14 -تجربه اندوزى از شكستها

آنقدر شكست خوردم كه راه شكست دادن را ياد گرفتم .
يكى ار رموز كاميابى اين است كه از شكست نهراسيم . شكست آئينه اى است كه نواقص و اشباهات را بى كم و زياد بخوبى نشان مى دهد. مردان بزرگ شكست را پل پيروزى مى دانند و كوشش مى كنند در آينده علل و موجبات آن تكرار نشود. در حقيقت شكست خوردن را شكست نمى دانند؛ بلكه مى ترسند از شكست ، شكست روحى بخورند.
صفحات تاريخ نشان مى دهد كه بسيارى از پيروزيها پس از شكست به دست آمده است ؛ زيرا شكست خورده ها با روحى زنده و اراده اى قاطع بار ديگر وارد ميدان فعاليت شده ، و خود را بدين وسيله در آستانه قرار داده اند.
شكست خوردگان اميدوار خود را در هنگام شكست نمى بازند و افتان و خيزان به راه پيمائى خود ادامه مى دهند و بالاخره به مقصد مى رسند.
در جنگ احد بر اثر يك نافرمانى شكست سختى به مجاهدان اسلام وارد گرديد. ولى اين شكست بقدرى آموزنده بود كه آن همه فتوحات را بدنبال آورد.
ناپلئون مى گويد : «آنقدر شكست خوردم كه راه شكست دادن را ياد گرفتم .» و به قول برخى : شكست براى ناتوانها زهر كشنده ، و براى روانهاى توانا پلكان پيروزى است .
در آئين مقدس اسلام ، نوميدى كه اثر بارز شكست است ، گناه بزرگ شمرده شده ، و از قديم الايام گفته اند : «پايان شب سيه سفيد است » و نيز گفته اند : «در نامراديها بسى مراد است » و «در نوميدى بسى اميد است .»
نابغه نظامى ايران ، نائب السطنه ، نادر پس از آن كه باختران را از دست تركان عثمانى گرفت ، متوجه فتح بغداد گرديد و شهرهاى سامرا، كربلا، نجف و چند شهر ديگر عراق را اشغال نمود. سپس بغداد را محاصره كرد، ولى بزودى توپال پاشا با هشتاد هزار تن از برگزيده ترين سربازان ترك به كمك محاصره شدگان شتافت . نيروهاى عثمانى با توپهاى سنگين مجهز بود و از لحاظ تعداد نيز بر نيروهاى ايرانى فزونى داشت . در اثناء جنگ ، اسب نادر تيرى خورد و در غلطيد و سربازان به خيال اين كه نادر كشته شده ، دچار بى نظمى شدند. نادر در چنين وضعى فرمان عقب نشينى داد. در اين جنگ 30000 ايرانى و 20000 ترك عثمانى نابود شدند و كلیه توپخانه و تمام ساز و برگ نادر به دست عثمانيها افتاد. نادر در حالى كه سربازان او كفش بپا نداشتند با قواى باقيمانده روبه مندلى آورد.