاره سر بسته‏اى به بعضى از منافقان كرده، مى‏فرمايد: «و بعضى از مردم چنين هستند كه گفتار او در زندگى دنيا مايه اعجاب تو مى‏شود (ولى در باطن چنين نيست) و خداوند بر آنچه در قلب او است گواه مى‏باشد، و او سرسخت‏ترين دشمنان است» (وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ يُعْجِبُكَ قَوْلُهُ فِي الْحَياةِ الدُّنْيا وَ يُشْهِدُ اللَّهَ عَلى‏ ما فِي قَلْبِهِ وَ هُوَ أَلَدُّ الْخِصامِ).

    (آيه 205)- سپس مى‏افزايد: «نشانه دشمنى باطنى او اين است كه وقتى روى بر مى‏گرداند و از نزد تو خارج مى‏شود، كوشش مى‏كند كه در زمين، فساد به راه بيندازد، و زراعت و چهارپايان را نابود كند با اين كه مى‏داند خدا فساد را دوست ندارد» (وَ إِذا تَوَلَّى سَعى‏ فِي الْأَرْضِ لِيُفْسِدَ فِيها وَ يُهْلِكَ الْحَرْثَ وَ النَّسْلَ وَ اللَّهُ لا يُحِبُّ الْفَسادَ).
    آرى! اگر اينها در اظهار دوستى و محبت به پيامبر اسلام و پيروان او صادق بودند هرگز دست به فساد و تخريب نمى‏زدند، ظاهر آنان دوستى خالصانه است، اما در باطن، بى‏رحم‏ترين، و سرسخت‏ترين دشمنانند.

  18. کاربر مقابل پست امیرحسین عزیز را پسندیده است:

    Soham 313 (03-29-2014)

  19. #140
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    277

    RE: سوره بقره

    (آيه 206)- در اين آيه مى‏افزايد: هنگامى كه او را از اين عمل زشت نهى كنند «و به او گفته شود از خدا بترس (آتش لجاجت در درونش شعله‏ور مى‏گردد) و لجاج و تعصب، او را به گناه مى‏كشاند» (وَ إِذا قِيلَ لَهُ اتَّقِ اللَّهَ أَخَذَتْهُ الْعِزَّةُ بِالْإِثْمِ).
    او نه به اندرز ناصحان، گوش فرا مى‏دهد، و نه به هشدارهاى الهى بلكه پيوسته با غرور و نخوت مخصوص به خود، بر خلاف كاريهايش مى‏افزايد چنين كسى را جز آتش دوزخ رام نمى‏كند، و لذا در پايان آيه مى‏فرمايد: «آتش دوزخ براى آنها كافى است و چه بد جايگاهى است» (فَحَسْبُهُ جَهَنَّمُ وَ لَبِئْسَ الْمِهادُ).

    آيه 207-

    شأن نزول:
    مفسر معروف اهل تسنن «ثعلبى» مى‏گويد: هنگامى كه پيغمبر اسلام صلّى اللّه عليه و آله تصميم گرفت مهاجرت كند، و مشركان اطراف خانه او را براى حمله به او، محاصره كرده بودند دستور داد على عليه السّلام در بستر او بخوابد و پارچه سبز رنگى كه مخصوص به خود پيغمبر بود روى خود بكشد.

    در اين هنگام خداوند به «جبرئيل» و «ميكائيل» وحى فرستاد كه من بين شما برادرى ايجاد كردم و عمر يكى از شما را طولانى‏تر قرار دادم كداميك از شما حاضر است ايثار به نفس كند؟ هيچ كدام حاضر نشدند به آنها وحى شد اكنون على عليه السّلام در بستر پيغمبر خوابيده و آماده شده جان خويش را فداى او سازد به زمين برويد و حافظ و نگهبان او باشيد هنگامى كه جبرئيل بالاى سر و ميكائيل پايين پاى على عليه السّلام نشسته بودند جبرئيل مى‏گفت: «به به آفرين به تو اى على خداوند به واسطه تو بر فرشتگان مباهات مى‏كند»! در اين هنگام آيه نازل گرديد و به همين دليل آن شب تاريخى به نام «ليلة المبيت» ناميده شده است.

    تفسير:
    گر چه اين آيه در مورد هجرت پيغمبر و فداكارى على عليه السّلام نازل شده، ولى مفهوم و محتواى كلى و عمومى دارد. و در واقع نقطه مقابل چيزى است كه در آيات قبل در مورد منافقان وارد شده بود، مى‏فرمايد: «از ميان مردم كسانى هستند كه جان خود را در برابر خشنودى خدا مى‏فروشند، و خداوند نسبت به بندگانش مهربان است» (وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ يَشْرِي نَفْسَهُ ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللَّهِ وَ اللَّهُ رَؤُفٌ بِالْعِبادِ).

    جمله (وَ اللَّهُ رَؤُفٌ بِالْعِبادِ) ممكن است اشاره به اين باشد كه خداوند در عين اين كه بخشنده جان به انسان است همان را خريدارى مى‏كند و بالاترين بها را كه همان خشنودى اوست به انسان مى‏پردازد! قابل توجه اين كه فروشنده «انسان» و خريدار «خدا» و متاع «جان» و بهاى معامله خشنودى ذات پاك اوست، در حالى كه در موارد ديگر بهاى اين گونه معاملات را بهشت جاويدان و نجات از دوزخ ذكر كرده است.
    به هر حال آيه فوق با توجه به شأن نزول يكى از بزرگترين فضائل على عليه السّلام است كه در اكثر منابع اسلامى ذكر شده است.

  20. کاربر مقابل پست امیرحسین عزیز را پسندیده است:

    Soham 313 (03-29-2014)

صفحه 14 از 21 نخستنخست ... 41213141516 ... آخرینآخرین

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •