او کم سخن مى‏ گفت و بیشتر مى‏ اندیشید، و در عین نامساعد بودن وضع اقتصادیش قناعت و کم توقعى را شیوه خود قرار داده و وضع ظاهرى خود را مرتب و بزرگوارانه مى‏ آراست.
آنچه بیشتر مایه شهرت و شخصیت او گردید، قصیده کوثریه او بود و سبب سرودن این سروده پرحماسه هم این بود که شیخ عبد على آل حاج منصور پاشا که احتمالا از شیوخ قبائل عرب بوده، بخاطر عشق و علاقه خود به علم و ادب، علماء و دانشمندان را به خانه خود دعوت مى‏ کرد و محفل علم و ادب تشکیل مى‏داد.
در یکى از جلسه‏ ها سخن از شیخ کاظم ازرى حکیم و شاعر بلندپایه عرب (1212 - 1143) به میان آمد، یکى از دانشمندان اظهار تاسف کرد که چرا اکنون کسى را نداریم که کار ازرى را انجام دهد و جاى او را بگیرد؟ سید رضا هم که در آنجا حضور داشت از آن اظهار تاسف ناراحت شد و از همانجا تصمیم گرفت جاى حماسه ارزى را پر کند.
سال 1335 هجرى بود، سید رضا پس از پایان جلسه به خانه رفت و با فکر و اندیشه حساب شده‏ اى تا به صبح بیدار ماند و هنوز آفتاب طلوع نکرده بود که قصیده کوثریه را سرود و به پایان رسانید و سه روز بعد آن را در حضور جمعى از دانشمندان و اهل ادب خواند و همگان را مات و شگفت‏ زده کرد! آن گاه خبر آفریده شدن چنین چکامه‏ اى به گوش دیگران رسید، افراد براى تهیه آن مراجعه مى ‏کردند و قصیده آنقدر مورد توجه مردم واقع شد که یکى از روزنامه‏ هاى نجف اقدام به چاپ آن نمود.